موضوع مهمی که در فضای ورزش جاری است، این است که بین افرادی که در ورزش هستند یک حسودی شکل گرفته است. یعنی در ورزش انسجام، وحدت و همدلی لازم را نداریم. در عرصه های مختلف در بعد بین المللی و قاره ای برای کسب جایگاه افرادی هستند که نسبت به کسی که شرایط عضویت در مجامع را دارد، حسادت می کنند که این یک بخش قضیه است.
بخش دیگر اینکه بعضی از افراد هستند که کرسی های قاره ای یا جهانی دارند، اما متاسفانه به جای اینکه نمایند کشور یا قاره و جهان باشند، نماینده خودشان هستند. یعنی به دنبال انتفاع بردن از حضور در این کرسی ها هستند تا سالی یک یا دو بار یک سفر داشته باشند و هزینه ای دریافت کنند.این دو موضوع در کنار یکدیگر باعث می شود با توجه به ظرفیت و پتانسیل موجود نتوانیم جایگاه های مهم در ورزش را به دست آوریم.
بُعد دیگر اینکه افرادی هستند که علاقه مند به حضور در کرسی های مهم اند اما فاقد ظرفیت و شاخصه های لازم هستند ولی با این وجود ما آن ها را معرفی می کنیم که قطعا راه به جایی نمی برند.
نکته مهم تر اینکه دیپلماسی ورزشی ما ضعیف است. زمانی می توانیم بگوییم دیپلماسی ورزشی مان قوی است که دیپلماسی سیاسی مان از جایگاه خوبی برخوردار باشد. دیپلماسی سیاسی و ورزشی مکمل یکدیگرند و باید در یک راستا باشند. اگر ما با چند کشور روابط خوبی در بعد سیاسی داشته باشیم، دیپلمات های سیاسی ما می توانند با دیپلمات های سیاسی آن کشور در این حوزه هم رایزنی و لابی کنند. ضمن اینکه ظرفیت لابی کردن در ورزش را نباید فراموش کرد که ما باید به آن اهتمام بورزیم.
متاسفانه ما در این حوزه بلد نیستیم از این ظرفیت ها بهره ببریم و تا امروز حوزه دیپلماسی ورزش از سیاست جدا بوده. از طرفی استفاده از ظرفیت های ورزش مانند بخش اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و را بلد نیستیم که از آن ها چطور بهره برداری کنیم تا در ورزش موفق شویم و در صورت بهره بردن از این ظرفیت ها، به خصوص در دیپلماسی ورزشی، این حوزه می تواند به کمک ورزش بیاید.
یک نکته دیگر که در محافل ورزشی رایج است اینکه ما یک قهرمان بین المللی داریم که برند است اما نمی تواند صاحب کرسی مهمی شود. در این باره باید گفت دلیلی ندارد چنین فردی بتواند کرسی بگیرد. در رشته های مختلف افراد برند زیادی هستند اما به ندرت می توان دید به جایگاهی در عرصه بین المللی برسند و انگشت شمارند مانند پلاتینی. اما این دلیل نمی شود فردی که برند است جایگاه بگیرد مثل مارادونا یا پله و…
موضوع دیگر هزینه کردن برای کسب کرسی هاست که در بعد اقتصادی نکته حائز اهمیت این است که متاسفانه بعضی کشورهای ضعیف هستند که حرفی در ورزش ندارند اما کرسی دارند و با مبالغ ناچیز حاضرند رای بدهند که نمی توان این نکته را کتمان کرد اما همه این مسائل و دیپلماسی سیاسی باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
مثلا چند سال قبل آقای هاشمی طبا رییس تربیت بدنی کشور بود.ایشان از جایگاه سیاسی بالایی برخوردار بود و توانست به کرسی مهمی برسد. پس به طور کلی نمی توان تاثیر مسائل اقتصادی را رد کرد اما مسئله اصلی توام بودن دیپلماسی ورزشی و سیاسی است.
درباره بهره بردن از کرسی ها هم ذکر این نکته لازم است که بعضی از افرادی که کرسی دارند یادشان رفته از برند کشورشان به آن مجمع رفته اند وگرنه به تنهایی کسی به آن ها رای نمی دهد و قبول شان ندارد بلکه از جایگاه کشورشان به آن حوزه رفته اند.
ضمن اینکه کسی که در قاره یا جهان در هیئت رئیسه یک ورزش است، درست است نماینده کشورش به شمار می رود اما نکته مهم این است در جایی که تصمیمی به ضرر کشورش گرفته می شود یا در آینده کشورش را متضرر می کند، آن نماینده با گفتمان منطقی و کارشناسی جلوی آن را بگیرد.
این نقد درستی است که فرد صاحب کرسی، فقط نماینده یک کشور نیست بلکه برای قاره یا جهان باید تصمیم بگیرد. مثلا وقتی بحث حذف کشتی یا کاراته از المپیک مطرح می شود، بحث این است که پایه و اساس کشتی متعلق به ایران است اما دیگر کشورها از آن استفاده کرده اند پس نماینده ایران باید از این موضوع دفاع کند که مزیت بودن کشتی در المپیک چیست.
یا در کاراته که خاستگاه اش آسیاست و باید دفاع کنند که کاراته متعلق به آسیاست و این وظیفه بر دوش نماینده های قاره است. پس این به معنای آن نیست که نماینده ایران صرفا برای این کشور تصمیم بگیرد اما اگر تصمیمی بر ضد ورزش کشور اتخاذ شود باید از ورزش کشورش دفاع کند اما نماینده های ما در این موارد سکوت می کنند تا در دور بعد دوباره رای بیاورند و جزو افراد منتخب باشند!
من به شخصه وقتی عضو هیئت رئیسه دوچرخه سواری آسیا و رئیس پیست آسیا بودم، در بعضی از جلسات موضع گیری می کردم که یکی از دوستان می گفت موضع سخت نگیر چون ممکن است در دور بعد رای نیاوری.متاسفانه این نگاه ها باعث شده ما در کرسی های قاره ای و جهانی با یک چالش مواجه شویم که افراد کاندیدا به بهانه اینکه نماینده آسیا یا جهان هستند از کشور خود غافل شوند.
257 251
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰