بیت کوین ماشین میم جدید است – مجله بیت کوین
این یک سرمقاله نظری توسط لوگان چیپکین، نویسنده آزاد علاقه مند به بیت کوین، اقتصاد، فیزیک، فلسفه و تاریخ است. پول دنیا را به چرخش در نمی آورد. ایده ها انجام می دهند. در «استاندارد فیات»، دکتر سیفدیان آموس، اقتصاددان توضیح میدهد که چگونه واگذاری ما از استاندارد پول سخت به استاندارد فیات باعث تحریف
این یک سرمقاله نظری توسط لوگان چیپکین، نویسنده آزاد علاقه مند به بیت کوین، اقتصاد، فیزیک، فلسفه و تاریخ است.
پول دنیا را به چرخش در نمی آورد. ایده ها انجام می دهند.
در «استاندارد فیات»، دکتر سیفدیان آموس، اقتصاددان توضیح میدهد که چگونه واگذاری ما از استاندارد پول سخت به استاندارد فیات باعث تحریف تقریباً در تمام بخشهای اساسی دنیای مدرن شده است: آموزش، تغذیه، انرژی، علم و پزشکی. تعداد کمی.
همانطور که آموس می نویسد:
«…[Fiat] ارتباط بین کار و پاداش را قطع می کند. به جای اینکه بازار به افراد پاداشی برای کارشان ارائه دهد که توسط دیگرانی که به آنها خدمت می کنند، ارزش گذاری می شود، پول فیات پاداش پولی را به شدت به اطاعت و ارتباطات سیاسی وابسته می کند. فیات به جای یادگیری مولد بودن، به شما می آموزد که سیاست بازی کنید. به جای اینکه کار بر اساس بهره وری آن پاداش داده شود، بر اساس بازی های وضعیت مصنوعی پاداش داده می شود.
اما فیات برای پیشرفت مضرتر از توضیح ویرانگر آموس است. اینکه مردم چه کاری را انتخاب می کنند، با چه مشکلاتی مقابله می کنند و هدفشان ایجاد چه راه حل هایی است، بر اساس آنها است. ایده ها.
برخی از ایدهها با باقی ماندن از انتقاد تکامل مییابند: در علم، اینها نظریههایی هستند که آزمایشها و بحثهای سختی را پشت سر میگذارند. در بازار، اینها ایده هایی هستند که پشت محصولاتی هستند که سودآوری دارند. در فرهنگ، آنها الگوهای رفتاری هستند که از نقد اخلاقی، زیبایی شناختی و سیاسی جان سالم به در می برند. به پیروی از فیزیکدان دیوید دویچ، ممکن است ایده هایی را که با بقای نقد گسترش می یابند، بنامیم الگوهای رفتاری منطقی
برای اینکه تمدن پیشرفت کند، ما معمولاً نیاز داریم که هر چه سریعتر ثروت بیشتری ایجاد کنیم. برای حل گرسنگی جهان، ما به ثروت مورد نیاز برای ایجاد سیستم های تولید انبوه غذا نیاز داریم. برای تبدیل شدن به یک گونه بین سیاره ای، ما به ثروت مورد نیاز برای ساختن سیستم های حمل و نقل مقرون به صرفه و همچنین فناوری مورد نیاز برای بقا و رشد در سیارات دیگر نیاز داریم. و غیره.
هرچه فرهنگ ما بیشتر تحت سلطه الگوهای رفتاری منطقی باشد، توانایی بیشتری در خلق ثروت داریم. هر چه بیشتر بتوانیم ایدههایی را که از نقد جان سالم به در نمیبرند دور بریزیم، اعمال ما بیشتر بر ایدههایی است که با واقعیت هماهنگ هستند.
متأسفانه، برخی از ایده ها توسط سرکوب کردن انتقاد، به جای زنده ماندن از آن. و این جایی است که یک فیات استاندارد زشت ترین سر خود را بالا می برد.
در نظر بگیرید که چگونه تنوع، برابری و الزامات شمول (DEI) گسترش می یابد. حامیان DEI مخالفان را به سکوت می ترسانند و بسیار آماده اند تا مخالفان خود را به عنوان “نژادپرست” و “جنس گرا” معرفی کنند. در سرتاسر دانشگاهها، شرکتهای آمریکایی و رسانهها، ترس از طرد شدن و تهمت تأثیری دلخراش بر کسانی دارد که با نسخههای DEI موافق نیستند. بنابراین، DEI به ندرت باید پاسخگوی خود باشد. بلکه به جلو می تازد و تمام انتقادات احتمالی را در مسیر خود خنثی می کند.
بازخورد بازار نیز نوعی انتقاد است. در یک استاندارد پول سخت، شرکتها و دانشگاههای مبتنی بر DEI با جایگزینهای مبتنی بر شایستهسالاری رقابت خواهند کرد. رقابت در بازار راهی برای از بین بردن بی رحمانه ضایعات و اشتباهات دارد. صرف سرمایه برای جلسات شبه مذهبی و استخدام شیوه هایی که سهمیه های تنوع را برآورده می کند، اشتباهات پرهزینه ای است. در استاندارد پول سخت، چنین شرکتهایی به سرعت در مقابل شرکتهایی که تنها دستور کارشان تولید آنچه که بیشتر مصرفکنندگان میخواهند با کمترین قیمت ممکن شکست میخورند.
اما ما در دنیای پر پول زندگی نمی کنیم. استاندارد فیات به DEI، مجموعهای از ایدهها که به شرکتها کمک نمیکند محصولات بهتری ارائه کنند، اجازه رشد میدهد. در رژیم ارز فیات، دولتها و بانکهای مرکزی آنها میتوانند برای یارانه دادن به شرکتها، دانشگاهها و مؤسسات غیرانتفاعی با دستورات DEI پول ایجاد کنند. بنابراین، مزیت ذاتی نهادهایی که هستند نه اسیر ایدئولوژیک گم شده است. نه بحث آزاد و نه بازخورد بازار به اندازه یک رژیم پولی سخت در خاموش کردن DEI مؤثر نیستند.
دستورات زیست محیطی، اجتماعی و حکمرانی (ESG) از منطق مشابهی با موازی DEI خود پیروی می کنند. سازمان هایی که با دستورات ESG مطابقت دارند، باید فهرستی از معیارها را رعایت کنند که اغلب مخالف توانایی آنها در دلجویی از بازار است. آنها زمان و منابع گرانبهایی را صرف می کنند تا اطمینان حاصل کنند که به اندازه کافی سازگار با محیط زیست هستند و دارای نیروی کار متفاوت به نوعی بی معنی هستند. مخالفان جنبش ESG با آنها درگیر نیستند، بلکه به عنوان “منکران اقلیم” یا “خودخواه” تهمت می زنند.
دولتها و سازمانهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول اغلب فقط پروژههایی را تأمین میکنند که مطابق با دستورات ESG باشد. بنابراین، شرکتها از این محدودیتهای پرهزینه پیروی میکنند تا بتوانند به شیر آب فیات دسترسی پیدا کنند.
در غیاب این پول آسان و جنایتکارانه، شرکتهای منطبق با ESG مجبور میشوند با شرکتهایی رقابت کنند که تنها انگیزه آنها جلب رضایت بازار است. انتخاب مصرف کننده به عنوان انتقاد از ESG عمل می کند، که به نوبه خود در حضور رقبای لاغرتر و کارآمدتر از بین می رود.
DEI و ESG نمونه هایی از آنچه دویچ می نامد هستند میم های ضد عقلانی: ایده هایی که توسط مهار. مانع شدن انتقاد برخلاف میم های عقلانی، میم های ضد عقلانی آن را می سازند سخت تر برای ایجاد ثروت، زیرا آنها ظهور و گسترش ایده های بدیع را خنثی می کنند.
برای بیت کوینداران (و به طور کلی طرفداران پول سخت) مهم است که بپذیرند که هیچ تضمینی وجود ندارد. میمهای ضدعقلانی مانند DEI و ESG ممکن است با تکامل ما به سمت استاندارد بیت کوین زنده بمانند. با این حال، بدون دسترسی به پول فیات، آنها به مراتب کمتر قادر به سرکوب انتقاد (اعم از استدلال های بلاغی یا بازخورد بازار) خواهند بود. به طور کلی:
استاندارد فیات هزینه انتشار میم های ضد عقلانی را کاهش می دهد و بازده انتشار میم های منطقی را کاهش می دهد.، و
استاندارد پول سخت (بیت کوین) هزینه انتشار میم های ضدعقلانی را افزایش می دهد و بازده انتشار میم های منطقی را افزایش می دهد.
آموس درست است که یک رژیم فیات، نهادها را به منظور جلب رضایت سیاستمداران به جای حل مشکلاتی که در ابتدا برای حل آنها طراحی شده بودند، هدایت می کند. اما، همانطور که قبلا اشاره کردم، اثرات مضر یک رژیم فیات عمیقتر از این است: آنها به ممهای ضدعقلانی ضربهای وارد میکنند، که نمونههای آموس جز زیرمجموعهای از آنها هستند.
مطمئناً، مکانیسمهای اصلاح خطای دیگری در جامعه وجود دارد، به همین دلیل است که ما توانستهایم پیشرفت کنیم، علیرغم اینکه شاخکهای فیات به گوشههای بیشتر تمدن میلغزند. علاوه بر این، هزینه انتشار الگوهای رفتاری ضدعقلانی کاهش نیافته است صفر از زمانی که فیات جایگزین طلا شد. بلکه هزینه کاهش یافته است نسبت فامیلی به چیزی که تحت استاندارد پول سخت خواهد بود. عکس این موضوع برای میم های منطقی صادق است: بازده آنها به صفر نرسیده است، بلکه کمتر از آن چیزی است که تحت یک رژیم پولی صادقانه باشد.
وقتی بیت کوینی ها می گویند که بیت کوین اولویت زمانی جمعی ما را کاهش می دهد، فرهنگ صادقانه تری ایجاد می کند و حقوق مالکیت را تقویت می کند، درست می گویند. اما پیامد اساسیتر هایپربیتکوینسازی، تغییر بعدی در فرآیندهایی است که از طریق آن ایدهها گسترش مییابند. فیات سرکوب انتقاد را ارزان می کند و در نتیجه پیشرفت را متوقف می کند. استاندارد پول سخت، بهترین ایدههای جامعه را با بیشترین فرصتهای سود (چه پولی یا روانی) هماهنگ میکند.
دنیای بیت کوین دنیایی است که در آن عرصه ایده ها بار دیگر برابری طلبانه است، جایی که یک ایده نمی تواند با تکیه بر یارانه ها و تاکتیک های ارعاب دوام بیاورد، بلکه فقط بر اساس شایستگی است. الگوهای رفتاری ضد عقلانی آسیب خواهند دید، میم های عقلانی رشد خواهند کرد و ما بازترین جامعه ای را که تاریخ به خود دیده است، تجربه خواهیم کرد.
این یک پست مهمان توسط لوگان چیپکین است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.
آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه |
مدیریت حرفه ای کافی شاپ | حقوقدان خبره | سرآشپز حرفه ای |
آموزش مجازی تعمیرات موبایل | آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو | آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک |
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰