سید محمد بهشتی، امروز (چهارشنبه، ۲۵ خرداد) در اجلاس سازندگان و معماران اصفهان که در سالن همایشهای سیتی سنتر برگزار شد، اظهار کرد: زمانی که اصفهان پایتخت میشود بین ۵۰ تا ۶۵ هزار نفر جمعیت دارد که با پایتخت شدن برای جمعیت ۶۵۰ هزار نفره آماده میشود که البته جمعیت اصفهان در زمان پایتختی به یک میلیون نفر میرسد.
وی ادامه داد: بسیاری اوقات مشکلات را به هجوم جمعیت نسبت میدهیم در صورتی که در دوره صفوی این افزایش جمعیت که هیچ شهری، در تاریخ معاصر شاهد چنین افزایشی در چنین زمانی نبوده، اصفهان را به جواهر تبدیل میکند. در این زمان، جمعیت زیاد بهانهای برای زشتی شهر و اتفاقات ناگوار نیست بلکه دلیلی میشود برای اتفاقات خوب.
بهشتی اضافه کرد: معمولاً مشکلات و گرفتاریها را گردن دلایل این چنینی میاندازیم. عامل رشد بیرویه شهرها امروز در توضیح همه مشکلات ذکر میشود در حالی که رشد جمعیت شهرهای ما از سال ۱۳۴۰ به بعد طبق برنامهریزی بوده است، اما آنچه در عمل میبینیم، دلالت بر رشد بیرویه دارد که دلیل آن را باید در جای دیگری جست.
رئیس پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری کشور گفت: طرحها و برنامههای حتی در صورت اجرا هم مشکلاتی ایجاد میکرد اگرچه امروز همان برنامهها هم اجرا نمیشود؛ ایران یک سرزمین بیقرار است و اروپا سرزمین با ثبات، در سال ۹۹، ۵۸۰۰ رویداد طبیعی مخرب در ایران اتفاق افتاده است درحالی که در کل اروپا این تعداد اتفاق نمیافتد و دلیل این رویدادها بیقراری این سرزمین است که از زمان سکونت انسان در آن به همین صورت بوده و دلیل آن هم قرارگرفتن این سرزمین در تقاطع کمربند بیابانی و کوهستانی است.
وی با بیان اینکه زیستن در سرزمین بیقرار مستلزم به رسمیت شناختن بیقراری و پیدا کردن راههای قرار در بیقراری است، تصریح کرد: این در صورتی است که از سال ۴۰ به بعد تنها کاری که نکردهایم، به رسمیت شناختن این بیقراری سرزمین بوده است، ما قوانین و برنامههای سرزمینهای با ثبات را برای اینجا طرحریزی و اجرا میکنیم و مشکلات را هم گردن عدم رعایت میاندازیم در حالی که به عقیده من در صورت رعایت کامل هم اگرچه کمتر اما باز هم خساراتی وجود داشت.
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری کشور به بارش برف ۱۶۰سانتیمتری سال ۸۳ در شهر رشت اشاره و اظهار کرد: در اثر این برف ۲۷ هزار سقف فروریخت، اما چون آسیب جانی نداشت کسی صحبت چندانی از آن نکرد و در گزارش واقعه نیز علت اتفاق، بارش برف عنوان شد در حالی که قدیمیترین تصویر از برف سنگین در شهر رشت مربوط به سال ۱۳۲۷ است، اما هیچ سقفی ریزش نمیکند.
بهشتی افزود: همچنین در برف سنگین سال ۱۳۵۱ خانهها خسارت نمیبینند در حالی که در آن زمان ما هنوز بتن، سیمان و میلگرد استفاده نمیکنیم، مهندسان عمران فعال نیستند و طرحهای جامع و تفصیلی ساخت و ساز وجود ندارند. اما درست زمانی که همه این امکانات وجود دارد، ۲۷ هزار سقف فرو میریزد .
وی به دلیل این موضوع اشاره و تصریح کرد: نکتهای که وجود داشت این بود که در گذشته ما متوجه بودیم که در سرزمینی بیقرار زندگی میکنیم و در طول این سالها این خصیصه مهم را از یاد بردهایم. از جمله مشخصات سرزمین بیقرار این است که فاصله مینیمُم تا ماکسیمُم بسیار زیاد است و شما نمیتوانید برنامهریزیها را مبتنی بر میانگین انجام بدهید.
به گزارش ایسنا، عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری کشور، ادامه داد: امروز استفاده از میانگین در محاسبات مرسوم است در حالی که در سرزمین بیقرار فاصله کمترین تا بیشترین آنقدر زیاد است که شما باید در آن واحد آمادگی برای کمترین میزان و بیشترین میزان را داشته باشید، در مرمت گنبد سلطانیه که نزدیک به ۲۰ سال طول کشید بارها کاشیکاری انجام شد، اما از بین رفت. طبق مطالعات سخت و سنگین مشخص شد فاصله مینیمُم و ماکسیمم درجه حرارت ۸۵ درجه است و اینجا اکتفا به میانگین بیحاصل است باید چیزی ساخته شود که در گرمترین و سردترین حرارت دوام داشته باشد.
بهشتی با اشاره به یافت کهنترین آثار ساخت و ساز بشر در ایران، خاطرنشان کرد: جز موارد محدود استفاده از سنگ عمده مصالح در معماری ایران، آجر، خشت و گِل است که این مصالح با توجه به همین فاصله بیشینه و کمینه حرارت انتخاب شده زیرا تنها مصالحی هستند که توان مقاومت در این فضا را دارند. همانطور بناهای آجری و خشتی ما چند هزار سال دوام آورده در حالی که بناهای بتنی امروز چنین تضمینی ندارند. در سرزمین بیقرار باید آماده باشیم و جامعه مهندسین ما در عرصه حرفه مدیریت و برنامهریزی این ویژگی را به رسمیت نمیشناسد.
این عضو فرهنگستان هنر، اضافه کرد: طی هزاران سال آماده برای زندگی در سرزمین بیقرار شدهایم، برای خود سپر حفاظتی ساختیم و حتی در تربیت شخصیتی آماده شدیم، کما اینکه اصطلاحی به نام روز مبادا در فرهنگ ما از آثار همین ترتیب است که امروز وجود ندارد.
رئیس پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری کشور، هشدار داد: سرزمین ما بنا بر گزارشها در حوزههای مختلف از جمله محیط زیست، آب، هوا و… به آستانههای تحمل خود رسیده یعنی فرصتی نداریم از سمت دیگر تغییرات اقلیمی مزید بر علت شده و این بیقراری را تشدید میکند. تا ۷۰ سال پیش تنها سرزمین در جهان بودیم که آمادگی مقابله با بیقراری سرزمین را داشتیم و امروز بیپناهترین کشور در مواجهه با بیقراری هستیم که تغییرات اقلیمی هم آن را تشدید کردهاند.
وی تصریح کرد: متروپل در وجه نمادین صدای فروریختن سرزمین ماست، همانطور که فرونشست در اصفهان به مثابه همین صدای فروریختن است. زایندهرودی که ۷۰ سال پیش ۷۰ هزار هکتار را زیر کشت میبرده و امروز ۵۰۰ هزار هکتار را در حاشیه رود زیر کشت بردهایم بدیهی است که صدای فروریختن آن را میشنویم.
بهشتی خاطرنشان کرد: تمام مؤثرین در حوزه مهندسی و برنامهریزی ما باید به این نکته توجه کنند؛ دچار اختلال در اهلیت شدهایم، باید دوباره ایرانی شویم و بیقراری سرزمین را به رسمیت بشناسیم. در عین حال بدانیم که بیقراری سرزمین نه یک مشکل و گرفتاری بلکه مختصات و ویژگیهای این خطه است و به یاد داشته باشیم، ما اگر بیقراری سرزمین نداشتیم، نمیتوانستیم آغازکننده یکجانشینی و آغاز کننده بسیاری از دستاوردهای بشری باشیم و جواهری چون اصفهان را اتفاقاً به دلیل همین ویژگی، اینچنین پرشکوه و زیبا بسازیم.
رئیس پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری کشور تأکید کرد: در نقطه بحرانی قرار داریم و بیش از یک سکانس دیگر برای گردش به اهلیت خویش و تغییر جهت و برنامهها زمان نداریم.
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰