رحمان باقریان که در مجموعه تلویزیونی “امام علی(ع)” نقش عثمان بن حنیف و در سریال “مختارنامه” نقش زِربی غلام ایرانی مختار را بازی میکرد.
به سراغ او رفتیم تا در میلاد حضرت علی(ع)، نگاهی به این سریال ماندگار و فقدان مجموعههای فاخر لحظاتی با هم به گفتوگو بنشینیم.
شما نقطه قوت سریال “امام علی(ع)” را در چه میدانید که سالها میگذرد و هنوز ماندگار است؟
حتماً نقطه قوت این کار و “مختارنامه” آقای میرباقری است؛ واقعاً به عنوان یک علامه در راستای دین و شناخت کامل از اسلام رفتار میکند. هر بار که یادِ سکانسهای این دو کار میافتم به خودم میبالم که سعادتی نصیبم شد. اول در سریال “گرگها” با ایشان همکاری کردم و بعداً سریال “امام علی(ع)” و “مختارنامه” به من پیشنهاد شد. الان هم آرزو کردم که در “سلمان فارسی” هم بتوانم جلوی دوربین این کارگردان کاربلد و خوشفکر بروم.
پس در سریال “سلمان فارسی” کار جدید آقای میرباقری حضور ندارید؟
فعلاً این افتخار نصیب نشده اما چون خبر دارم سریال “سلمان” در چند فاز ساخته میشود مطمئناً در فازهای بعدی خواهم بود. رسماً از ایشان درخواست دارم که این آرزو را محقق کنند و دوباره خدمتشان باشم. چون از تهران به خاطر بیماری همسرم رفتهایم در منطقهای ساکن شدهایم میان تبریز و مراغه؛ در واقع کوچ اجباری! هوای خوبی دارد و همسرم به اکسیژن طبیعی نیاز دارند.
از ابتدا قرار شد نقش عثمان بن حنیف را بازی کنید یا داود میرباقری نقش دیگری را برای شما درنظر گرفته بود؟
یکی دو نقش دیگر پیشنهاد داده بودند اما در نهایت پای قرارداد که رسیدیم کاراکتر عثمان بن حنیف تثبیت شد. نقشهای بهتری هم بود اما همیشه اعتقاد دارم قسمت هرچه باشد همان میشود. خدا را شکر میکنم که این نقش هرچند کوچک باشد اما برای سریال “امام علی(ع)” اتفاق افتاد.
من شنیدهام برخی از بازیگران سریال “امام علی(ع)” و حتی “مختارنامه” برای باورپذیر شدن نقشها یا تب میکردند یا بیمار و حتی برخی از آنها میگفتند وحشتزده بودیم؛ برای شما چه اتفاقی افتاد؟
واقعاً سریالهایی مثل “امام علی(ع)” و “مختارنامه” با ریاضت و سختی فراوان ساخته شدند. یادم میآید آقای میرباقری سر این سریالها آنقدر زیر فشار بودند که نزدیک بود خدایی ناکرده چشمشان را از دست بدهند. فیلمبردار و تهیهکننده بیمار شدند.
برای من در سکانس معروف مسجد کوفه لحظه عجیب و غریبی اتفاق افتاد. آنقدر وارد شخصیتم شده بودم که فکر میکردم الان در مسجد کوفهام و این حکم را از مولایمان دریافت میکنم. چون در آن لحظه و سکانس سریال، شخصیت عثمان بن حنیف به عنوان سفیر حکمی از حضرت میگیرد؛ واقعاً در آن لحظه تمام وجودم میلرزید وحال غریبی داشتم.
دوست دارم این حال و احوال که باور را در انسان ایجاد میکند و بازیگر هم دوست دارد از چنین لحظههایی که در کارها برایش اتفاق بیفتد. لحظهای که از زمین جدا میشود و وارد شخصیت دیگری میشود. باید در آن لحظه باشید و چقدر برایم افتخار بود که چنین لحظهای را به عنوان بازیگر درک کردم.
5858
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰