مهسا بهادری: مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده است. عدهای به جد آن را نابود کننده اساسی شبکه نمایش خانگی میداند و عدهای هم هیچ وقعی به این موضوع نمینهند و اتفاقا آن را رویدادی خوب و تاثیر گذار میدانند. یکی از مسولان میگوید فهم اشتباهی نسبت به این ماجرا شکل گرفته و دیگری میگوید قرار نیست اتفاق خاص و عجیب و غریبی رخ دهد.
البته انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدئوی آنلاین بیانیهای منتشر کرده و در بخشی از آن نوشته: «جناب آقای رئیسی!
تصمیم هفته گذشته شورایعالی انقلاب فرهنگی به ریاست جنابعالی درباره واگذاری نظارت بر نمایش خانگی به صداوسیما، پرسش ها و تردیدهای جدی را به شرح زیر برای اعضای این انجمن صنفی ایجاد کرده است:
۱- چرا چنین تصمیم مهم و تأثیرگذاری در حیات اقتصادی هنر صنعت فیلم و سریال بدون حضور کارشناسان و نمایندگان قانونی فعالان این حرفه گرفته شده است؟
۲- انتظار این است که مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی در مقام سیاستگذاری کلان میتواند راهنمای بخش فرهنگی صنعت سینمای خانگی در تصویب قوانین معاصر و متناسب فرهنگ عمومی در مجلس شورای اسلامی باشد و نه اینکه آن شورایعالی بی مطالعه پیامدهای آن، جایگاه تقنینی بخود بگیرد!
۳- چگونه منطقی است که نظارت بر یکی از مهمترین حوزههای صنعت سرگرمی کشور در این برهه، به سازمانی واگذار شود که از یکسو به دلیل ماموریت تولید محتوای مشابه، مشمول «تعارض منافعِ» است و از سوی دیگر در کسب اقبال عمومی درمانده و ناتوان! (برای اثبات همین نکته مثالهای متعددی از برخوردهای سلیقهای سازمان موصوف با پلتفرمها وجود دارد که در این مختصر مجالش نیست)
۴- از نتیجه عملکرد سالیان آن سازمان عریض و طویل چیزی جز از دست دادن مخاطبان، تاراندن هنرمندان، واگذاری میدان فرهنگی کشور به بیگانگان و سرانجام از بین بردن امید و اعتماد در بین مردم چه چیزی حاصل شده است؟
۵- آیا ساختار و منابع انسانی متخصص خود در این عرصه را در برابر تحولات فزاینده این صنعت در دنیا مخصوصا منطقه خاورمیانه، آماده و مجهز کرده ایم که خاکریز نمایش خانگی ملی را برای واگذاری به بیگانگان منهدم می کنید؟
۶- چگونه میشود در حوزه تنظیم مقررات و انتظام بخشی این هنر صنعت نوپا را به سازمانی سپرد که نه تنها خود در این عرصه که شاخص اصلی موفقیت درآن آن جذب مخاطب است قافیه را باخته و حتی حاضر نیست مستند به قانون به اعضای یک صنف قانونی، برای مشارکت در تصمیمات اعتماد کند؟
بایسته است به عرض تان برساند آن سازمان عریض و طویل بر خلاف قانون نسبت به راه اندازی نهادهای موازی مجمعی موسوم به «رصتا» اقدام تا تصمیمات اشتباه و غیر کارشناسی خود را وجاهت عمومی بخشد. برای اطلاع حضرتعالی تا امروز در تدوین هیچ مصوبه و مقرراتی علیرغم نامهنگاریهای متعدد این انجمن هیچ نظر کارشناسی چه کتبا و چه شفاها از این انجمن قانونی مورد توجه و حتی درخواست نشده است!»
پیرو همین ماجرا به گفتوگو با مجید مولایی تهیهکننده شبکه نمایشخانگی و سینما پرداختیم که اخیرا سریال «رهایم کن» را با تمام حواشیاش روی شبکه نمایشخانگی پخش کرده است. او البته از ما میخواهد کمی صبر کنیم تا ببینیم این ماجرا چگونه قرار است اجرایی شود اما توضیحاتی برای این مصوبه دارد که در ادامه میخوانید.
بیشتر بخوانید:
مصوبه اخیر نتیجهای جز افزایش سانسور ندارد/ چه نهادی در حال قانونگذاری است؟
کالای فرهنگی چاه نفت نیست که دولت روی آن سیطره داشته باشد/ سپردن نظارت و صدور مجوز شبکه نمایش خانگی به سازمان صداوسیما کاملا غیرحرفهای است
هشدار اصولگرایان درباره محدودیت و بیکاری هنرمندان: ساترا دوست دارد نمایش خانگی را شبیه شبکه آموزش باشد!/ نگاه کارشناسی در این مصوبه وجود ندارد
اگر مصوبه جدید آن گونه که به نظر میرسد تصویب شود، چه نتایج زیانباری برای خود پلتفرمها و تولید کنندگان آثار دربر خواهد داشت؟
الان بحث بر سر این است که این حرفه و صنعت در وضعیتی قرار داد که یکسر آن مخاطب است و ارتباط گستردهای که نیاز است یک محصول شبکه نمایشخانگی با مخاطب انبوه برقرار کند و یک سوی ماجرا این است که انجام هر کار باید این پروسههای اداری و گرفتن مجوز از ساترا را طی کند. اگر این دو در یک تعامل و شناخت نسبی از یکدیگر قرار نگیرند . حاکمیت، یعنی جایی که مجوز را صادر میکند حالا ساترا است یا هرجای دیگر توجهی به ذائقه، نیاز و استقبال مخاطب نداشته باشد، دقیقا همان بلایی سر شبکه نمایش خانگی میآید که الان سر سریالهای تلویزیونی آمده است.
در صدا و سیما مدیران تلویزیون در تولید آثار نمایشی خود ذائقه، علاقه و درخواست مخاطب را نادیده گرفتند و برای آنها محلی جدی از اعراب ندارد به همین دلیل به نظر مدیران تلویزیون، سریالهایی که در تلویزیون تولید میشود بیش از آن که علاقه مخاطب را در نظر بگیرند، مصلحت او را در نظر میگیرند. مصلحت مخاطب بر اساس فهم ما چیست؟ و سریال را بر همان اساس میسازند به همین دلیل هم هست که مخاطب میگوید من این را نمیخواهم. اگر تو تشخیص میدهی که من این سریال را به این شکل ببینم من هم تشخیص میدهم که آن را نبینم. اگر همین روند و تفکر بخواهد در شبکه نمایش خانگی اجرایی شود، طبیعتا رسانه خانگی نابود میشود و به این شکل سریال یا تولید نمیشود یا اگر تولید میشود مخاطب به آن هیچ توجهی نمیکند.
فرق شبکه نمایش خانگی با تلویزیون این است که در صداوسیما آثار با بودجه عمومی تولید میشود در صورتی که اینجا از مخاطب پول گرفته میشود و زمانی که مخاطب از سریال استقبال نکند یعنی حاضر نیست هزینه کند و زمانی هم که هزینه نکند توان تولید در این حوزه از بین میرود و این عرصه به طور کل نابود میشود. این صنعت نوپاست و تازه در حال رشد و نمو اگر خوب مدیریت نشود، از دست میرود و ممکن است بعضی مدیران از این بابت خوشحال باشند که یک رقیب را از میدان به در کردهاند، من نمیدانم در کُنه ذهن برخی از این دوستان چه میگذرد اما طبیعتا اگر مسیر را مسدود کنند که من پدیدآورنده دغدغه و ذائقه مخاطب را در تولید آثار مورد توجه قرار ندهم، طبیعتا مخاطب هم از پان کارها استقبال نمیکند و نتیجه میشود آن چیزی که گفتم. نابودی!
اگر قرار باشد این شیوه آن طور که افکار ما شکل گرفته اجرایی شود، میتوانیم نگران این ماجرا باشیم که سانسور و ممیزی تلویزیون روی شبکه نمایش خانگی هم اعمال شود؟
این دوستانی که برای مخاطب امروز نسخه میپیچند ابتدا باید یک آگاهی از ذائقه مخاطب داشته باشند، واقعا مخاطب امروز آثار نمایشی تغییر ذائقه دادند و ما هم باید نسبت به این ماجرا یک فهمی داشته باشیم، نمیتوانیم تصور کنیم که مخاطب یک توده شکل نیافته است که از خودش هیچ اراده، انتخاب و سلیقهای ندارد و ما قادریم از بالا هر آنچه که فکر میکنیم درست است را روی او اعمال کنیم و او هم از ما استقبال کند. امروزه مخاطب تنوع انتخابها را در اختیار دارد و به شدن دستش باز است و مدیران رسانه باید بپذیرند که شرایط تغییر کرده و با این تغییر شرایط سیاستگذاریهایشان را روی ریل قرار دهند.
دوستان تلاش دارند یک نسخه قدیمی و کهنه را دائم بازتولید کرده و تصور میکنند اینگونه مخاطب جذب میشود در صورتی که اصلا اینگونه نیست، باید این را بپذیریم که سلایق، فهم و گفتمان جدیدی در مخاطبان ایجاد شده است و نمیتوانیم با بیتوجهی به این موضوعات سیاستگذاری کنیم . البته هنوز نمیدانم با ترکیب جدیدی که در ساترا برای فیلمنامهها شکل گرفته چه اتفاقی رخ خواهد داد؛ اما اگر قرار باشد با همان نگاه شوراهای تلویزیون باشد، نتیجه چندان خوشایند نیست.
۵۷۲۴۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰