سه نویسنده این کتاب مجموعا ۷۵ سال به نمایندگی از نهادهای بینالمللیِ مشوق توسعه، در کشورهای فقیر یا در حال توسعه حضور داشتهاند و بر چگونگی اجرای وامها یا کمکهای دریافتی نظارت میکردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که نسخههای نهادهایی چون بانک جهانی فقط روی کاغذ و در سمینارها جذاب است و در عمل، راه به جایی نمی برد. خلاصه کتاب این است: کپی برداری ممنوع! همچنین دریافتهای آن بهشرح زیر است:
۱- علت ناکامی برنامه های استاندارد ابلاغی، «راه حل محور» بودن آنهاست. عدهای معتقدند با بومیسازی میتوان به کامیابی امید داشت اما بومیسازی هم مثل خیلی واژگان پرطمطراق اما مبتذل شده و عملا تهی، نتوانسته کاری بکند. نگاه باید عوض شود: از راهِحلْمحوری به مسالهْمحوری. در رویکرد اخیر است که پویایی معنا می یابد.
۲- پیشرفت پروژه، به نگاه سیستمی نیازمند است. در سیستم، نقش اصلی را «بازخورد» بازی میکند نه ورودی یا خروجی. شیرِ کنترل در مهندسی سیالات، مبتنی بر همین ایده است. دما یا فشار یا شدت جریان یا سایر متغیرها را بر اساس بازخوردی که از خروجی میگیرد، مرتبا تنظیم میکند.
۳- یک پروژه کلان لازم است با دقت به پروژههای کوچکتر تقسیم شود و هر کدام از آنها «جزء به جزء» به نتیجه برسد. انتگرال جزء به جزء را که حتما به خاطر دارید، هرچند تداعیگر خاطراتی ناخوش باشد!
۴- آن چه در ریاضیات آموختهایم این است که برای حل معادله 0=1-X با روش «معلوم یکطرف؛ مجهول، یک طرف» به پاسخ 1=X می رسیم. کمکم یاد میگیریم وقتی درجه معادله بالا میرود یا تعداد مجهول و معادله بیشتر میشود از تکنیکهایی استفاده کنیم تا نهایتا کار را به «یک معادله، یک مجهول» برسانیم که روش حل آن را پیشتر یاد گرفته ایم.
اما iteration در ریاضیات، روشی دیگر یعنی رفت و برگشتی است. یک عدد مفروض به جای X میگذاریم و با توجه به پاسخ بهدستآمده، عدد نزدیکتر را امتحان میکنیم و با تکرار چند باره این عمل و کاهش دامنه انحراف، به پاسخ قطعی میرسیم. رایانهها هم معادلات را با همین روش حل میکنند و از آنجا که سرعت پردازش بالایی دارند در کسری از ثانیه، هزاران بار بازخورد میگیرند و هر بار پاسخی نزدیکتر را امتحان میکنند تا نهایتا به جواب برسند.
۵- با توجه به آن چه در بندهای پیش گفته شد پیشنهاد نویسندگان کتاب، رویکرد PDIA یعنی «انطباق رفت و برگشتی مساله محور» Problem–Driven Iterative Adaptation Approach است. در این رویکرد -که مثالها و کاربرگهای خوبی هم به مثابه یک کارگاه آموزشی ارائه کردهاند- ترکیب نگاه مسالهمحور، رفتار تدریجی، بازخوردگیری دائمی، روش رفت و برگشتی در حل مساله و همراهسازی ذینفعان مشترک بویژه مدیران محلی بیان شده است.
۶- چرا سندها و برنامه های باشکوه نوشته می شود اما ۸۰ درصد آنها در مرحله اجرا شکست میخورند؟ نویسندگان پاسخ این سوال را «قابلیت حکومت» میدانند. چند دهه گفته میشد با رشد اقتصادی، رفاه و رضایت مردم فراهم می شود. بعدها با مشاهده کشورهایی با رشد اقتصادی بالا اما با مردمی ناشاد متوجه شدند نگاه تک بعدی این نماگر، به تنهایی کفایت نمی کند و ابعاد جدیدی افزودند. بن نگاره (پارادایم) جدید به نام «حکومت خوب» مطرح شد که شامل چند شاخص از جمله شفافیت بود.
نویسندگان این کتاب، رویکرد جدید را هم ناکافی می دانند و «قابلیت حکومت» را مطرح میکنند که به نحوی به کیفیت دیوانسالاری، اشاره دارد یعنی فاصله آن چیزی که روی کاغذ نوشته می شود با آنچه که در عمل، اتفاق میافتد. شاید ترجمهای دیگر از کارآمدی باشد . جالب اینجاست نویسندگان کتاب که غربی هستند و ارزشهای غربی برایشان مهم است در عمل، کارآمدی را مهمتر از دمکراسی می دانند. آنان حتما درصدد مجاز شماری استبداد نیستند ولی در عمل یافتهاند که قابلیت حکومت حتی از دمکراسی هم مهمتر است.
۷- چالشی قدیم در تقدم توسعه سیاسی یا توسعه اقتصادی مطرح است . این کتاب میگوید نه این و نه آن؛ بلکه توسعه اجرایی، مقدم است. تا بوروکراسی بالغ و نظام اجرایی کارآمد نداشته باشیم، هیچ توسعهای رخ نمیدهد بلکه حذف خشونت بار سیاستمداران، جایگزین چرخش نخبگان میشود و فساد و فقر و تبعیض، جلوه یا نتیجه توسعه اقتصادی! یعنی به ابتذال کشیده شدن مفاهیم ارزشمندی که امتحان خود را در کشورهای پیشرفته پس دادهاند. البته کسی منکر رابطه دیالکتیکی و همافزای این توسعههای مضاف نیست و حتما برای تحقق کامل هر یک، نیازمند دیگری هستیم .
دکتر احمد_میدری، اقتصاددان نهادگرا و معاون سابق وزارت تکاور(خلاصه تعاون، کار و رفاه اجتماعی!) این رویکرد را در «اصلاح قانون مدنی» اجرا کرده است که خلاصه گزارش آن در پیشدرآمد همین کتاب آمده. ضمنا باید قدردان او بود که مشوق اصلی ترجمه و چاپ این کتاب بوده است. #انتشارات_روزنه
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰