اما به نظر می رسد برنامه رژیم صهیونیستی پیشروی منطقه جنگی به داخل لبنان است. بر این اساس برای بسیاری این سوال مطرح می شود دلایل گسترش جنگ از سوی تل آویو و حتی حمایت مشهود آمریکا از اسرائیل در جنگ لبنان چیست؟
اگر اندکی از دورتر به تصویر رژیم صهیونیستی در حلقه جنگ های شکل گرفته تاریخی و یک سال اخیر در غرب آسیا و حتی جهان نگاه کنیم، منظرهای از تقلای موجودی کوچک و ناهمگون در جغرافیایی متفاوت برای بقا به چشم می خورد. در همین حال بررسی شرایط جامعه یهودیان و سازمان آیپک در درون ایالات متحده نیز نشان می دهد یک اسرائیل نیز در درون آمریکا برای بقا نیازمند تلاش برای تسلط بر همه عرصه های تصمیم گیری و مجاری مالی و اقتصادی غیر متمرکز ایالات متحده است.
دلایل متعددی چون جایگاه ژئوپلتیک خاورمیانه، ژئواستراتژی کلان آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم و تلاش برای گسترش سرمایه داری از طریق تجارت تسلیحات، هم از عوامل شکل دهنده این دو موجود منفصل اما متصل در فلسطین اشغالی و آمریکا بوده اند و هم عامل ارتباط فزاینده برای تلاش در جهت بقا، نفوذ و سلطه آنها با هم. به همین ترتیب بقای این دو رژیم بهم ارتباط تنگاتنگی دارد.
یکی از مؤلفه های اصلی دکترین نظامی تل آویو از بدو تاسیس برای تامین امنیت وجودی، استفاده از رویکرد اطلاعاتی-جاسوسی و امنیتی بوده که آن را با ایجاد سازمان¬های اطلاعاتی گسترده و افزایش خرابکاری ها و عملیات های تروریستی سازمان یافته علیه دشمنان خود دنبال می کند. اما شکست اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی پس از طوفان الاقصی در حالی رخ داد که بحران سیاسی و هویتی داخلی در رژیم صهیونیستی که از بدو تاسیس دامن گیر این رژیم است به اوج خود رسیده بود و این رژیم تلاش داشت با حمایت آمریکا و عادی سازی روابط با برخی کشورهای منطقه، حاشیه امنی برای تمرکز بیشتر بر چالش های داخلی ایجاد کند.
در واقع پس از طوفان الاقصی، بازدارندگی از دست رفته نیز بر انبوه مسائل رژیم صهیونیستی افزوده شد و منجر به جنگی شد که بسیاری از تحلیلگران نیز از ابتدا اذعان داشتند این جنگ مانند باتلاق مکنده بر بحران مشروعیت منطقه ای و بین المللی رژیم صهیونیستی دامن خواهد زد.
اکنون احساس عدم مشروعیت در رژیم صهیونیستی نه تنها در منطقه غرب آسیا، بلکه در داخل رژیم و جامعه جهانی به قدری نهادینه شده است که هسته مرکزی رژیم، پایان جنگ را به معنای ویرانی و نابودی خود ارزیابی می کند. چرا که در نتیجه ضربه بی سابقه اطلاعاتی، امنیتی و نظامی جنبش مقاومت فلسطین به اسرائیل در طوفان الاقصی، دو رکن اصلی که هر نظام سیاسی برای بقا نیاز دارد یعنی مشروعیت و امنیت بازدارنده، برای رژیم صهیونیستی از بین رفته است.
این در حالی است که مسئله امنیت و ارتقای بازدارنگی همواره دغدغه اصلی سیاستمداران این رژیم بوده و لذا اکنون رژیم صهیونیستی چاره ای جز احیای حداقل یکی از این عناصر ندارد. به عبارت صریح تر، چون مشروعیت امری ضمنی و توام با صلح و ثبات در بلندمدت یا مقاومت مقدس است و بر این اساس برای رژیم صهیونیستی با کارنامه جنایتبار، هویت گسیخته فرهنگی و اجتماعی، مشکلات ساختاری دور از دسترس است، این رژیم، موجودیت خود را وابسته به احیای خشونت آمیزتر بازدارندگی می بیند.
الگوی رفتاری رژیم صهیونیستی نیز مبین این است که این رژیم تداوم موجودیت خود را در راهبرد افزایش رعب و وحشت عمومی و ادامه سیاست توسعه طلبی در مناطق پیرامون می بیند. اینکه اسرائیل دارای قوی ترین ارتش منطقه است نیز افسانه ای برای ارتقای بازدارندگی روانی این رژیم است. البته رژیم صهیونیستی دارای پشتیبانی لجستیکی نظامی و اطلاعاتی از یکی از بزرگترین ارتش های جهان یعنی آمریکا است و تقریباً همه تسلیحات، تجهیزات، فناوری ها و ادوات نظامی جدید مدرن هم در هوا، هم در زمین و هم در دریا را از ایالات متحده آمریکا دریافت می کند.
اما شکست اخلاقی، حیثیتی و نیز تحریک افکار عمومی جهانی علیه رژیم صهیونیستی بر مشروعیت زدایی داخلی از این رژیم تاثیر دامنه داری خواهد داشت. شرایط جنگی و تبعات اقتصادی و سیاسی از یک سو و تغییر روند مهاجرت از داخل سرزمین اشغالی به خارج از سوی دیگر، می تواند سیستم جنگ زده رژیم صهیونیستی را با فروپاشی غیرمنتظره مواجه سازد.
علی رغم آتش افروزی های جنایتکارانه تل آویو، مجموع ارزیابی ها نشان می دهد رژیم صهونیستی دوران بسیار پرتنشی را سپری می کند. بنابراین اسرائیلی ها به دنبال تغییر چهره آسیب پذیر امنیتی و نظامی خود و ارائه چهره خشن و کینه جو هستند که در برابر هر تهاجمی، ده ها برابر تهاجمی تر عمل می کند. در واقع جنایات افسارگسیخته رژیم صهیونیستی سرپوشی برای بحران های ریشه دار این رژیم است.
البته بیش از همیشه روشن شده است که رژیم صهیونیستی بدون حمایت آمریکا دهه ها قبل فروپاشیده بود. مسلما هدف واشنگتن نیز صرفا حفظ موجودیت شهروندان یهودی و صهیونیستی نیست، بلکه فلسطین اشغالی اکنون به یک پایگاه نظامی راهبردی برای ایالات متحده در غرب آسیا تبدیل شده است که مانع از شکل گیری ترتیبات منطقه ای جدید در تقویت روند استقرار نظم بین المللی غیرآمریکایی است.
اما در حالی که رژیم صهیونیستی بیش از همیشه با مساله «بودن یا نبودن» یا «بقا یا فنا» روبروست، آمریکا به عنوان قدرت مدعی لیبرال دموکراسی و حافظ نظم جهانی نیز، با چالش های زیادی در داخل و سیاست خاورمیانه ای و سیاست جهانی مواجه است.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰