به گزارش مبلغ، آیت الله محمد سروش محلاتی با موضوع نظریه دولت غاصب در فقه امامیه به مناسبت شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع) در روز دوشنبه 16 بهمن سال جاری سخنانی را ایراد نموده اند که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
معنای غصب
آیت الله محلاتی در ابتدا با پرداختن به معنای غصب در نگاه علامه حلی گفت: غصب یعنی مسلط شدن بر حق دیگری به زور و از روی دشمنی که این معنا، هم غصب در اموال و هم غصب در حقوق را شامل می شود. محلاتی افزود: امام خمینی (ره) در فصل ولایت ظالم و طاغوت معنای غصب را مسلط شدن بر مال دیگری یا حق دیگری به زور و از روی دشمنی دانستهاند. امام این معنا را در فصل حکومت ظالم آوردهاند تا توضیح بدهند که در ابتدا ما در قبال حکومت یک حقی داریم و بعد این حق، غصب شده و از ما گرفته شده است.
غصب با مفهوم سیاسی خود از امتیازات فقه شیعه است
محمد سروش محلاتی ادامه داد در دیگر مذاهب اسلامی، مفهوم سیاسی برای غصب، چندان ظهور ندارد. زیرا ما شیعیان در ابتدا، حکومت را حق امام می دانیم و گرفتن این حق را از امامان، غصب حساب می کنیم ولی دیگر مذاهب اسلامی، بعد از وفات پیامبر (ص) چنین حقی را برای کسی قائل نیستند پس هر کسی که متصدی حکومت بشود، در نزد آنان حکومتش مشروع هست.
تأکید شیعه بر بیعت آزادانه در مسئله خلافت و امامت
وی در ادامه گفت : ما در مسئله خلافت و امامت، بیعت آزادانه مردم را مورد تأکید قرار می دهیم ولی مذاهب اسلامی دیگر بر اساس مبانی و قدمای خود به چنین بیعت آزادانه ای قائل نیستند حتی تصدی خلافت را با قهر و غلبه و زور هم مشروع می دانند و بیعت حتی پنج نفر را هم مشروعیت می دانند. این پژوهشگر دینی با ذکر یک نمونه افزود: ابن ابی الحدید که از عقلای علمای اهل تسنن است در بحث حکمیت در جنگ صفین گفته است : اگر حکمی از اهل عراق و حکمی از اهل شام بخواهند به عدالت حکم کنند، در این جا حق با علی(ع) است زیرا از نظر قرآن اجماع امت، حجت است و اجماع بعد از پیامبر (ص) بر این است که اگر پنج نفر مسلمان خوب و شایسته، با کسی بیعت کردند او خلیفه می شود. پس علی (ع)چون پنج نفر و بیش از پنج نفر بیعت کننده داشت، خلیفه است و حق با او بود.
سه عنصر اصلی در غصب سیاسی
محمد سروش گفت : سه عنصر اصلی در باب غصب سیاسی عبارتند از حق امام، حق خدا و حق مردم. در مباحث کلامی و فقهی شیعه، بیشتر حق امام بحث می شود یعنی امام منصب الهی دارد و چنانچه کسی این حق را از امام بگیرد در واقع این حق را غصب کرده است.
نویسنده کتاب عقلانیت در عاشورا اشاره کرد: ما در زیارتی که از شیخ مفید و شیخ کلینی نقل شده است می خوانیم: أشهَدُ أنَّکَ حُجَهُ اللهِ عَلَی عَلَی خَلْقِه….. وَ أنْتَ أوَّلُ مَظْلُومٍ و أوَّلُ مَغْصُوبٍ حَقَّه. یعنی شهادت می دهیم که تو (علی ) اولین مظلوم و اولین کسی هستی که حقت مورد غصب قرار گرفته است. ایشان ادامه دادند: حتی در صحیفه سجادیه در دعای مربوط به عید قربان و روز جمعه می خوانیم خداوندا این مقام برای خلیفه های تو و برگزیدگان تو هست که این مقام را غارت کردند و شاهد عینی آن روز جمعه هست که امامان باید نماز جمعه را اقامه کنند ولی روزهای جمعه پایگاهی شده برای کسانی که این حق را از ائمه ربوده اند.
جلوگیری امام علی(ع) از بیعت اجباری مردم با خودش
سروش محلاتی افزود: بعد از اینکه خداوند، خلافت را به امامان دادند، مردم حق تعیین و مشخص کردن امام را ندارند و تکلیف و وظیفه مردم، اطاعت از امام است. ولی در عین حال نمی شود مردم را با اجبار و اکراه به پذیرش حکومت وادار کرد همان طوری که امام(ع) بعد از کشته شدن عثمان و بیعت مردم با ایشان فرموند: مردم را به زور وادار به بیعت نکنید! پس در نتیجه مردم در بیعت کردن یا نکردن مختار هستند. در عصر غیبت هم مردم باید آزادانه به سمت فقیه جامع الشرایط بروند و با اجبار و اکراه نمی شود و چنانچه با اجبار و اکراه مردم را وادار به بیعت کردند، در واقع حق مردم را غصب کرده و از بین برده اند.
ایشان با اشاره به سخن امام خمینی گفت : امام خمینی درباره این موضوع فرمودند: ولایت در همه شرایط ثابت هست با این حال تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت، بستگی دارد به آراء اکثریت مسلمین که در قانون اساسی از آن یاد شده و در صدر اسلام از آن به بیعت با ولی مسلمین تعبیر می شده است.
نظریه شهید سیدمحمدباقرصدر در مورد حق مردم در حکومت
این استاد حوزه افزود: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال 57، اولین فقیهی که وارد موضوع حکومت اسلامی شد و یک نظریه فقهی ارائه داد، مرحوم شهید سید محمد باقر صدر بود. این نظریه، در عین سازگاری با ولایت فقیه، حق مردم در حکومت را به خوبی بیان کرده است. این نظریه خلافه الإنسان و شهاده الأنبیاء نام داشت ولی با شهادت شهید صدر، نظریه وی هم عقیم ماند.
مبانی حق مردم در حکومت هنوز در فقه و کلام ما به کمال نرسیده است
سروش محلاتی در ادامه گفت: آنچه الان در فضای اجتماعی و سیاسی ما دارد اتفاق می افتد، بازتابی از تثبیت همین مبنا است و هنوز جایگاه خود را به خوبی پیدا نکرده و وقتی هنوز مبانی حق مردم در حکومت به خوبی بیان نشده، انتخابات هم به خوبی جایگاهی خود را پیدا نمی کند.
وی افزود : ما نیاز به یک سازوکار داریم که بتواند موافقت اکثریت را نشان دهد و اگر ما از این ظرفیت به خوبی استفاده نکنیم، به قول امام خمینی (ره) تصدی و تولی امور مسلمین با مشکل رو به رو می شود.
حکومت استبدادی، غصب حق خداوند است
محمد سروش محلاتی گفت: در حکومتی مثل حکومت هارون، که کسی حق سؤال و جواب از هارون و بازخواست او را ندارد، در اینجا علاوه بر غصب حق امام و غصب حق مردم، حتی حق خدا هم غصب شده است چرا که وی در حکومت، کاملا مستبد بوده و در اقدامات خود به هیچ کس جوابگو نبود.
وی افزود :در صورتی که مجبور باشیم و قرار باشد چند حق غصب بشوند، می شود حق خدا یا مردم غصب شود ولی نمی شود حق امام غصب شود. زیرا این امام هست که حق مردم و خدا را برپا می دارد و تمام توجهش به حقوق مردم است.
اسلام سلطنتی بدتر از غصب حق امام است
سروش محلاتی در پایان سخنانش گفت : طبق تعبیر شهید مطهری اگر در جایی حق امام غصب بشود و خلافت از او گرفته شود ولی در عین حال کار مردم راه افتاده است و زندگی مردم به خوبی پیش می رود و جامعه به خوبی اداره می شود و روی موازین هست، این جا امام به خاطر حق شخصی خود قیام نمی کند. چنانکه در سخنان امام خمینی در فلسفه قیام امام حسین (ع) داریم که خطری که معاویه و یزید برای اسلام داشتند، این نبود که غصب خلافت کردند و حق امام را ضایع کردند، بلکه خطر معاویه و یزید این بود که می خواستند اسلام را به صورت سلطنت در بیاورند. امام در اینجا مقایسه می کند بین غصب حق امام و تبدیل اسلام به رژیم طاغوتی؛ در اینجا می شود امام حسین(ع) از حق خودش بگذرد ولی از این نمی گذرد که اسلام تبدیل به رژیمی طاغوتی شود .
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰