خاطرات ۴۰ ساله مجری قدیمی تلویزیون

حسن سلطانی قانع، مجری قدیمی و چهره آشنای سحرهای ماه رمضان درباره ماه محرم عنوان کرد: ماه محرم فرصت مغتنمی است؛ وجه اشتراک ما با همه انسان‌ها این است که همگی خلق خداییم و همگی مصنوع خالق خود هستیم و باید همگی برای از بین رفتن این ویروس دعا کنیم. گوینده خبر قدیمی درباره دوران کودکی

کد خبر : 88620
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۶:۰۸
خاطرات ۴۰ ساله مجری قدیمی تلویزیون



حسن سلطانی قانع، مجری قدیمی و چهره آشنای سحرهای ماه رمضان درباره ماه محرم عنوان کرد: ماه محرم فرصت مغتنمی است؛ وجه اشتراک ما با همه انسان‌ها این است که همگی خلق خداییم و همگی مصنوع خالق خود هستیم و باید همگی برای از بین رفتن این ویروس دعا کنیم.
 
گوینده خبر قدیمی درباره دوران کودکی اش بیان کرد: پدرم راننده بیابان و مادرم خانه‌دار بود. 6 تا برادر بودیم و البته یک خواهر هم دارم که بعد از ازدواج من به دنیا آمد. فاصله سنی خواهرم و پسرم یک سال است.  

سلطانی قانع اظهار داشت: همه کودکی ما با بازی بیرون از خانه بود. نعمتی که بچه‌های امروز آن را ندارند. گاهی تلویزیون را از خانه همسایه می‌دیدیم و بازی هایمان طوری بود که رشد و استعداد ما را نشان می‌داد اما در همین ایام خانواده‌ها جلسات و روضه‌های هفتگی خانگی را شرکت می‌کردند و ما با اینگونه جلسات مأنوس شده بودیم. کلاس‌های قرآنم از دوران کودکی و نوجوانی به یکی از مهمترین بخش های زندگی ام تبدیل شد.  

وی درباره چگونگی آغاز به کارش گفت: وقتی وارد تلویزیون شدم مجرد بودم. اولین گوینده تلویزیونی مرکز همدان شدم. ابتدای اردیبهشت مرکز همدان فراخوان جذب خبرنگار و گوینده زد و من هم به رادیو بسیار علاقه مند بودم به همین دلیل در این دوره شرکت کردم. در دوران نوجوانی‌ام یک رادیوی توشیبا داشتیم که وقتی پدرم خانه نبود به آن گوش می‌کردم؛ صدای نادری و احمدی را دوست داشتم و آن‌ها همیشه خبر نیمه شب رادیو را می‌خواندند. در مدرسه هم کتاب‌هایم را با لحنی زیبا می‌خواندم. در مراسم‌ها هم پشت میکروفن صحبت می‌کردم و در حسینیه محله هم همواره پشت میکروفن بودم. وقتی برای گویندگی تلویزیون تست دادم همه تعجب کردند اما با این حال قبول شدم و در خردادماه قرار شد برنامه رویدادهای هفته همدان ساخته شود و از آن زمان کار را در جلوی دوربین آغاز کردم.

او در پایان با یادآوری خاطره ای از اجراهایش گفت: تلفنی روی میز اجرا برای ارتباط خطی با پشت صحنه وجود داشت. یک بار از تلفن استفاده جالبی کردم. امام خمینی (ره) در بیمارستان عمل باز قلب داشتند و قرار بود متنی که آقا احمد نوشته بودند را روی فیلم بخوانم اما زنگ زدم به همسرم در خانه و از او خواستم از دیوان حافظ غزل «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد» را برایم بخواند و آن روز این ابیات را در آن موقعیت اجرا کردم که بازخوردهای مثبتی را هم دریافت کرد.

۵۸۵۸



لینک منبع : هوشمند نیوز

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.