بیت کوین اشرافیت پولی را افشا می کند – مجله بیت کوین: اخبار، مقالات، نمودارها و راهنماهای بیت کوین
VC ها شهرت زیادی دارند. آنها رویاپردازان متفکری هستند که فناوری های مخرب را از طریق سرمایه خود به توده ها می آورند. آنها پیشگوهای عاقلانه ای هستند که استارتاپ های بی تجربه را به سوی شکوه راهنمایی می کنند. آنها برندگان فوقالعادهای هستند که ارزش بیاندازهای را برای سرمایهگذاران خود به ارمغان میآورند. این
VC ها شهرت زیادی دارند.
آنها رویاپردازان متفکری هستند که فناوری های مخرب را از طریق سرمایه خود به توده ها می آورند. آنها پیشگوهای عاقلانه ای هستند که استارتاپ های بی تجربه را به سوی شکوه راهنمایی می کنند. آنها برندگان فوقالعادهای هستند که ارزش بیاندازهای را برای سرمایهگذاران خود به ارمغان میآورند.
این نمی تواند دور از واقعیت باشد.
VC ها مانند اشراف زادگان عمل می کنند. آنها از شما انتظار دارند که حلقه های آنها را ببوسید، آنها را به تعویق بیندازید و با آنها به عنوان نیمه خدایان تجارت رفتار کنید. بدتر از آن، آنها تبلیغات خود را باور می کنند.
اولین سرمایه گذار خطرپذیری که تا به حال ملاقات کردم باب بود. من 23 ساله بودم و در استارتاپی کار می کردم که توسط دوست دبیرستانی ام تأسیس شده بود. ما دور میز آشپزخونه آشفته اش در یک دفتر کار آپارتمانی در کمبریج ماساچوست نشسته بودیم. باب یک کت و شلوار گران قیمت، سفارشی، زرد، چکمه های تمساح براق و یک کیف پول مرد صادق به خوبی پوشید. حضور او به اندازه ویتالیک بوترین در مسابقات بدنسازی معنا داشت.
باب یک اسطوره VC بود، و ما می خواستیم او در سری A ما سرمایه گذاری کند. ما آنجا نشستیم و به ما گفت که چگونه قبلاً یک هیپی بوده است، اما استعداد واقعی او را کشف کردیم: سرمایه گذاری. ما مؤدبانه گوش میدادیم که او داستانهایی از شرکتهایی که به آنها کمک میکرد برای ما تعریف میکرد. همانطور که او به ما گفت خم شدیم ما استراتژی و وقتی در مورد آلبوم موسیقی که روی آن کار می کرد به ما گفت، چشمانمان را گشاد کرد. ما شرایط ساده خود را با توجه خود جبران کردیم – مانند دخترانی که وانمود می کنند به فخرفروشی های یک پسر ثروتمند علاقه دارند.
ما به شدت می خواستیم او را تحت تأثیر قرار دهیم. ما می خواستیم او ما را به عنوان یک سرمایه گذاری در سطح جهانی ببیند، جواهری برای مجموعه خود. او صاحب یک کلوپ شبانه شیک بود و ما لباسهای هوچی خود را پوشیدیم تا وارد آن شویم. میخواستیم به پول، شبکه و دنیای او دسترسی داشته باشیم.
مهمانی
این اواخر دهه 90 بود و رونق دات کام در اوج بود. جلساتی از این دست معمول بود زیرا VCها مانند یک مرد مست در حال خرید نوزادان باقلا به استارتاپ ها پول می ریختند.
ما یک شرکت داغ بودیم، نه به این دلیل که فروش زیادی داشتیم، بلکه به این دلیل که داستان درستی داشتیم.
دوست دبیرستانی من و موسس شرکت از هاروارد فارغ التحصیل شده بود. از هشت کارمند، شش نفر از هاروارد و یک نفر از دانشگاه ییل فارغ التحصیل شده بودند. من از میشیگان فارغ التحصیل شدم و به دلیل گروهی که با آنها هستم، جذابیت کمتری دارم که از طناب مخملی عبور می کند.
یک ماه پس از آن جلسه ناخوشایند در آشپزخانه، دور A خود را با سرمایه گذاری های VC های سطح بالا، از جمله باب، بسته ایم.
بازی دسترسی
VC ها اشراف پولی هستند. به همان اندازه بی رحم و حریص بانکدار در «این یک زندگی شگفت انگیز» است، اما آنها از انتقاد طفره می روند زیرا مالک بانک هستند. بنیانگذاران به پول خود نیاز دارند. روزنامه نگاران به داستان های خود نیاز دارند. سیاستمداران به لابی گری آنها نیاز دارند. افراد ثروتمند، افرادی که خدمات بطری می خرند، نیاز به دسترسی به استارت آپ ها دارند. آنها از شهرت خوبی برخوردارند و همه می ترسند که دسترسی آنها قطع شود.
آنها همچنین به طرز سعادتی از خودشیفتگی خود بی خبرند. آنها واقعاً فکر می کنند که پول دادن به Burning Man آنها را هنرمند می کند. آنها فکر می کنند که انجام DMT و Ayahuasca آنها را معنوی می کند. آنها فکر می کنند خواندن فردریش نیچه یک بار آنها را فیلسوف می کند. همه آنها را شوخی می کنند زیرا هیچ کس نمی خواهد آنها را عصبانی کند.
سر و کله زدن با اشراف پولی مانند غوغا کردن در بخش VIP است. VC ها با یکدیگر صحبت می کنند. شما به راحتی می توانید گلوله سیاه شوید – آنها می دانند که بوی استفراغ تقاضا برای سرویس بطری را کاهش می دهد. اشراف پولی نه تنها دروازه بان پول بلکه شهرت هستند. به همین دلیل است که شنیدن انتقاد از VC ها بسیار نادر است. قدرت آنها از قرار گرفتن بین افراد ثروتمند و استارت آپ ها ناشی می شود.
استارتآپ ما وارد باشگاه آنها شد، اما این همه چیز نبود. ما هفته ها 80 ساعت کار کردیم، معاملات سوداگرانه زیادی انجام دادیم و مسیرهای زیادی را طی کردیم. این شرکت ناسالم بود که پول زیادی را برای درآمد بسیار کم خرج می کرد در حالی که افراد زیادی را استخدام می کرد. با ما مانند همه شرکتهای سبد سهام آنها رفتار میشد، مانند خوکهایی که باید قبل از رفتن به بازار پروار شوند. VCها اهمیتی نمیدهند که برخی از خوکها بمیرند، زیرا سودهای ناپسند از آنهایی که زنده میمانند بیشتر از جبران آنهایی است که زنده میمانند.
طمع VCها برمی گردد تا آنها را نیش بزند. جک دورسی آنها را فراخواند در مورد کلاهبرداری آنها از سرمایه گذاران خرد. آنها همیشه از بازارهای عمومی برای خروج استفاده می کردند، اما اکنون با آلت کوین، ICO، IEO، DeFi، NFT و Web3 از سرمایه گذاران خرده کلاهبرداری می کنند. اینها کسب و کار نیستند و توکن ها سهام نیستند. آنها دیگر حتی گوشت خوک را به عموم مردم نمیفروشند، بلکه نوعی لجن صنعتی را به عنوان گوشت خوک میفروشند.
شرکت های VC 25 سال شگفت انگیز را پشت سر گذاشته اند. بازده بسیاری از دارایی های آنها ناپسند بوده است و آنها به سبک زندگی عادت کرده اند. سرمایه گذاری مخاطره آمیز، برای بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاه، بانکداری سرمایه گذاری جدید است: مکانی برای کسب درآمد زیاد، انجام کار کمتر. مشکل این است که اشراف پولی برای مدت طولانی مالک کلوپ های شبانه بوده اند که حاضرند هر کاری که لازم است برای ادامه دریافت بازدهی خود انجام دهند. چه کسی اهمیت می دهد که عموم مردم خراب شوند؟
یک سیستم جایگزین
اشراف پولی به دلیل وجود پول واقعی وجود دارند. پول جدید همیشه ایجاد می شود و آن پول باید جایی برود. بسیاری از آن راه خود را به افراد ثروتمند مییابند، که اکنون باید آن پول را به کار گیرند. پس از همه، آنها نمی خواهند آن را به صورت نقدی نگه دارند زیرا به زودی پول بیشتری ایجاد خواهد شد. افراد ثروتمند این پول را از طریق سرمایه گذاری به کار می گیرند که بیشتر آن به صندوق های VC می رسد. اگر می خواهند دسترسی داشته باشند باید به کلوپ های شبانه بروند.
اشراف پولی با پول خود برنده و بازنده را تعیین می کنند. آنها به جای اینکه برای برنده شدن رقابت کنند، بیشتر خرج می کنند. این به اندازه جراحی پلاستیک یک سوپر مدل پیر ناپایدار است.
همانطور که پول فیات قدرت خود را از دست می دهد، اشراف پولی نیز قدرت خود را از دست می دهند. بیت کوین جایگزین غیر متمرکزی است که چراغ های باشگاه را روشن می کند. ما به زودی متوجه خواهیم شد که بسیاری از شرکت های زشت مست هستند که خود را شرمنده می کنند. ما در حال حاضر آن را می بینیم. شما چقدر برای یک اشاره گر پایگاه داده به یک jpeg شامپانزه آب دهان پرداخت کردید؟
“♪…زمان بسته شدن، لازم نیست به خانه برگردید…♪”
استارتآپها میتوانند بهجای بررسی اشراف پولی، با بیتکوین راهاندازی کنند و مستقیماً وارد بازار شوند. چرا به یک کلوپ شبانه تاریک بروید که در آن همه چیز هزینه زیادی دارد، در حالی که می توانید در یک قرار معمولی با مردم ملاقات کنید؟ با افزایش قیمت بیت کوین، رقبای آنها که از پول VC پشتیبانی میکنند، بازدهی کمتری از پول خود دریافت میکنند.
دیگر خبری از این هرزگی عجیب و ساختگی کلوپ های شبانه نیست. دیگر خبری از اشراف پولی خودشیفته نیست.
من نمی توانم صبر کنم تا چراغ ها روشن شوند.
این یک پست مهمان توسط جیمی سانگ است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا را منعکس نمی کند مجله بیت کوین.
آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه |
مدیریت حرفه ای کافی شاپ | حقوقدان خبره | سرآشپز حرفه ای |
آموزش مجازی تعمیرات موبایل | آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو | آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک |
برچسب ها :VC ، اخبار ، اشرافیت ، افشا ، بیت ، پولی ، را ، راهنماهای ، سرمایه گذاران ، فرهنگ ، کند ، کوین ، مارتی ، مجله ، مقالات ، می ، نظر ، نمودارها
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰