به گزارش هوشمند نیوز تغییر تهاجمی آشکار در استراتژی منطقهای اسرائیل وجود دارد در هفتههای اخیر آغاز شده است. این را میتوان با چندین عامل از جمله انگیزه اسرائیل برای تغییر تمرکز از بن بست غزه و مهمتر از همه، ارسال پیامی روشن به ایران و ایالات متحده توضیح داد. مرکز ویلسون در تحلیلی در این باره نوشت: اسرائیل به طور سیستماتیک چهره های ارتباطی کلیدی را در به اصطلاح «محور مقاومت» که توسط ایران هدایت می شود، هدف قرار داده است. اسرائیل در ۲۵ دسامبر، سردار سرتیپ رضی موسوی، مشاور ارشد و هماهنگ کننده ائتلاف نظامی ایران و سوریه در سپاه پاسداران ایران را به شهادت رساند. هدف بعدی در ۲ ژانویه، صالح العاروری، رهبر ارشد حماس بود که رابط بین حماس، حزب الله و ایران است. در ۸ ژانویه، اسرائیل در یک حمله هوایی معاون فرمانده واحد رضوان نخبه حزب الله، وسام الطویل را به شهادت رساند.
یک تغییر استراتژیک
به طور معمول، اسرائیل در ۱۵ سال گذشته به ندرت اقدام به ترور چنین اهدافی کرده است. به عنوان مثال، آمریکا شروع به شهادت قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس، در ژانویه ۲۰۲۰ در عراق کرد در حالی که کشته شدن عماد مغنیه در سال ۲۰۰۸ در سوریه یک عملیات مشترک آمریکایی-اسرائیلی بود. با کشته شدن العاروری در بیروت، اسرائیل سطح و دامنه رویکرد تهاجمی خود را گسترش داد و برای اولین بار از سال ۲۰۰۶ به جای سوریه، به خاک لبنان حمله کرد.
دولت بایدن ماههاست که از نتانیاهو خواسته است که از بمباران شدید هوایی در غزه به مرحله دوم حمله یعنی ترور رهبران برجسته حماس آنهم بر اساس اطلاعات اطلاعاتی و به اصطلاح عملیاتهای جراحی دقیق، حرکت کند. از ۷ اکتبر، اسرائیل تنها توانست ایمن نوفل، یکی از اعضای شورای عالی نظامی گردان های القسام را در حمله هوایی در ۱۷ اکتبر هدف قرار دهد. کشتن اهداف مهم مانند محمد ضیف و یحیی السنوار در زمین مشکل است و هدف قرار دادن رهبران سیاسی حماس در خارج از کشور ممکن است منجر به تنش دیپلماتیک با قطر یا ترکیه شود. بنابراین، العاروری به دلیل تحرکاتش در بیروت، هدف نرم تری در لیست بود.
از نقطه نظر تاکتیکی، این تغییر تهاجمی به احتمال زیاد توسط دو عامل مرتبط با غزه و مرز لبنان ایجاد شده است. با توجه به افزایش تلفات در میان سربازان اسرائیلی از زمان آغاز تهاجم زمینی، به ویژه در دسامبر گذشته و ناتوانی در تضعیف کامل توانایی رزمی حماس، که هدف بلندپروازانه دولت نتانیاهو است، گزینهها در میدان نبرد غزه محدود هستند. اسرائیل استقرار نیروهای خود در غزه را کاهش داده و توجه خود را به جبهه نسبتاً قابل پیش بینی تر در لبنان معطوف کرده است. اکنون، جبهه لبنان به صحنه آسان تری برای دولت نتانیاهو تبدیل شده است تا تمرکز خود را از بن بست نظامی و دیپلماتیک در غزه منحرف کند.
افزایش تنشهای منطقهای
حسین اکبری، سفیر ایران در سوریه، اعلام کرد که آمریکا در چند روز آخر سال ۲۰۲۳ از طریق یک کشور عربی پیشنهادی برای حل و فصل مناقشات منطقهای به ایران ارسال کرده است که این خبر توسط دولت بایدن رد نشد. سخنرانی های ملایم سید حسن نصرالله و اعتراف وی به محدودیت های داخلی لبنان، اسرائیل را تشویق کرده است تا فشارهای خود را در لبنان افزایش دهد. سید حسن نصرالله گفت که پاسخ به قتل العاروری در مرز لبنان خواهد بود پس تشدید رادیکال را پیشنهاد نمیکند. با وجود پرتاب پرتابهها به اهداف نظامی اسرائیل، که برخی از آنها برای اولین بار به عمق ۲۰ کیلومتری خاک اسرائیل میرسند، حزبالله همچنان از افزایش تنش خودداری میکند زیرا تبادل پیام بین این گروه و مقامات غربی از طریق دولت موقت لبنان ادامه دارد.
رویکرد ایران و گروه های مقاومت، افزایش ارعاب سیاسی و نظامی علیه واشنگتن در منطقه بوده است تا آمریکا، اسرائیل را برای پذیرش آتش بس در غزه تحت فشار قرار دهد. اکنون اسرائیل با افزایش تهاجم علیه ایران، پویایی جنگ را تغییر داده است. با این حال، دولت بایدن در واکنش خود، هم بازدارندگی و هم مشارکت غیرمستقیم را با هم ترکیب می کند. پس از عملیات ۷ اکتبر، حماس و رهبران آن به یکی از اولویت های دولت آمریکا در زمینه ردیابی، تحریم و توقف منابع مالی تبدیل شدند و واشنگتن انصارالله را به لیست گروه های تروریستی بازگرداند.
با این حال، ایالات متحده در مقایسه با رویکرد تهاجمی اسراییل همچنان در موضع دفاعی برای بازدارندگی ایران قرار دارد. در این چارچوب، آمریکا مشتاق طالب السعیدی، رهبر «جنبش النجبه» را در چهارم ژانویه در عراق هدف قرار داد تا از حملات بیشتر به اهداف آمریکایی جلوگیری کند. ایران در این هفته به شکلی محدود، اقدامی تلافی جویانه را انجام داد. سپاه پاسداران ایران، جیشالعدل را در بلوچستان پاکستان هدف قرار داد و موشکهای بالستیک را به سمتی که ایران ادعا میکند مقر اسرائیلی موساد در شهر کردنشین اربیل در شمال عراق است، پرتاب کرد. همه این اهداف شامل دولتهایی میشود که با ایران دوست هستند. این استراتژی تهاجمی اسرائیل نه تنها ایران را هدف قرار می دهد، بلکه هدف آن تحت فشار قرار دادن دولت بایدن است. در حالی که کاخ سفید به حمایت از کمپین نظامی اسرائیل در غزه ادامه می دهد، اختلافات بین دو طرف در نوامبر گذشته در مورد جدول زمانی و ماهیت کارزار در غزه و مرحله پس از اعلام آتش بس و ترور العاروری آغاز شد. اسرائیل انتظارات دولت بایدن مبنی بر انتقال به مرحله بعدی در جنگ غزه را انجام داده داست اما همچنین پیامی ارسال میکند که راه رو به جلو بردن جنگ به سمت ایران را پی گرفته است.
۳۱۱۳۱۱
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰