به گزارش ایسنا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، کوروش روستایی ـ رییس پژوهشکده باستانشناسی ـ یکی از دغدغههای ناظران آگاه به مسائل باستانشناسی کشور در سالهای اخیر را مسأله چگونگی ساماندهی پژوهشهای باستانشناسی دانست و گفت: اینکه چرا این موضوع مورد توجه قرار گرفت، بررسی، رصد و ارزیابی پژوهشهای انجام شده طی سه دهه اخیر بود. این بررسیها نشان داد که در بسیاری از موارد پژوهشهای میدانیِ باستانشناسی نه تنها منتشر نشده است، بلکه حتی گزارش آن برنامه میدانی نیز در نهاد مربوطه، که پژوهشکده باستانشناسی باشد، وجود ندارد.
روستایی بیان کرد: میتوان گفت نخستین گام در ساماندهی اولیه پژوهشهای باستانشناسی کشور در زمان مدیریت زندهیاد مسعود آذرنوش بر پژوهشکده باستانشناسی (اواخر ۱۳۷۹ تا تابستان ۱۳۸۵) برداشته شد، تا آن زمان الزامی برای باستانشناسان وجود نداشت که آنها را به ارائه گزارش پژوهش میدانی موظف کند.
رییس پژوهشکده باستانشناسی اضافه کرد: در این میان، برخی گزارش میدادند و برخی نه. در زمان زندهیاد آذرنوش قاعدهای نهاده شد که تاکنون ــ به جز موارد معدودی ــ تقریباً اجرا میشود و آن این بود که پژوهشگر باستانشناسی که طرحی برای انجام کار میدانی ارائه میکرد میباید پیش از آن، گزارش برنامه میدانی قبلی خود را به مرکز اسناد پژوهشکده تحویل میداد.
روستایی گفت: همین ابتکار زندهیاد آذرنوش در آن زمان، یعنی نیمه نخست دهه ۱۳۸۰، صدای اعتراض برخی را درآورد، ولی به مرور زمان به امری معمول تبدیل شد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی بیان کرد: اساساً ماهیت «قوانین» همینطور است؛ در ابتدای وضع یک قانون، در برابر اجرای آن مقاومتهایی میشود، ولی به تدریج جا میافتد و این زمانی است که بهاصطلاح «ضمانتهای اجرایی» آن موجود باشد.
عمر رؤسای پژوهشکده باستانشناسی ایران یک سال و سه ماه است
او ادامه داد: پس از مدیریت زندهیاد آذرنوش، مدیریت دستگاه باستانشناسی کشور دچار افتوخیزهای زیادی شد، بهطوری که طی ۱۵سال از ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ پژوهشکده باستانشناسی ۱۱ مدیر به خود دید، یعنی بهطور متوسط طول عمر مدیریت هر یک فقط حدود یک سال و سه ماه بود.
به گفته روستایی، چنین وضعیت ناپایداری خود یکی از دلایل مهم پا نگرفتن بنیانهای کاربردی و عقلانی در پژوهشکده باستانشناسی بهمنظور ساماندهی پژوهشهای باستانشناسی بوده و طبیعی است که عامل دیگر در اینکه در این سالها پژوهشهای باستانشناسی کشور سامانی به خود ندید انتخابهای غیرکیفی برخی از مدیران دستگاه باستانشناسی کشور بود.
روستایی افزود: با توجه به این وضعیت، بدیهی است که در دهههای گذشته سازوکاری برای ساماندهی پژوهشهای باستانشناسی پیریزی نشده باشد. در چنین شرایطی، شأن دستگاه باستانشناسی کشور در حد صدور مجوز کار میدانی آن هم بدون توجه به معیارهای لازم و ضروری برای انجام چنین پژوهشهایی فروکاهیده شد.
او اظهار کرد: وضعیت بیضابطه پژوهشهای باستانشناسی طی دهههای گذشته، باعث شد که در طیف بزرگی از باستانشناسان این توقع ایجاد شود که پیشنهاد یک طرح پژوهشی مساوی با صدور مجوز آن از طرف دستگاه باستانشناسی است. با توجه به همین وضعیت بود که در سال ۱۳۹۷ پژوهشکده باستانشناسی طرحی چهار مادهای آماده کرد که با اجرای آن بتوان پژوهشهای باستانشناسی را ساماندهی کرد.
به گفته رییس پژوهشکده باستانشناسی، این طرح در بهار ۱۴۰۱ به تصویب شورای پژوهشی پژوهشگاه رسید و به ادارات کل استانها ابلاغ شد که در واقع سه بند از چهار بند این طرح پیشتر، کم و بیش اجرا میشد، ولی نظارت دقیقی بر آن نبود.
او افزود: این مصوبه شامل چهار بند است که طبق آن مجری باید تجربه کافی برای انجام پروژه را داشته باشد، پروپوزالی آراسته و مستدل ارائه کند، ضرورت انجام کار را به وضوح توضیح دهد و گزارش و انتشارات معوقه نداشته باشد.
تعداد زیادی از پژوهشهای میدانی باستانشناسی پس از دو دهه هنوز منتشر نشده
روستایی با بیان اینکه بند چهارم این طرح اشاره به انتشارات معوقه دارد، اظهار کرد: دلیل وجودی این بند این است که با بررسی مجوزهای صادرشده در سالهای گذشته و انتشارات مربوط به آنها، مشخص شد که شمار نهچندان کمی از پژوهشهای میدانی پس از چندین سال و گاه بیش از دو دهه، هنوز منتشر نشده است.
او بیان کرد: واقعیت این است که در سالهای گذشته دستگاه باستانشناسی کنترلی بر برنامههای میدانی باستانشناسی نداشته و دلیل اصلی آن نیز این بوده که متر و معیاری برای انجام برنامههای میدانی وجود نداشته است. همین امر باعث شده بود که عدهای بهحق این اعتراض را مطرح کنند که ملاک برای اعطای مجوز کار میدانی چیست و چرا عدهای بسیار بیشتر از سایرین به میدان میروند، در حالی که کارهای پیشین خود را هنوز منتشر نکردهاند. از سوی دیگر باید اذعان کرد در سالهای گذشته دستگاه باستانشناسی، به دلایل مختلف نتوانسته نقشه راهی برای پژوهشهای باستانشناسی کشور طراحی و اجرا کند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی گفت: دلایل این امر متعدد است، برای نمونه میتوان به کمبود یا نبود بودجههای پژوهشی در پژوهشگاه و نیز ادارات کل استانها، ضعف رابطه ساختاری ادارات کل استانها و پژوهشگاه و نبود برنامههای کلاننگر در دستگاه باستانشناسی اشاره کرد. البته همین جا باید این را گفت که بخش قابل توجهی از نیروی کارشناسی پژوهشکده صرف مدیریت برنامههای نجاتبخشی میشود که این خود باعث شده زمان و انرژی زیادی برای مدیریتهای کلاننگر باقی نماند و دلیل مهم دیگر کمبود نیروی متخصص در پژوهشکده است.
او سپس اظهار کرد: در دو دهه اخیر بیش از ۱۰ نفر از اعضای هیأت علمی و کارشناس پژوهشکده یا بازنشسته شدهاند یا به مراکز آموزشی انتقالی گرفتهاند، ولی در برابر، کمتر از نیمی از این تعداد به پژوهشکده افزوده شده است.
روستایی گفت: واقعیت این است برای کشوری چون ایران با صدها هزار محوطه باستانی، دستگاه باستانشناسی ما باید بسیار بزرگتر از آن چیزی باشد که هماکنون هست.
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰