خانه تاریخی متقالچی در بازار شهر رشت، بیش از آنکه به نام صاحبش شادروان «کاظم متقالچی» شهرت داشته باشد، نام بانوی مهربان خانه را تداعی می کند. کوچه پس کوچه های خیابان بحرالعلوم، به یاد دارد که چطور زنان محله که اکثراً همسر صاحب منصبان رشت بودند دور هم جمع می شدند تا برای ارتقای سطح فکری و رفاهی زنان و کودکان گیلان، اقدام موثری انجام دهند. پاساژ قد کشیده معروف به بازار رضا، روزگاری خانه تاریخی بانو «شرافت اکبر» بود و روبروی این مجتمع تجاری و در ابتدای کوچه سعیدالملک، خانه تاریخی متقالچی قرار دارد. خانهای که بانوی آن همچون خورشید، شعله های مهربانی اش نه تنها کانون خانواده، که خیلی از کودکان گیلانی را گرم می کرد.
«هنوز شماری از شهروندان قدیمی رشت تلاش های نیکوکارانه و اجتماعی بانو خورشید متقالچی را در کنار روان شاد بانو شرافت اکبر در دهه های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ هجری شمسی به یاد دارند. خورشید متقالچی در سال ۱۳۰۰ از پدری ایرانی و مادری داغستانی در شهر باکو زاده شد. پدر او شادروان عزیز علی اُف، زاده باکو بود. عزیز علی اف پس از گرفتن دانشنامه لیسانس در رشته شیمی از دانشگاه اکراین، تجارت را در باکو پیشه خود کرد.
پس از انقلاب سوسیالیستی روسیه، در اکتبر ۱۹۱۷ و اشتغال خاک باکو به دست بلشویک ها، بازرگانان ایرانی باکو، دوران دشواری را در آن شهر گذرانده و شماری از آنان نیز راهی ایران شدند، از آن میان عزیز علی اف در سال ۱۳۱۳ خورشیدی به همراه همسر و سه دخترش و با یاری کنسولگری ایران در باکو از راه دریا به انزلی و سپس به رشت آمد. خورشید، دختر بزرگ علی اف که تا ۱۳ سالگی در باکو می زیست و زبان های ترکی، آذری و روسی را در مدارس آنجا آموخته بود در رشت به دبیرستان دخترانه مشهور سعادت نسوان که با مدیریت روشنک نوعدوست، از زنان مترقی و نوجوی شاغل در تعلیم و تربیت گیلان اداره می شد، رفت و دیپلم خود را قبل ازدواج از آن دبیرستان دریافت کرد.
هفت سال بعد و پیش از اشغال خاک گیلان به دست نیروهای ارتش سرخ در شهریور ۱۳۲۰، خورشید در سن ۱۸ سالگی با کاظم متقالچی(۱۳۵۹-۱۲۸۶) ازدواج کرد.
خانواده متقالچی، در زمره آن دسته از گیلانی هایی بودند که از آذربایجان به رشت مهاجرت کرده بودند. این خانواده چند نسل پیش از آمدن به رشت در شهر تبریز، به تجارت متقال اشتغال داشتند. چند دهه پیش از انقلاب مشروطه، یکی از فرزندان آنها به نام اسمعیل، سرپرست بخش تجارتخانه در رشت شد و در این شهر سکونت کرد. فرزندان او به نام های محمدباقر و کاظم، بعدها از جمله ملاکین بزرگ رشت شدند. کاظم متقالچی برخلاف برادر بزرگش،علاقه ای به تجارت متقال نداشت. او برای مدت دو سال عضو انجمن شهر رشت نیز بود. حاصل ازدواج خورشید و کاظم متقالچی، شش فرزند به نام های فرشته، مهدی، محمود، مسعود، فهیمه و حمید هستند. خورشید متقالچی با فراهم کردن محیط مساعد در خانه، فرزندانی با تحصیلات عالیه تربیت کرد.»(نک، مجله دادگر، شماره ۴۱ ابراهیم مروجی. نوشته های محمود متقالچی)
اما آنچه این بانوی زاده باکو را ممتاز می کند، فعالیت های اجتماعی و نیکوکارانه اوست که هنوز اهالی قدیمی کوچه سعیدالملک به یاد دارند. آنگونه که فرزندش گزارش داده، خورشید متقالچی که پیشرفت های فرهنگی و اجتماعی بانوان باکو را دیده بود «همیشه در اندیشه بهبود وضع اجتماعی و فرهنگی زنان رشت بود، از آنجا که همسر او از دوستان نزدیک شادوران غلامحسین اکبر معروف به بیگلربیگی بود، خورشید خانم به درخواست شرافت اکبر، ابتدا عضو انجمن های خیریه رشت و بعدها یکی از اعضای هیئت مدیریه انجمن شد. هدف این انجمن ها، راهکارهای عملی برای بهبود وضع زندگی و فرهنگی زنان بود و با توجه به تمکن مالی خانودگی آن بانوان، به لحاظ کمک های مادی نیز کم نمی گذاشتند. خورشید متقالچی در سال های ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ به طور پیوسته عضو هیئت مدیره پرورشگاه دختران، انجمن مبارزه با بیسوادی و چندین انجمن خیریه نیمه دولتی دیگر بود».
خانه مسکونی کاظم و خورشید متقالچی در کوچه سعیدالملک هنوز پابرجاست. خانه ای که هرچند نمای ظاهری آن رو به کوچه با سیمان پوشیده شده، اما وقتی به درون حیاط خانه قدم میگذارید، معماری خانه های قفقاز و بادکوبه را به چشم خواهید دید. عمارتی دو طبقه با ستون ها و نرده های چوبی زیبا و تراش خورده، خانه ای با تلار کشیده در هر دو طبقه که تلار در طبقه دوم شیشه بندی شده تا در زمان بارندگی شدید، از نفوذ باران به تلار جلوگیری شود. این بنا که دو درب ورودی دارد و کاملاً قرینه ساخته شده، بازشوها و درب و پنجره های متعدد رو به حیاط دارد و همین تعدد پنجره ها موجب کوران هوا به بنا و جلوگیری از رطوبت به داخل بنا می شود. گرمایش این عمارت با شومینه بلند چدنی صورت می گرفت که در میانه دو دیوار به کار می رفت و همزمان اتاق ها را گرم می کرد.
در این خانه زندگی هنوز جریان دارد و پس از فوت خورشید متقالچی در دهه ۸۰، خانواده محمودی، از وابستگان متقالچی در آن زندگی می کنند و رسم امانت داری و محافظت از خانه را به جا می آورند. حبیب الله محمودی، روایت های جالبی از این خانه دارد، از بانوی مهربان خانه و فعالیت های نیکوکارانه اش می گوید و اضافه می کند: این خانه یک بار در سال ۱۳۸۳ مرمت و بازسازی شده و تغییراتی در بنا رخ داده است. بخش هایی به بنای اصلی الحاق شده و تلار طبقه دوم برای جلوگیری از نفوذ در باران، شیشه بندی شده است.
اهالی محله سعیدالملک می گویند این خانه در دوره پهلوی، باشگاه افسران بوده است. سؤالی که محمودی این گونه پاسخ می دهد: طبقه پایین این خانه در مقطعی در اختیار نیروهای نظامی بود و گویا ثبت نام سربازان نظام وظیفه در همین ساختمان صورت می گرفته است.
خانه متقالچی، ویژگی های معماری خانه های تاریخی بادکوبه را به تصویر می کشد. سرزمین هایی که ناجوانمردانه از ایران جدا شد، ولی مرزهای سیاسی نتوانست هویت های فرهنگی همچون معماری این سبک از خانه ها را از ایران فرهنگی جدا کند.
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰