مقدم السفراء _ لقبی که صلاح زواوی به داشتنش افتخار میکرد _ را سالها در جلسات، سمینارها و اجلاس های زیادی در ردیف سخنرانان اصلی با چهرهای جدی اما لبخند همراهی با دیگران دیده بودم. فوت همسرش غم سنگینی را روی چهره اش نشاند. به گفته او «دلال» خود یک مبارز بود که در یک خانواده انقلابی پرورش یافته بود.
۱۹ آبان ۱۳۹۳ تقریبا یک سال بعد فوت همسرش، موقع ظهر برای انجام مصاحبه ای با موضوع فلسطین با سفارت تماس گرفتم که منشی بعد از مشورت با سفیر گفت که میتوانم به محل سفارت بروم. به هوای گرفتن مصاحبه راهی سفارت شدم. سفیر به «امانتداری در انتقال اخبار مربوط به مساله فلسطین، مصاحبهها و سخنرانیهایش» اهمیت زیادی قائل بود. به دفترش رسیدم. مثل همیشه با رویی گشاده استقبال کرد و پذیرایی کرد.
از سفیر بابت لطف و حرف های محبت آمیزش تشکر کردم و بعد خواستم به نوعی مصاحبهام را درباره یکی از تحولات آن روز فلسطین شروع کنم که گفت دوست ندارد در آن جلسه درباره مساله فلسطین مصاحبه کند در عوض حرفهایی برای گفتن دارد که دوست دارد بعد از رفتنش (فوتش) منتشر شود.
چون حرفهایی که قرار بود بگوید، جنبه مصاحبه نداشت برای همین رکوردری که قبلا برای مصاحبه جلویش گذاشته بودم را برداشتم و سعی کردم تا تنها شنونده خوبی برای حرفهایش باشم اما در میانه حرفها تصمیم گرفتم با گوشی از او فیلم بگیرم و حرف هایش را ضبط کنم. البته کمی بعد متوجه شد. با وجود اینکه میتوانست به فارسی هم حرفهایش را دست و پا شکسته بیان کند اما چون عادت داشت برای بیان بهتر حرفهایش معاون و مترجم مورد اعتمادش را کنارش داشته باشد از جبیر خواست تا در ادامه جلسه همراهمان باشد.
در پایان هم با لبخند گفت:«همه چیز را ضبط کردی؟»
گفتم: بله با اجازه شما.
در این ملاقات خاص سفیر صلاح زواوی اول به کتابهای زیادی که در کتابخانه اتاقش در داخل سفارت داشت، اشاره کرد و گفت: مطالعه زیاد، خیلی خوب است. من سعی کردم تا میزان مطالعهام را زیاد کنم؛ چرا که به واسطه مطالعه، شما میتوانید با نظرات دیگران آشنا شوید. من هر روز مطالعه می کنم و خانه ام نیز محل اصلی فعالیتهایم است.
مقدم السفراء در ادامه با ابراز شگفتی از مساله شهرسازی در ایران بیان کرد: ۳۴ سال پیش شاید اینجا یک درخت هم نبود اما الان من جنگلها را میبینم. ساختمانها، پلها و طرحهای عمرانی را که میبینم به آنها افتخار میکنم. من این امت بزرگ را دوست دارم.
سفیر با اشاره به دیدارش با قالیباف، شهردار وقت تهران گفت: به دکتر قالیباف گفتم که تونلها و پلها معرکهاند و این باعث افتخار است و او هم در جواب گفت که هنوز برنامههای زیادی پیش رو دارد.
زواوی در بخش دیگری از حرف هایش گفت: بر دو مساله تاکید دارم؛ یکی اهمیت ولایت فقیه است نه فقط از لحاظ مذهبی بلکه از نظر متحد کردن این مملکت و رهبریت که یکدست هستند و دوم نهادها و موسسههای دینی و نقش آنها در ایجاد وحدت ملی و وحدت تصمیمگیریها و موضعگیریها بر سر مسائل بینالمللی.
مقدم السفرا ادامه داد: خدا، حافظ این جمهوری خواهد بود البته همه ما فرشته نیستیم و اشتباهاتی هم داریم.
سفیر در ادامه حرفهایش که دوست داشت بعد از فوتش منتشر شود، به درخواستش از مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: من از حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب که از نزدیک با او آشنایی دارم، میخواهم در وحدت جهان اسلام و بهبودی روابط بین مسلمانان نقش بزرگی ایفا کند و نه فقط برای تصحیح در روابط طرفهای جهان اسلام بلکه برای حل مشکلات جهان اسلام نیز کمک کند. ما باید با هم متحد شویم تا دین خود را یاری کنیم.
زواوی ادامه داد: باید مشکلات اساسی خود را که در راس آن مساله فلسطین است، حل کنیم. من در این کشور، سفارت و سفیر را سمبلیک میدانم. وظیفه اصلی من این است که با کمک شما و دیگر طرفهای اسلامی به آرمانهایی که درباره آن صحبت کردیم، برسیم.
وی بیان کرد: وظیفه من بالاتر از یک سفیر است. من یک وظیفه اسلامی دارم که میخواهم با کمک شما و دیگران آن را انجام دهم. یک وظیفه انسانی هم دارم. ما باید کاری کنیم که مسلمانان در راحتی زندگی کنند. آن وقت است که احساس آسودگی خواهم کرد.رضایت خداوند شامل حال همه ما باشد انشاءالله.
سفیر فقید فلسطین در تهران در این گفت وگوی یکی دو ساعته ادامه داد: هر مشکلی چه در جهان عرب و چه در جهان اسلام، مشکل بزرگی برای فلسطین است. من خودم را سربازی میدانم که وظیفه اصلی خود را بهبود روابط کشورهای عربی و اسلامی در حد توانم میدانم. خدمات زیادی هم برای خدمت به اسلام، فلسطین و مسائل کشورهای عربی و اسلامی انجام دادم که کسی غیر از صاحبان این روابط از آن خبر ندارد.
حالا بعد از گذشت حدود ۹ سال از این حرفها، اخیرا روابط ایران و عربستان به عنوان دو قطب اصلی جهان اسلام دوباره در حال شکل گیری است و دو کشور در تلاشند تا روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند و ادامه این روابط را به دیگر کشورهای عربی منطقه بکشانند. آرزویی که عمر صلاح زواوی به دیدنش قد نداد و او را در حسرت گذاشت.
روحش شاد و قرین رحمت الهی.
*متن این گفت وگو در همان زمان با شخص صلاح زواوی چک شد اما به درخواست وی انتشار آن به بعد از فوتش موکول شد.
311311
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰