مهری رنجبر: حرف از هانیه رستمیان دخترآرام، خجالتی اما پردغدغه تیراندازی است. تیرانداز ملیپوش تپانچه که به رغم همه سختیها، اولین سهمیه ایران برای المپیک ۲۰۲۴ رزرو کرد. هانیه جزو آن دسته از آدمهایی است که کم گوی و گزیده گوی هستند. خواندن حرفهای هانیه را از دست ندهید.
بچه که بودیم اگر از ما می پرسیدند دوست داری چهکاره شوی، میگفتیم دکتر، مهندس، خلبان… قبل از اینکه تیرانداز شوی، می خواستی در آینده چهکاره شوی؟
منم مثل هر بچه دیگری می خواستم دکتر شوم. وقتی بزرگتر شدم، رشته ریاضی را انتخاب کردم. چون به رشته های مهندسی علاقمند بودم، تا سال چهارم دبیرستان، آن قدر درگیر مسابقات تیراندازی بودم تا حدی که فرصت مدرسه رفتن و درس خواندن هم نداشتم. چون سهمیه دانشگاه داشتم، تربیت بدنی را انتخاب کردم. این رشته را بالاجبار انتخاب کردم و از انتخابش خیلی خوشحال نبودم اما آن را دوست دارم و راضیام. به خاطر اینکه ورزشکارم، رشته تربیت بدنی در آینده به کار می آید.
مثلا به چه دردی می خورد؟
شاید درآینده مربیگری تیراندازی شوم و تربیت بدنی خیلی به کمکم میآید.
اگر پزشکی می خواندی و کنارش تیراندازی کار می کردی، موفقتر نبودی؟
اگر رشته سختتری مثل پزشکی یا مهندسی انتخاب میکردم، نمی توانستم همزمان به درس و تیراندازی برسم. برای پزشکی یا مهندسی باید قید تیراندازی را میزدم.
رشته تربیت بدنی اجباری بود؟ نمی توانستی مثلا میکروبیولوژی را انتخاب کنی؟
نمی توانستم همزمان تیراندازی و درسم را در سطح عالی پیش ببرم. تیراندازی اولویت من بود. به همین دلیل درس را فدا کردم تا ورزشم را ادامه دهم.
چرا بین این همه رشته تیراندازشدی؟
تیراندازی را به خاطر شغل پدرم و با پیشنهادش انتخاب کردم.
شغل پدرت چه بود؟
نظامی… یعنی نیروی انتظامی. به خاطر شغل او سه سال به بندرعباس رفتیم و
من از سن ۱۲ سالگی آموزش تیراندازی را آنجا شروع کردم. کمتر از یکسال آنجا کار کردم و بعد هم به تهران برگشتی، این رشته را ادامه دادم.
انگار به باشگاه اولی که رفتی، از ۱۳ سالگی ثبت نام می کردند و تو ۱۲ ساله بودی. چطور تو را قبول کردند؟
تست می گرفتند اما مربی تشخیص داد از نظر قدرتی بدنی و استایل تیراندازی من مناسبم.
چطوردختر بچه به تیراندازی علاقمند می شود. معمولا تیراندازی مورد علاقه پسرهاست…
خیلی ها تیراندازی را رشتهای پسرانه می دانند. چون فکر میکنند این رشته روحیه خشن میخواهد. اما برخلاف تصور آنها تیراندازی به تمرکز،آرامش و صبر نیاز دارد و ظرافت زنانه دارد. در ایران هم زنان بیشتر از مردان موفق شدهاند.
چون مردان صبوری کمتری دارند؟
(با خنده) نه… منظورم این است که فکر می کنند تیراندازی رشتهای مردانه است و آنها موفق تر هستند، اما این طوری نیست و زنان هم می توانند در آن فعال باشند.
تا به حال فکر کردی اگر تیرانداز نمی شدی، در چه رشته ای کار می کردی؟
قبل از انتخاب تیراندازی، بدمینتون و اسکیت را خیلی دوست داشتم، اما وقتی خیلی زود تیراندازی را شروع کردم، دیگر فرصتی نشد تا رشته های دیگر را حرفهای امتحان کنم.
جایی خواندیم که شما تیرانداز وزن ۵۷ کیلوگرم هستی…مگر مسابقات تیراندازی براساس وزن است؟
تیراندازی هیچ محدودیت سنی، وزنی ، قد خاص نمیخواهد. برای شروع تست قدرت بدنی برای نگه داشتن سلاح می گیرند. در ادامه تمرین بدنسازی و تیراندازی مهم است.
تیراندازی چقدر به ورزش نزدیک است؟
تیراندازی رشتهای استقامتی است؛ استقامت بدن و ذهن. برای استقامت بدن بدنسازی کار می کنیم. هیچکس تمرین بدنسازی ما را نمی بینند و تنها ما را در خط تیر می بینند. ولی ما با تمرینات بدنسازی قدرت بدنیمان را بالا می بریم. اتفاقا بدنسازی سنگینی هم انجام میدهیم.
چرا؟
وزن سلاح تقریبا یک کیلوست و زمان مسابقه یکساعت و نیم طول میکشد. ما این مدت یکجا می ایستیم و سلاح را بالا و پایین میبریم که نیازمند قدرت بدنی است تا هم عضلاتمان تقویت شود و هم از مصدومیت جلوگیری کند.
یعنی شما در تمرینات وزنه هم میزنید؟
بله… خیلی زیاد.
سلاحی که با آن الان تمرین میکنی، قرضی است یا شخصی؟
نه… تپانچه بادی من شخصی است.
داشتن این سلاح آزاد است؟
بله، سلاح بادی مشکلی ندارد و هر کسی می تواند داشته باشد.
در قهرمان جهان مصر، با اسلحه قرضی مسابقه دادی و مدال برنز و سهمیه گرفتی.
چون تحریم هستیم، اسلحه به کشور ما نمیفروشند. سلاح بادی مسابقهای است و مشکلی ندارد. از راههای مختلف می توانیم تهیه کنیم. اما تهیه سلاح خفیف(کلت) راحت نیست و تنها نیروهای نظامی دارد که گرفتن از آنها هم مشکل است.
خودت این اسلحه را انتخاب کردی و سراغ سلاحهای دیگر تیراندازی نرفتی؟
بیشتر باشگاهها، آموزش را از تفنگ شروع میکنند. بعداز مدتی تپانچه و بعد استعدادیابی می شود که با کدام کار کنیم. من هم تیراندازی را با تفنگ شروع کردم اما بعداز هر تمرینم تپانچه را که می دیدم دوست داشتم تیر بزنم و حتی گاهی چند تا تیر هم می زدم، در نهایت به مربیام گفتم می خواهم با تپانچه تیراندازی کنم.
چه چیز تپانچه تو را جذب کرد؟
(با خنده) برایم جذابیت خاصی داشت. همه بچهها تفنگ را دوست دارند.
یعنی می خواستی اسلحه متفاوت داشته باشی یا نه؟
هم این بود و هم اینکه چند نفری تپانچه می زدند، اما خوب نبودند و من خیلی دوست داشتم تا این سلاح را امتحان کنم. بعداز چند بار خوشم آمد وبا تیرهای اول هم نتیجه خوبی ثبت کردم و مربیام دید استعدادم در تپانچه بیشتر است.
تپانچه بادی و سلاح خفیف چه تفاوتی با هم دارند؟
سلاح ها با هم خیلی فرق دارند؛ تیر تپانچه بادی، ساچمه است و فاصله ۱۰ متر است و سالن فرق می کند. اما اسلحه خفیف، فاصله ۲۵ متر و فشنگ کالیبر ۲۲ دارد و زمان مسابقات و تعداد تیرها هم فرق می کند.
وقتی به خاطرتحریم سلاح ندارید، پیش آمده که اسلحه و فشنگ برای تمرین نداشته باشی؟
تقریبا دو سالی است که با همین اسلحهای که سهمیه گرفتم تمرین می کنم و با همکاری فدراسیون وشغل پدرم، نیروی انتظامی تپانچه را به من داد. نیروی انتظامی با من همکاری خوبی داشته که این اسلحه تا المپیک دستم باشد. اما کمبود فشنگ در اسلحه خفیف را با تمرین در اردوهای برون مرزی جبران می کنیم.
پس اینکه گفتند قرار است اسلحه را به تو هدیه دهند درست نیست؟
نه…چون این سلاح در نیروی انتظامی ثبت شده.
بازی کامپیوتری و پلی استیشن- بازیهایی که به هدف شلیک میکنند- روی کار شما تاثیر ندارد؟
نه. اصلا قابل مقایسه با شلیک واقعی نیست. در تمرین بادی به خاطر ساچمه مشکل نداریم اما در سلاح خفیف به خاطر تحریم مشکل داریم که خشک میزنیم.
یعنی چه… مگر می شود بدون تیر تمرین کرد؟
یعنی ما هدف را نشانه میگیریم و با کشیدن ماشه، صدای تق تفنگ را می شنویم، بدون اینکه بدانیم نتیجه کار چه بود.
از کجا می فهمید شلیک بدون تیر دقیق بود یا نه؟
نمی فهمیم… البته یکسری دستگاه های شبیه ساز هست که وقتی ماشه را میکشی نتیجه را هم نشان می دهد.
در ایران دستگاه شبیه ساز داریم؟
داریم ولی خیلی با آن تمرین نمی کنیم.
تو اولین سهمیه المپیک را گرفتی و خیلی هم امیدواری تا در المپیک پاریس خوب نتیجه بگیری. وقتی ابزار کار فراهم نیست، چطور می توانی مدال بگیری؟
راه تهیه فشنگ اردوهای برون مرزی است. وقتی به این اردوها می رویم، میتوانیم سلاح هایمان را به روز کنیم و تجهیزات بگیریم.
یعنی آنجا فشنگ را به شما می دهند؟
بله…هم فشنگ بیشتری می توانیم بزنیم و هم مقداری هم تهیه کنیم برای تمرین در ایران.
پیش آمده به دلیل حمل اسلحه به شما ایراد بگیرند و مشکلساز شود؟
نه… سلاح بادی که مشکلی ندارد. برای سفرهای خارج از شهر و هواپیما هم مجوز حمل سلاح می گیریم تا مشکلی پیش نیاید. سلاح های ما در هواپیما هم جزو وسایل خاص حساب می شوند.
قرار بود کمیته المپیک به تو پاداش ۵۰ میلیونی بدهد. خبری از آن پاداش شد؟
هنوز خبری نشده است. یک هفته است که برگشته ام و فعلا جلسهای هم نگذاشتهاند.
ظاهرا مسابقات فصل تمام شده و تو برای مسابقه جام ریاست فدراسیون جهانی تمرین می کنی؟
مسابقات این فصل تمام شده و از بهمن ماه فصل جدید شروع می شود. اولیم مسابقات قهرمانی آسیاست. من هم با مدال برنز قهرمانی جهان و رنکینگ ۹ دنیا، جزو ۱۲ نفر برتر دعوت شده به مسابقه جام ریاست فدراسیون جهانی هستم. تیراندازان آخر هر سال میلادی، یعنی آذرماه در مصر با هم برای انتخاب تیراندازبرتر سال رقابت می کنند.
فکر می کنی چه نتیجهای بگیری؟
بهترینهای تیراندازی جهان به مصر میآیند. بدون شک رقابت سخت و نزدیکی داریم و من هم همه تلاشم برای ثبت عملکرد خوب است.
واقعا ته ذهنت به طلای المپیک فکر میکنی؟
قطعا هدف هر ورزشکاری مدال المپیک است و برایش تلاش زیادی می کند، من هم مستثنی نیستم. تمرین می کنم تا با آمادگی کامل در المپیک ۲۰۲۴ پاریس حاضر شوم. تیراندازی اصلا قابل پیش بینی نیست و نمی توانیم از قبل بگوییم این رکورد را می زنم. همه چیز بستگی به روز مسابقه دارد و اتفاقی که می افتد. اصلا قابل پیش بینی نیست. شاید تیراندازی که در یک مسابقه بزرگ طلا گرفته، در مسابقه بعدی مدال نگیرد.
چرا؟
چون هم نوسان زیاد است و هم رقابت نزدیک. در قهرمانی جهان مصر ۱۰۰-۱۲۰ تیرانداز شرکت کردند. در هر رشته که حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر بین ۵۷۵ تا ۵۸۰ رکورد نزدیکی را ثبت کردند. من در تپانچه بادی ۵ نمره با فینال اختلاف داشتم اما نفر بیستم شدم. رقابت خیلی نزدیک و سخت است.
رقبایت بیشتر از کدام کشور هستند؟
رقبای اصلی ما آسیایی ها هستند، هند، چین ، کره و ژاپن بهترین تیراندازان جهان هستند. طوری که ما در قهرمانی آسیا انگار در قهرمانی جهان مسابقه می دهیم. البته تیراندازان آلمان، صربستان ، یونان و فرانسه هم تیراندازان خوبی دارند.
معمولا دوومیدانی کاران اردوهای دو، سه ماههای درکشورهای خارجی دارند. برای شما این امکان وجود ندارد؟
قطعا تمرین با تیراندازان خارجی در اردوهای بلند مدت در پیشرفت ما تاثیر دارد، ولی ما معمولا اردوهای خارجی مشترک نمی رویم تا با خارجی ها تمرین کنیم.
نقش مربی چقدر در پیشرفت کار تاثیر دارد؟
مربی خیلی تاثیرگذار در تیراندازی است، به ویژه که در سالهای اخیر علم تیراندازی پیشرفت زیادی کرده، تمرینات ، تجهیزات و دستگاه های شبیه سازی شده خیلی پیشرفته شدهاند و یک مربی باید بتواند با استفاده از آنها تیراندازنش را جلو ببرد.
تو که امروز تنها تمرین می کنی… نیازی به حضور مربی نداری؟
اتفاقا نیاز دارم که موقع تمرین مربیام کنارم باشد، چرا که هم برنامه به من میدهد و هم ایراداتم را رفع می کند اما این روزها چون بچهها بعد از قهرمانی جهان در استراحت هستند، مربی کنارم نیست. من حتی روزهایی که تنها هستم هم از مربی ام برنامه دارم.
با زدن عینک و بستن یک چشم ، دقت تیرانداز بالا می رود؟
عینک تیراندازی محدود کننده دید روی چشم چپ را دارد. اگر هم تیرانداز نیاز به عینک داشته باشد، یک فریم گرد هم روی چشم دیگر می گذارد.
یعنی تیراندازان هم عینکی هستند و الزام چشم ده دهم ندارند؟
اکثر تیراندازان عینکی هستند. حتی من.
نمره چشمت خیلی با ۱۰ دهم فاصله دارد؟
چشم من آستیگمات است. اما بعضی تیراندازان هم هستند که چشمهایشان خیلی ضعیف است که با عینک جبران می شود.
من حس می کردم تیراندازی ورزش مردانه ای است، فکر می کردم شاید تو روحیه مردانه ای داشته باشی، اما عکس هایی از تو دیدم که خیلی فضای دخترانه ای دارد…
نه اصلا ( با خنده). همان طور که گفتم تیراندازی اتفاقا ظرافت و روحیه لطیفی می خواهد و اگر عصبانی وخشن باشی نمی توانی تیر بزنی.
چه مسائلی تو را عصبانی می کند؟
حالا خدا را شکر نسبت به اوایل خیلی بهتر شده ام وکنترل بیشتری روی خودم دارم، ولی یک تیرانداز می تواند از چند تیر بدی که زده عصبانی شود .تیر بد و امتیاز بد ممکن است تمرکز را از بین ببرد. باید تک به تک تیر بزنی و اصلا به فکر نتیجه نباشی و در عوض باید تکنیکها را اجرا کنی تا نتیجه دنبالش بیاید.
خودت این کار را می کنی یا نتیجه را بعد شلیک نگاه میکنی؟
نتیجه را می بینم.
خب نباید ببینی…
همان لحظه تیر زدن مهم است؛ وقتی زدی، خوب یا بد باید فراموش کنی و باید به فکر تیر بعدی باشی.
می توانی با آن کنار بیایی که تیر بد زدی و به آن فکر نکنی و تیر بعدی را بزنی؟
شاید قبلا کمتربه این حد رسیده بودم، اما حالا نه.
یعنی تا این حد خونسرد هستی؟
بله(با خنده)…در زندگی شخصی هم این طور هستم و هم در تیراندازی هم خونسرد.
عکس کتاب خواندن تو در المپیک توکیو در فضای مجازی خیلی دست به دست شد. همیشه حین مسابقات کتاب میخوانی؟
طبق تمرینات ذهنی که داریم، خواندن کتاب یکی از کارهایی است که قبل از مسابقه یا در فاصله بین مسابقات انجام می دهیم. هرکسی بستگی به روحیاتش راهی انتخاب می کند که چطور ذهنش را آرام کند. با خواندن کتاب یا بازی با گوشی کنترل ذهنم را در دست میگیرم و استرسم را کم می کنم
چه کتابهایی می خوانی؟
من کتابهای روانشناسی در قالب داستان می خوانم. کتابها را روانشناسم به من پیشنهاد می دهد.
موسیقی هم گوش می کنی؟
بله…موسیقی که آرامبخش است گوش می دهم.
چه موسیقی؟
موسیقی بدون کلام گوش می کنم تا آرامش بگیرم.
در مسابقات جهانی یا المپیک، معمولا سالن خیلی شلوغ است، در شلوغیها چطور تمرکزت را حفط می کنی؟
ما مسابقاتی در کشورمان داریم با تعداد زیاد تیراندازان و تماشاگران. در واقع این شرایط برای ما تمرینی است تا در شلوغی مسابقات جهانی مشکل پیدا نکنیم. بین مسابقات هم مربی حواسش هست که تمرکز ما بهم نخورد.
شلوغی های بین مسابقه تمرکز شما را بهم نمی زند؟
در سالنهای تیراندازی سرو صدا آزاد است، به ویژه برای مسابقه فینال. تماشاگران می توانند دست و ست بزنند، جیغ بکشند و هیچ محدودیتی نیست.
یعنی فضا کاملا استادیومی است؟ تشویق هم تاثیر دارد؟
بله… من تشویق تماشاگران را دوست دارم. باعث می شود هیجانم درتشویقها گم شود.
مگر تیراندازی هیجان هم دارد؟
بله…استرس که زیاد دارد. وقتی امتیاز دو تیرانداز با یک تیر مساوی میشود، باید یک تیر دیگر بزنی تا تساوی شکسته شود که یا مدال می گیری یا نه. در این شرایط هم استرس می گیری و هم هیجان زیاد می شود و تیرانداز باید در این شرایط با کنترل خودش نتجه بگیرد.
از رشته خودت فاصله بگیریم… چقدر به فوتبال علاقه داری؟
خیلی اطلاعاتم درباره فوتبال خوب نیست و خیلی مسابقات را تماشا نمی کنم. اما جام جهانی را می بینم. بازیهای تیم ملی را دوست دارم و میببینم.
جام جهانی قطر را چطور پیشبینی می کنی؟
حتما بازیها را میبینم، اما اطلاعاتم زیاد نیست که بخواهم پیش بینی کنم.
رشتههای انفرادی را دوست داری یا ورزشهای تیمی؟
من رشتههای انفرادی را دوست دارم.
به دلیل اینکه خودت در ثبت نتیجه نقش داری؟
بله… تیمی مسئولیت تیم هم هست. هرچند در تیراندازی هم رشته تیمی و میکس داریم که ۲ یا ۳ نفر باهم تیر میزنند. مسابقات میکس شبیه رشتههای تیمی است. اما من انگار مسابقه انفرادی می دهم و درنهایت امتیازها با هم جمع می شود.
تو در توکیو با صمد نیکخواه بهرامی پرچمدار مشترک بودی… چه حسی داشت؟
پرچمداری کاروان ایران در افتتاحیه المپیک افتخار بزرگی برایم بود. حس خیلی خوبی داشتم که دراین رویداد بزرگ من پرچمدار بودم. البته مسئولیت و انتظارات را بیشتر کرده بود. می گفتند حالا که پرچمداری باید مدال بگیری، ولی برای خودم حس خوبی بود.
کار خسته کننده ای نبود؟
نه… چون مسابقه ما دو، سه روز بعد بود، فرصت برای ریکاوری و استراحت داشتم.
درتوکیو مدال نگرفتی، سابقه دارد که بین پرچمداران ایران در این ۱۰ دوره کسی مدال طلا گرفته باشد؟
نه… یادم نمیآید.
این دوره شاید تو پرچمدار نباشی، این حس بهتری به تو می دهد یا دوست داری دوباره پرچمدار باشی؟
پرچمداری حس خیلی خوبی بود و دوست دارم بازهم آن را تجربه کنم. البته کمیته و وزارت ورزش پرچمدار را انتخاب می کند. هر چند من خوشحال میشوم یک نفر دیگر هم این حس را تجربه کند.
چقدر شانس مدال درالمپیک پاریس رای خودت قائلی؟
مدال تیراندازی در المپیک قابل پیش بینی نیست. ولی ما می توانیم با تمرینات طبق برنامه اصولی و در اردوهای تدارکاتی آماده شویم. نتیجه هم دست خداست و روز مسابقه مشخص میشود. ما باید همه تلاشمان را بکنیم تا نتیجه خوبی بگیریم.
سطح خودت را با تیراندازی که مدال طلا گرفته مقایسه کردی؟ با خودت نمیگویی که چیزی کم نداری؟
سالهای اخیر، در مسابقاتی که شرکت کردم، در۲۵ متر تپانچه چند بار فینالیست شدم. حتی در قهرمانی جهان مصر هم با رکوردی خوب و دومی فینالیست شدم که نشان می دهد چیزی از رقبایم کم ندارم و به حدی از اعتماد به نفس رسیدهام که با آنها رقابت کنم. واقعا هیچ کمبودی نمیبینم.
شانس مدال المپیک درتپانچه ۱۰ متر بادی داری یا ۲۵ مترخفیف؟
من سهمیه ۲۵ متر خفیف را گرفته ام و اولین مسابقه هم بود. باید دید بقیه بچهها سهمیه می گیرند یا نه؟ اگر سهمیه بگیرند، من دیگر نمی توانم در بادی تیر بزنم ولی اگر سهمیه کامل نگیرند می توانم. البته امیدوارم که سهمیه بادی را بگیرند.
چرا بگیرند؟!
دوست دارم در المپیک با هم تیمیهایم باشم. من درتوکیو تنها بودم، هر چند بچههای تفنگ بودند، اما من تنها دختر تپانچه بودم. اگرنگیرند در دو رشته میتوانم تیر بزنم.
طبیعتا مسابقه در دو رشته بهتر است؟
دوست دارم دوستانم در المپیک باشند. ولی رشته ۲۵ متر را دوست دارم.
الگویی هم در ورزش داشتی؟
وقتی نوجوانان یا جوانان که بودم، فینال تپانچه را که می دیدم خیلی دوست داشتم با چند تیرانداز بزرگ دنیا رقابت کنم، خدا را شکر در مسابقات اخیر با چند نفر از آنها رقابت کردم. حس خیلی خوبی بود.
چه نتیجه ای از رقابت با آنها گرفتی ؟
آنها با تجربه تر هستند، اما در مسابقه ای که اولین مدال تپانچه را گرفتم، فینال خیلی سختی با حضور آنها بود. حتی در فینال قهرمانی جهان مصر هم من رکوردم از آنها بالاتر بود و نتیجه بهتری گرفتم.
اولین بودن چقدر به تو انگیزه برای کار بهتر می دهد؟
برای پیشرفت در تیراندازی همیشه برنامه داشتم. اما مدالهایم لطف خدا بود. از وقتی پا به مسابقات قهرمانی آسیا و جهان گذاشتهام یک تجربه به تجربیاتم اضافه شده و تصمیم گرفتم خیلی حرفهای کار کنم. به هر حال در تیراندازی، آمادگی جسمانی، ذهنی ، تغذیه و ریکاوری خیلی مهم است. همه این مسائل اگر نظم اضافه شود، موفقیت یک تیرانداز رقم می خورد. وقتی خواستم تیرانداز حرفهای باشم، قدم به قدم جلو رفتم و خدا راشکر روند پیشرفتم خیلی جلوتر از برنامههایم بود و به اهدافم در هر مقطعی هم رسیدم.
تیراندازان ما نشان دادند توانایی رقابت با بزرگان دنیا را دارند، چه مشکلاتی روی مدال آوری آنها وقفه انداخته ؟
مسابقه قهرمانی جهان مصر سطح خیلی بالایی داشت و توقع برای سهمیه خیلی کم بود. اما نتایج خوب بود؛ نکونام با اختلاف امتیاز۵ دهم ششم شد و سهمیه را از دست داد. پورحسینی هم با یک امتیازبه فینال نرفت که اگر می رفت، شانس زیادی برای سهمیه داشت. نتایج بچه ها خوب است اما حمایتها درشان ورزشکار مدال آور نبوده است. همیشه حمایت قبل از مسابقات مهم بوده و دائمی نیست. معمولا یکی، دو ماه قبل از رقابتهای مهم حقوق می دهند یا تشویق میکنند. کاش این حمایت همیشگی باشد تا ما بدون دغدغه تمرین کنیم. تیراندازی وابسته به تجهیزات است و حمایت از آن لازم است. در المپیک توکیو ما ۶ تیرانداز داشتیم و مدال هم گرفت. حتی دوره قبل هم مثل حالا، اولین سهمیه المپیک را تیراندازی گرفت. اگر توجه به ما بیشتر شود، توانایی تیراندازان ایرانی خیلی زیاد است. اگر حمایت بیشتر شود شک نکنید مدال المپیک هم میگیریم.
قرارداد تیراندازان در لیگ چقدر است؟
قرارداد ما در لیگ خیلی پایین است(با خنده). بالاترین قرارداد تیراندازان زن برای لیگ ۳۰ میلیون تومان برای فصل ۶ ماهه است که نصف هزینه سلاحمان هم نمی شود.
پس چرا درس را رها کردی و آمدی به رشته ای که آخر درآمدش این قدر است؟
ورزشکاران در ایران تنها با عشق وعلاقه ادامه می دهند.
این عشق و علاقه شما را تا کجا می برد؟
این قضیه برای مردان سخت تر است، چرا که باید شغل داشته باشند و ما همیشه صبح تا شب باید در اردو باشیم. شاید در بقیه رشته ها چند ماه قبل مسابقات در اردو باشند اما ما دائم اردونشین هستیم، کار را سخت می کند.
زندگی اردویی سخت نیست؟
واقعا سخت است، خدا را شکر من که ساکن تهران هستم می روم خانه اما بچه های شهرهای دیگر شرایطشان خیلی سخت است. به جز دوری از خانواده، قید خیلی از تفریحات را می زنیم تا تمرین کنیم. ان شالله که قدر ما را بدانند.
قرار باشد تقاضایی به مسئولان بدهی تا یک کار انجام دهند، چه می گویی؟
ورزشکار نیاز به حقوق ثابت دارد(با خنده) امنیت شغلی. البته بعداز المپیک و قهرمانی جهان اگر مدال بگیریم استخدام می شویم.
پس تو با مدال برنز جهانی می توانی استخدام وزارت ورزش شوی؟
گفتند(با خنده) هنوز پیگیر نکردهام.
عکسها: نعیم احمدی
بیشتر بخوانید:
۲۵۱۲۵۴
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰