بهترین فیلم های بتمن: از بدترین تا بهترین
در حالی که میتوان دربارهی خوشبینی سوپرمن، جوانی مرد عنکبوتی یا جاهطلبی مرد آهنی بحث کرد، اما واقعیت این است که محبوبترین ابرقهرمان تمام دوران بدون شک بتمن است. شخصیتی که فرهنگ عامه بارها و بارها به او جذب شده و با نه فیلم سینمایی اختصاصی، او پرکارترین ابرقهرمان روی پردهی سینما است. به همین

در حالی که میتوان دربارهی خوشبینی سوپرمن، جوانی مرد عنکبوتی یا جاهطلبی مرد آهنی بحث کرد، اما واقعیت این است که محبوبترین ابرقهرمان تمام دوران بدون شک بتمن است. شخصیتی که فرهنگ عامه بارها و بارها به او جذب شده و با نه فیلم سینمایی اختصاصی، او پرکارترین ابرقهرمان روی پردهی سینما است. به همین نگاهیم داریم به بهترین فیلم های بتمن.
بتمن همواره هم برخی از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی تاریخ را به ما داده و هم برخی از بدترینها را، و در چند دههی اخیر، لحن و سبک این فیلمها بسیار متنوع بوده است. دیدن اینکه چگونه یک شخصیت میتواند اینقدر متفاوت تفسیر شود، جالب است و راستش را بخواهید، بعد از تماشای مجدد این فیلمها، میتوانم برای هر کدام از آنها ارزشی قائل باشم. پس بدون مقدمهچینی بیشتر، بیایید شروع کنیم.
این لیست با یک فیلم واقعا بد شروع میشود و با یکی از بهترین فیلم های کریستوفر نولان تمام میشود.
۱۴. بتمن و رابین (Batman & Robin)
بتمن و رابین
سال: ۱۹۹۷
کارگردان: جوئل شوماخر
بازیگران: جرج کلونی، کریس اودانل، آرنولد شوارتزنگر، اوما تورمن
امتیاز(IMDB): ۳.۷
بتمن و رابین فیلم بدی است. البته فهم درک تاریخ بتمن روی پرده سینما، بهویژه سریال تلویزیونی و فیلم سال ۱۹۶۶، باعث میشود بفهمیم جوئل شوماخر، کارگردان فیلم، دقیقاً چه هدفی داشته است. و راستش را بخواهید، در برخی صحنهها تا حدی موفق شده است. در حالی که بتمن برای همیشه (Batman Forever) فقط کمی به سمت فضای کمیک و فانتزی متمایل شده بود، بتمن و رابین شوماخر کاملاً در آن غوطهور شده و پر از بازیهای کلامی، شوخیها و صحنههای اغراقشده است. مشکل اینجاست که فیلم نمیتواند ماهیت کارتونی خود را با روایت یک داستان واقعی از بتمن تلفیق کند و تمام بازیگران در تلاش هستند تا چیزی واقعی برای چنگ زدن در میان این آشفتگی پیدا کنند.
جرج کلونی انتخابی کاملاً اشتباه برای نقش بتمن بود؛ او نه میتواند طنز خشک بتمن را به درستی اجرا کند و نه پیچیدگی و تیره بودن بروس وین را به نمایش بگذارد. کریس اودانل هنوز هم نمیداند چرا در فیلم حضور داشت. آلیشیا سیلورستون بدون هیچ دلیلی وارد داستان شده و هیچ تلاشی برای خلق شخصیت از خود نشان نمیدهد. و بعد نوبت به آرنولد شوارتزنگر میرسد که برای بازی در نقش مستر فریز، ۲۵ میلیون دلار دستمزد دریافت کرد و نامش به عنوان ستارهی اصلی در تمام تبلیغات دیده میشد.
با این همه باید اعتراف کرد او و اما تورمن (در نقش پویزن آیوی) در مقایسه با بقیهی بازیگران، حداقل در ایفای نقش خود موفقترند. آنها دیالوگهایشان را با حداکثر اغراق و فضای کمیک بیان میکنند و در طول فیلم جذابتر میشوند.
آیا میتوان یک فیلم کمیک و فانتزی از بتمن را در دوران مدرن موفق ساخت؟ نمیدانم، اما تلاش جوئل شوماخر برای ایجاد یک فضای سرگرمکننده و مناسب برای کودکان، یک شکست فاجعهبار بود. این فیلم باعث شد که سری بتمن بهطور کامل متوقف شود و کمپانی برادران وارنر دربارهی نحوهی رویکرد خود به ژانر ابرقهرمانی تجدید نظر کند. اما تنها نکتهی مثبتی که از بتمن و رابین به جا ماند—علاوه بر چندین گیف خندهدار—این بود که باعث شد این مجموعه از پایه و اساس بازسازی شود.
۱۳. لیگ عدالت (Justice League)
لیگ عدالت (نسخه سینمایی)
سال: ۲۰۱۷
کارگردان: جاس ویدون (پس از کنارهگیری زک اسنایدر تکمیل شد)
بازیگران: بن افلک، هنری کویل، گل گدوت، جیسون موموآ
امتیاز(IMDB): ۶.۱
لیگ عدالت در واقع یک فیلم بتمنی محسوب نمیشود، اما چون ادامهی دنیای توسعهیافتهی دیسی (DCEU) است، برای تکمیل این فهرست آن را هم در نظر گرفتهایم. از نظر فنی، بتمن کسی است که اعضای لیگ عدالت را گرد هم میآورد و تصمیم میگیرد با استفاده از یک جعبهی بیگانهی الکتریکی، سوپرمن را زنده کند. اما زمانی که اوضاع جدی میشود، بتمن تقریباً بیفایده است! او فقط یک انسان با چند ابزار است که در برابر دشمنی مانند استپنولف هیچ شانسی ندارد.
از لحاظ سینمایی، نسخهی اکرانشدهی لیگ عدالت یک فاجعهی تمامعیار است. فیلم بهشدت کسلکننده است و جدای از بحث معروف مقایسه صحنههای جاس ویدون در برابر صحنههای زک اسنایدر، کل اثر فاقد هویت است. استپنولف بهعنوان یک شرور کاملاً تکبعدی و فاقد جذابیت است؛ تنها انگیزهی او این است که میخواهد دنیا را تسخیر کند.
صحنههای اکشن یا بیش از حد شلوغ هستند و نمیتوان فهمید چه اتفاقی میافتد. شخصیتها وانمود میکنند که به مسائل اهمیت میدهند، اما هیچکدام از این احساسات واقعی به نظر نمیرسند.
با این حال، لیگ عدالت چند نقطهی قوت هم دارد. واندروومن همچنان بهعنوان نماد امید در دنیای دیسی میدرخشد و فلش (با بازی ازرا میلر) دستکم شخصیتی بامزه دارد. اما سایبورگ (با بازی ری فیشر) به یک ماشین پرحرف خستهکننده تبدیل شده. چرا؟ چون کل داستان شخصی او در تدوین حذف شده است. همچنین تبدیل آکوامن (با بازی جیسون موموآ) به یک قلدر بیعقل هم تصمیم عجیب و سؤالبرانگیز است.
دربارهی بتمنِ بن افلک، در بتمن علیه سوپرمن او شخصیت برجستهای بود، اما در اینجا کاملاً بیانگیزه و ناامید به نظر میرسد؛ انگار فقط از سر اجبار در فیلم حضور دارد. او میگوید که بابت مرگ سوپرمن احساس گناه میکند، اما فیلم هرگز این موضوع را بهطور عمیق و تأثیرگذار بررسی نمیکند. از آنجا که فیلم باید یک گروه کامل از ابرقهرمانان را مدیریت کند، هیچ فرصتی برای پرداختن به چالشهایی که بتمن در بتمن علیه سوپرمن را جذاب کرده بود، وجود ندارد.
فیلم آنقدر بیفایده است که بهطور باورنکردنی از یاد رفته است. و وقتی آن را با لیگ عدالتِ زک اسنایدر که بسیار برتر است مقایسه میکنیم، ناامیدی از این نسخهی سینمایی حتی بیشتر میشود.
۱۲. بتمن برای همیشه (Batman Forever)
بتمن برای همیشه
سال: ۱۹۹۵
کارگردان: جوئل شوماخر
بازیگران: وال کیلمر، جیم کری، تامی لی جونز، نیکول کیدمن
امتیاز(IMDB): ۵.۴
زمانی که برادران وارنر تصمیم گرفتند مسیر فیلمهای بتمن را تغییر داده و آن را کودکانتر کنند، تیم برتون را کنار گذاشته و جوئل شوماخر را بهعنوان کارگردان جایگزین کردند. این تصمیم باعث شد که ظاهر و لحن این فرنچایز دچار تغییر شود.
مایکل کیتون جای خود را به وال کیلمر داد و طراحی صحنهی آرت دکو جای خود را به چیزی داد که بیشتر شبیه یک مهمانی شبانهی پر از نئون در دههی ۹۰ بود. برادران وارنر میخواستند فیلم را خانوادگیتر کنند و البته اسباببازیهای بیشتری بفروشند. آنها در رسیدن به این هدف موفق شدند، چراکه بتمن برای همیشه حدود ۱۰۰ میلیون دلار بیشتر از فیلم قبلی فروخت، اما در عین حال، این موفقیت آغاز یک سقوط بود!
بتمن برای همیشه فیلم بدی نیست، اما فیلم خیلی خوبی هم نیست. در مقایسه با مایکل کیتون در بازگشت بتمن، وال کیلمر در نقش بروس وین/بتمن بهشدت کسلکننده به نظر میرسد. سبک فیلمبرداری خاص، زاویههای مایل و فضاسازی نمایشی فیلم در ابتدا بهنوعی یادآور سریال تلویزیونی دههی ۶۰ است، اما خیلی زود تکراری میشود.
اضافه شدن رابین (با بازی کریس اودانل) به فیلم ایدهی بدی نبود، اما در اجرا، او بیشتر شبیه یک مزاحم است تا یک دستیار وفادار. در همین حال، نیکول کیدمن در نقش دکتر چیس مردیان تقریباً هیچ نقشی جز چشمک زدن ندارد!
اما تنها نقطهی نجاتدهندهی فیلم جیم کری است. کری که در زمان اکران فیلم در اوج شهرت کمدی خود بود، با انرژی دیوانهوار خود بتمن برای همیشه را از تبدیل شدن به یک فاجعهی کامل نجات میدهد. تامی لی جونز در نقش هاروی دنت (دوچهره) انتخاب عجیبی به نظر میرسد، اما رابطه خوب او با ریدلر (جیم کری) تا حدی قابل قبول است. بهلطف کری، نقشهی شرورانهی این دو شخصیت نوعی سرگرمی کمیکگونه را به فیلم اضافه میکند.
شوماخر تلاش میکرد فرنچایز را به ریشههایش در سریال تلویزیونی دههی ۶۰ و فیلم ۱۹۶۶ بازگرداند و فضای سرگرمکننده آن دوران را زنده کند، اما در عین حال میخواست نگاهی جدی به روانشناسی بروس وین داشته باشد. مشکل اینجاست که اثر درام فیلم در میان این آشفتگی رنگارنگ کاملاً گم میشود.
هرچند بچهها از فیلم بدشان نیامد، اما از دید یک بزرگسال، این فیلم، فیلم خیلی خوبی نیست. با این حال، در میان تمام نقصهایش، لحظات معدودی دارد که آن را از بتمن و رابین بالاتر قرار میدهد. اما در مقایسه با سایر فیلمهای بتمن، بتمن برای همیشه حرف چندانی برای گفتن ندارد.
۱۱. بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت (نسخه نهایی) (Batman v Superman: Dawn of Justice (Ultimate Edition))
بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت (نسخه نهایی)
سال: ۲۰۱۶
کارگردان: زک اسنایدر
بازیگران: بن افلک، هنری کویل، ایمی آدامز، جسی آیزنبرگ
امتیاز(IMDB): ۶.۵
یکی از بهترین جنبههای بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت، شخصیت بتمن است، اما این لزوماً تعریف بزرگی از فیلم نیست. باید به زک اسنایدر اعتبار داد که تصمیم گرفت بتمنی متفاوت را به سینما بیاورد، و بن افلک نیز نقش یک بتمن خسته و ناامید را که دست از تلاش برای انجام کار درست برداشته و حالا مستقیماً خلافکاران را میکشد، به خوبی ایفا میکند. البته، برخی از حرکات نمایشی او بیش از حد اغراقشده است و دیالوگهای بتمن از لحاظ وزن و جدیت دچار مشکلاند، اما اتفاقاً بازی افلک در نقش بروس وین بیش از خود بتمن میدرخشد، مخصوصاً در نسخهی طولانیتر “Ultimate Edition”. او بهراحتی در نقش میلیاردر خوشگذران فرو میرود و حتی زمانی که درگیر امور بسیار جدی است، جذابیتی در بازی او وجود دارد که تماشای آن را دلپذیر میکند.
اما بتمن در برابر سوپرمن فقط یک فیلم بتمنی نیست، و در واقع تصمیم اسنایدر و برادران وارنر برای پر کردن فیلم با مقدمهچینی برای دنیای سینمایی دیسی باعث شده که فیلم با انگیزههای پیچیدهی شخصیتها و انتخابهای عجیب روبهرو شود. بهطور خاص، “کابوسهای شوالیهای” بتمن در فیلم تقریباً هیچ معنای مشخصی ندارند، حتی اگر قرار باشد بعدها در فیلمهای بعدی توضیح داده شوند.
همچنین فضای غمانگیز و افسردهکنندهی فیلم باعث شده که یکی از بیروحترین فیلمهای ابرقهرمانی تاریخ خلق شود—درحالیکه فیلم دربارهی دو آیکون بزرگ دنیای کمیک است! فیلمهای ابرقهرمانی نیازی به شوخی ندارند، اما باید حداقل سرگرمکننده باشند. فیلمنامهی کریس تریو پر از دیالوگهای فلسفی است که سعی دارند مفاهیم سنگینی را مطرح کنند، اما در نهایت، فیلم هرگز به یک مسیر روایی یکپارچه دست پیدا نمیکند.
نسخهی Ultimate Edition از لحاظ داستانی و شخصیتپردازی کمی بهتر است، اما در مجموع، بتمن در برابر سوپرمن بیشتر شبیه یک آش شلهقلمکار سینمایی است که انگار از ۳۷ دستور آشپزی مختلف تشکیل شده! لحظاتی در فیلم هست که نوید داستانهای جذاب و آرکهای شخصیتی فوقالعادهای را میدهد (مانند سکانسی که حملهی سوپرمن و زاد از دید بروس وین نشان داده میشود)، اما اسنایدر تقریباً در تکتک این آرکها شکست میخورد. فیلم در نهایت به یک پایان ناامیدکننده با یک ویلن کاملاً مصنوعی ختم میشود و این حس را به جا میگذارد که کاش بهجای این فیلم، سه فیلم جداگانه دربارهی سوپرمن، بتمن و واندر وومن ساخته میشد!
۱۰. لیگ عدالت زک اسنایدر (Zack Snyder’s Justice League)
لیگ عدالت زک اسنایدر
سال: ۲۰۲۱
کارگردان: زک اسنایدر
بازیگران: بن افلک، هنری کویل، گل گدوت، جیسون موموآ
امتیاز(IMDB): ۸.۰
در حالی که لیگ عدالت زک اسنایدر یک فیلم کاملاً متفاوت نسبت به نسخهی فاجعهبار ۲۰۱۷ است، اما مسیر داستانی بتمن در هر دو نسخه تقریباً یکسان باقی مانده است. او بعد از مرگ سوپرمن دچار عذاب وجدان شده و تلاش میکند اعضای لیگ عدالت را دور هم جمع کند. اما نسخهی چهارساعتهی اسنایدر از لحاظ پرداخت داستانی و احساسی بهمراتب قویتر و رضایتبخشتر از نسخهی ۲۰۱۷ است. این نسخه حتی چندین سکانس اضافی از بتمن دارد که به عذاب وجدان و درگیریهای درونی او میپردازد. همچنین، نسخهی اسنایدر تقریباً بهطور کامل خط داستانی رابطهی عجیب بتمن و واندر وومن را که در نسخهی ۲۰۱۷ وجود داشت، حذف کرده است.
اما اگر فیلمها را بهطور مستقل بررسی کنیم و نه فقط آرک شخصیتی بتمن را، میبنیم که لیگ عدالت زک اسنایدر چندین پله از نسخهی سینمایی بالاتر است. این فیلم فیلم حماسی است که بهخوبی روی شخصیتهای اصلی خود تمرکز کرده و به لطف مدت زمان طولانیاش، داستان را بهطور کامل روایت میکند.
حتی تقسیم فیلم به چندین بخش باعث شده که لیگ عدالت زک اسنایدر بیشتر شبیه یک رمان تصویری باشد تا یک فیلم بلاکباستری معمولی. شخصیتهایی مثل سایبورگ و فلش بالاخره آرکهای روایی کامل و جذابی پیدا کردهاند. این فیلم با هر فیلم ابرقهرمانی دیگری فرق دارد، زیرا چشمانداز و میل اسنایدر بهطور کامل و بدون سانسور اجرا شده است.
البته، این ویژگی بهتنهایی باعث نمیشود که این فیلم را بهترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ بدانیم، زیرا همچنان مشکلات رایج در کارهای زک اسنایدر در آن وجود دارد و در برخی سکانسها زیادهروی به چشم میآیند. اما در میان فیلمهای ابرقهرمانی دو ساعتهی سرشار از صحنههای اکشن تکراری، این فیلم یک تجربهی متفاوت است.
راستش را بخواهید، تنها دلیلی که این فیلم پایینتر از شوالیهی تاریکی برمیخیزد قرار گرفته، این است که از لحاظ فنی یک فیلم کاملاً بتمنی محسوب نمیشود!
۹. شوالیه تاریکی برمیخیزد (The Dark Knight Rises)
شوالیه تاریکی برمیخیزد
سال: ۲۰۱۲
کارگردان: کریستوفر نولان
بازیگران: کریستین بیل، تام هاردی، ان هتوی، گری اولدمن
امتیاز(IMDB): ۸.۴
در حدود یک ساعت اول، شوالیه تاریکی برمیخیزد فیلم خوبی است. تصمیم برای جهش زمانی هشتساله، این امکان را فراهم میکند که بروس وینِ شکسته و منزوی را ببینیم؛ کسی که برای همیشه شنل بتمن را کنار گذاشته است. ما شاهد بازگشت او از بازنشستگی هستیم، با شخصیتهای جدید و امیدوارکنندهای مثل کتوومن (آن هاتاوی) و پلیس درستکار جان بلیک (جوزف گوردون-لویت) آشنا میشویم و دیدن بازگشت بتمن به میدان نبرد هیجانانگیز است. اما وقتی که نقشههای نامفهوم بین برای تصرف گاتهام آشکار میشوند، فیلم تا حدی بههم میریزد.
جهش زمانی دوم تصمیمی نادرست است، زیرا باعث میشود تمام هیجان فیلم از بین برود. ما با خودمان فکر میکنیم که چگونه ممکن است یک دیوانه برای پنج ماه یک شهر را گروگان نگه دارد؟ علاوه بر این، هنوز هم دقیقاً نمیدانیم که بین چرا این کارها را انجام میدهد.
فاش شدن حقیقت درباره تالیا الغول هم خیلی دیر اتفاق میافتد. او باید خیلی زودتر بهعنوان شخصیت منفی فیلم معرفی میشد تا تأثیر احساسی بیشتری داشته باشد. علاوه بر این، افشای نام جان بلیک در پایان نیز کاملاً غیرضروری است.
با این حال، همانطور که گفتم، فیلم نکات مثبتی هم دارد. از نظر فنی، ما با اثری خوشساخت طرف هستیم. کریستوفر نولان و فیلمبردارش والی فیستر از دوربینهای آیمکس نهایت استفاده را میبرند. بازی آن هاتاوی در نقش کتوومن فوقالعاده است و او رویکردی هوشمندانه به این شخصیت میدهد. کریستین بیل نیز در برخی از احساسیترین صحنههای سهگانه، بهویژه در مقابل مایکل کین، بهترین بازی دراماتیک خود را ارائه میدهد.
اما در نهایت، فیلم ناامیدکننده است. درحالیکه جوکرِ هیث لجر از همان ابتدا ترسناک و تهدیدآمیز است، بینِ تام هاردی بیشتر شبیه یک معما میماند. انگیزهی واقعی او منطقی و جالب است، اما تا پایان فیلم نامشخص است.
در دو ساعت اول، مخاطب نمیداند چرا باید به این شخصیت که به شکل عجیبی حرف میزند و گهگاه چند نفر را کتک میزند، اهمیت بدهد. درست در لحظهای که بتمن و بین روابط جالبی را شکل میدهند، بتمن ناگهان از ماجرا کنار گذاشته شده و اسیر لازاروس میشود.
بعد از یک فیلم درخشان مثل شوالیه تاریکی، هر دنبالهای ناگزیر تا حدی ناامیدکننده به نظر میرسید. اما آنچه که شوالیه تاریکی برمیخیزد را ناامیدکنندهتر میکند این است که تقریباً فیلمی جذاب و هیجانانگیز است، اما قطعات آن به درستی کنار هم چیده نشدهاند. این فیلم میتوانست پایانی دراماتیک و احساسی برای این سهگانه باشد، اما در نهایت آنطور که باید، نشد.
۸. بتمن (Batman)
بتمن
سال: ۱۹۸۹
کارگردان: تیم برتون
بازیگران: مایکل کیتون، جک نیکلسون، کیم بسینگر
امتیاز(IMDB): ۷.۵
در حالی که کریستوفر نولان به درستی به خاطر بازآفرینی ژانر فیلمهای ابرقهرمانی تحسین میشود، تیم برتون نیز به همان اندازه شایستهی تقدیر است. فیلم بتمن (۱۹۸۹) او در زمان خود یک اثر جسورانه و متفاوت بود و به باور برخی در بین بهترین فیلم های ابرقهرمانی قرار دارد. شاید امروز فراموش کرده باشیم، اما در آن زمان، بیش از دو دهه از آخرین حضور بتمن بر پردهی سینما میگذشت و آخرین نسخهای که مردم از این شخصیت دیده بودند، یک اقتباس طنزآمیز و کمیک از یک ابرقهرمان بود.
اما برتون در بتمن تلاش کرد تا کاراکتر را به شکلی واقعیتر به تصویر بکشد و همچنان رویکرد طنز را حفظ کند. این رویکرد تا حدی جواب میدهد. برتون تلاش دارد تا دوگانگی شخصیتی بتمن/بروس وین را بررسی کند، اما هرگز به طور کامل به اصل این ایده نمیرسد. آهنگهای اختصاصی پرینس که برای فیلم ساخته شده بودند، ناسازگار با موسیقی پرشکوه دنی الفمن هستند و همچنین شخصیت ویکی ویل با بازی کیم بسینگر در ابتدا امیدوارکننده به نظر میرسد، اما در نهایت نقش مهمی در داستان ایفا نمیکند.
با این حال، این کاستیها چندان به تجربهی کلی فیلم لطمه نمیزنند. جک نیکلسون با اجرای جنونآمیز خود در نقش جوکر، فیلم را به اثری تماشایی تبدیل میکند و مایکل کیتون نیز کنجکاوی و رمز و رازی خاص به شخصیت بروس وین/بتمن میبخشد که بعدی جدید به این کاراکتر اضافه میکند.
در این فیلم، تیم برتون به تعادل ظریف میان نمایش تئاتری و واقعگرایی نزدیک میشود اما هرگز کاملاً به آن دست نمییابد. حتی خود او بعدها اذعان کرد که از این فیلم کاملاً راضی نیست. در آن زمان، اعتصاب نویسندگان و تغییرات متعدد در فیلمنامه، باعث شد روند تولید فیلم با مشکلاتی روبهرو شود. اما نتیجهی نهایی فیلمی قابل قبول و تماشایی است که از نظر بصری نیز بینظیر به نظر میرسد—طراحی صحنهی آرت دکو در آن الهامبخش است. این فیلم شاید به سطح یک شاهکار نرسد، اما برتون خوشبختانه در دنبالهی آن، بتمن بازمیگردد، توانست دیدگاه خود را به طور کاملتر پیادهسازی کند.
۷. بتمن: نقاب شبح (Batman: Mask of the Phantasm)
بتمن: نقاب شبح
سال: ۱۹۹۳
کارگردان: اریک رادومسکی، بروس تیم
بازیگران: کوین کانروی، دانا دلانی، هارت باکنر
امتیاز(IMDB): ۷.۸
میراث بتمن: نقاب شبح به نوعی شبیه یک اثر کالت است. تا قبل از لگو بتمن، این تنها فیلم انیمیشنی بتمن بود که اکران گستردهی سینمایی داشت. این فیلم قرار بود اول وارد بازار ویدئو شود، اما تصمیم ناگهان عوض شد. همین تصمیم ناگهانی باعث شد که نقاب شبح در گیشه عملکرد ضعیفی داشته باشد، اما نقدهای مثبت و موفقیت انیمیشنهای بتمن در تلویزیون، باعث شد که بسیاری از طرفداران بعداً به سراغ آن بروند و متوجه شوند که این فیلم، در واقع یک اثر عالی در دنیای بتمن است.
نقاب شبح کاملاً به سبک فیلم نوآر ساخته شده است. صحنههای فلشبک نشاندهندهی روزهای ابتدایی مبارزات بتمن علیه جرم و جنایت هستند. در حالی که نسخهی کنونی بتمن خسته و ناامید شده است. این فیلم همچنین یک داستان کارآگاهی تمامعیار دارد، زیرا بتمن در تلاش است تا بفهمد چه کسی در حال قتل روسای مافیا است و این ماجرا چه ارتباطی با گذشتهی او دارد.
این جنبهی کارآگاهی همان چیزی است که فیلمهای لایو-اکشن بتمن تاکنون نتوانستهاند به خوبی اجرا کنند. چرا؟ چون اغلب این فیلمها مجبورند صحنههای اکشن و جلوههای ویژه را در اولویت قرار دهند.
فیلم بتمن: نقاب شبح به کارگردانی اریک رادومسکی و بروس تیم، اثری فوقالعاده است. این فیلم در میان تمامی فیلمهای بتمن، به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود متمایز است و حتما ارزش دیدن دارد.
۶. فیلم لگو بتمن (The LEGO Batman Movie)
فیلم لگو بتمن
سال: ۲۰۱۷
کارگردان: کریس مککی
بازیگران: ویل آرنت، مایکل سرا، روزاریو داوسون، رالف فاینس
امتیاز(IMDB): ۷.۳
فیلم لگو بتمن بیشک خندهدارترین فیلمی است که تاکنون دربارهی بتمن ساخته شده است. این اثر به کارگردانی کریس مککی، یک اسپینآف از فیلم لگو مووی محسوب میشود که با نگاه طنزآمیز و شوخیهای زیرکانه، به تاریخچهی طولانی و پیچیدهی بتمن میپردازد. فیلم پر از ارجاعات و اشارههایی به نسخههای سینمایی مختلف بتمن است و طیف وسیعی از شخصیتهای شرور این دنیا را به تصویر میکشد، از دشمنان کلاسیک مانند مستر فریز گرفته تا شخصیتهای عجیبوغریبی مثل کاندیمنت کینگ (پادشاه چاشنیها). حجم شوخیها و صحنههای بصری پر از ایستراِگ (Easter Egg) در این فیلم به قدری زیاد است که حتی اگر برخی از آنها موفق عمل نکنند، سرعت بالای روایت و حجم انبوه محتوا باعث میشود که مخاطب همچنان سرگرم شود.
اما چیزی که لگو بتمن را خاص و به یک فیلم برجسته در دنیای بتمن تبدیل میکند، بررسی عمیق شخصیت بتمن و روانشناسی او است. اگرچه بتمن آغاز میکند (Batman Begins) به منشاء بتمن و تأثیر ترس در تبدیل شدن او به یک ابرقهرمان میپردازد، اما لگو بتمن نگاهی دقیقتر به بعد انسانی این شخصیت دارد. فیلم نشان میدهد که او با وجود شهرت و قهرمانپرستیاش، در قلب خود فردی تنها و منزوی است که به سختی اجازه میدهد کسی به او نزدیک شود.
همچنین فیلم، بدون تعارف به این نکته میپردازد که بتمن کمی خودخواه و مغرور است. برای اینکه کسی بدون داشتن هیچ قدرت فرابشری، لباس خفاش بپوشد و علیه جرم و جنایت بجنگد، باید اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، اما این اعتماد به نفس گاهی باعث تکبر و عدم فروتنی او میشود. فیلم لگو بتمن او را مجبور میکند که صادقانه به رفتارهای خود بیندیشد و بسنجد که آیا مسیر زندگیاش واقعاً درست است یا خیر. برای یک فیلم انیمیشنی که مخاطب اصلی آن کودکان هستند، چنین پرداختی جسورانه و هوشمندانه به نظر میرسد.
این فیلم از نظر احساسی و موضوعی به اندازهی فیلمهای شوالیه تاریکی و بتمن بازمیگردد عمیق نیست، اما در زمینهی تمرکز بر شخصیت بتمن و داستانپردازی او، بهتر از بسیاری از فیلمهای لایو-اکشن این مجموعه عمل کرده است. در حالی که دیگر فیلمهای بتمن گاهی بیشتر به طراحی صحنههای اکشن و پرداختن به شرورهای پرزرقوبرق تمرکز دارند، لگو بتمن موفق میشود به خود شخصیت بتمن بپردازد و او را از زاویهای کاملاً جدید و در عین حال بامزه و تفکربرانگیز بررسی کند.
۵. بتمن (Batman)
بتمن
سال: ۱۹۶۶
کارگردان: لسلی اچ. مارتینسون
بازیگران: آدام وست، بارت وارد، لی مریودر
امتیاز(IMDB): ۶.۵
نخستین اقتباس سینمایی بزرگ از بتمن، یک فیلم فوقالعاده بامزه و پر از شوخی است که کاملاً با تصویری که امروزه از این شخصیت در فرهنگ عامه داریم، در تضاد قرار دارد. اما باید پذیرفت این تضاد به خوبی جواب میدهد. لسلی اچ. مارتینسون کارگردان این فیلم بود که تنها دو ماه پس از پایان فصل اول سریال تلویزیونی بتمن در سینماها اکران شد. در این فیلم، آدام وست و برت وارد در نقشهای بتمن و رابین، به سرعت در مسیر تبدیل شدن به شخصیتهای فرهنگی محبوب و نمادین قرار گرفتند.
این فیلم گروهی از معروفترین دشمنان بتمن، از جمله جوکر، پنگوئن، زنگربهای و ریدلر را گرد هم میآورد. نقشهی آنها؟ ربودن اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد و ایجاد هرجومرج جهانی!
بزرگترین نقطه قوت فیلم، ماهیت کمیک و فانتزی آن است. فیلم بهشدت بر روی طنز تأکید دارد و کاملاً آگاه است که یک اثر کمدی است. برای مثال، در یکی از معروفترین صحنههای آن، بتمن برای دقیقهها با یک بمب غولپیکر در دست میدود تا جایی امن برای انداختن آن پیدا کند، اما مدام در مسیرش با ماهیگیران، راهبهها و دیگر موانع خندهدار مواجه میشود! آدام وست در این فیلم به شیوهای بینظیر و با لحنی خشک و جدی، دیالوگهای طنزآمیز را اجرا میکند، که یکی از نقاط قوت آن محسوب میشود.
این فیلم، در مقایسه با آثار مدرن بتمن، شاید بیش از حد طولانی باشد و در برخی بخشها کمی یکنواخت و کشدار شود، اما شوخیهای زیرکانه و لحظات بامزهی آن، جذابیتش را حفظ میکند.
اما چیزی که این فیلم را خاص میکند، صداقت و سادگی آن است. بتمن و رابین در این فیلم نماد خلوص، خوبی و اخلاقمداری هستند. در دو دههی اخیر، ما بیشتر با تصویری تاریک و پیچیده از بتمن مواجه بودهایم که قطعاً جذاب است، اما گاهی تماشای یک نسخهی صادقانه و امیدوارانه از این شخصیت، حس خوبی دارد.
فیلم بتمن ۱۹۶۶ نهتنها سرگرمکننده است و خودش را بیش از حد جدی نمیگیرد، بلکه حس انساندوستی و قهرمانی را به زیبایی در دل خود جای داده است.
۴. بتمن (Batman)
بتمن
سال: ۲۰۲۲
کارگردان: مت ریوز
بازیگران: رابرت پتینسون، زوئی کراویتز، پل دینو، کالین فارل
امتیاز (IMDB): ۷.۸
از لحظهای که بتمن آغاز میشود، مشخص است که مت ریوز هیچ علاقهای به تکرار مسیرهای آشنا ندارد. این فیلم نه یک داستان اصلی است و نه یک اکشن پر زرق و برق مانند نسخههای قبلی. در عوض، ریوز یک تریلر نوآر تاریک و حسابشده ارائه میدهد که به ریشههای کارآگاهی بتمن بیش از هر فیلم لایو اکشن دیگری میپردازد. این فیلم با الهام از هفت و زودیاک، گاتهام را به عنوان شهری بارانی، رو به زوال و در آستانه فروپاشی بازتصور میکند، در حالی که بروس وین با بازی رابرت پتینسون، با وسواس شدید خود در حال کشف فساد آن است.
این نسخه از بتمن خام، ناپخته و بهشدت درگیر گذشته خود است. پتینسون نقابی از یک میلیارد خوشگذران را کنار میگذارد. بروس او یک بروس وین منزوی است که به مأموریت خود برای پاکسازی خیابانهای گاتهام وسواس دارد. چیزی که بتمن را تا این حد جذاب میکند این است که او را در حال کشف و اشتباه کردن میبینیم، نه به عنوان قهرمانی بینقص و دانای کل. مسیر او از یک انتقامجوی بیرحم به یک نماد واقعی امید، یکی از رضایتبخشترین مسیر رشدهای شخصیتی در کل فرنچایز است.
اگر ایرادی بتوان از فیلم گرفت، این است که مدت زمان سهساعته فیلم گاهی کند طولانی و کند است. با این حال، بتمن یک دستاورد فوقالعاده است؛ فیلمی که ذات واقعی بتمن را درک میکند و در عین تازگی، وفادار به روح این شخصیت باقی میماند. ریوز پایههای یک عصر جدید و هیجانانگیز را بنا کرده است. آیا دنبالهای در راه خواهد بود؟
۳. بتمن آغاز میکند (Batman Begins)
بتمن آغاز میکند
سال: ۲۰۰۵
کارگردان: کریستوفر نولان
بازیگران: کریستین بیل، مایکل کین، لیام نیسون، کیتی هولمز
امتیاز (IMDB): ۸.۲
از میان تمام فیلمهای بتمن که تاکنون ساخته شدهاند، بتمن آغاز میکند نقطهی عطفی اساسی در این مجموعه بود. تمام نمایشهای پر زرقوبرق و در برخی موارد، سهلانگاریهایی مانند بتمن و رابین کنار گذاشته شد و جای خود را به روایتی کاملاً واقعگرایانه و مستحکم داد. اگر کسی واقعاً تصمیم بگیرد بتمن شود، چه اتفاقی میافتد؟ این همان سؤالی است که بتمن آغاز میکند بر اساس آن ساخته شده است. این فیلم در اصل یک درام جدی با چند صحنهی اکشن است، نه یک فیلم اکشن پر از لباسهای عجیبوغریب. این یک ریسک بزرگ از سوی کارگردان و نویسنده، کریستوفر نولان، بود اما نتیجهی آن فوقالعاده شد.
بتمن آغاز میکند شروعی درخشان برای یکی از بهیادماندنیترین سهگانههای تاریخ سینما است. کریستین بیل، سنگینی نابودی گاتهام را روی شانههای بروس وین/بتمن به نمایش میگذارد، و تصمیم او برای مقابله با این هرجومرج کاملاً قابل درک است. اما در عین حال، بیل در اجرای خود جذابیت خاصی دارد و رابطهاش با آلفرد (با بازی مایکل کین) یکی از نقاط قوت فیلم است. این فیلم حتی لحظات طنزآمیز هوشمندانهای دارد که فضای تیرهوتار داستان را متعادل میکند.
نولان تنها به ساختن یک فیلم ابرقهرمانی متفاوت بسنده نکرد، بلکه فیلمش دارای محتوای عمیقتری هم بود. بتمن آغاز میکند تنها به دلیل واقعگرایانه بودنش شجاعانه نیست، بلکه نولان و نویسندهی همکارش، دیوید اس. گویر، تصمیم گرفتند فیلم را بهنوعی بازتابی از جهان پس از حوادث ۱۱ سپتامبر بسازند. محور اصلی فیلم، مفهوم «ترس» و واکنش انسانها به آن است. بتمن بهوضوح مخالف کشتن است، اما این باور نه از سر رحم، بلکه از میل به انتقام شکل گرفته است.
با اینکه پردهی سوم فیلم کمی گیجکننده میشود و تصمیم بتمن برای نابود کردن رأسالغول در تضاد با اصول خودش به نظر میرسد، اما این نکته باعث نمیشود که ارزش کلی فیلم زیر سؤال برود. بتمن آغاز میکند جدی است اما خودش را بیش از حد جدی نمیگیرد. فیلمی تأثیرگذار، با شخصیتپردازی قوی و تمهایی عمیق است. این فیلم نهتنها موج جدیدی از فیلمهای ابرقهرمانی را آغاز کرد، بلکه استانداردی تازه برای «ریبوت»های سینمایی تعیین کرد. البته، نولان در دنبالهی این فیلم، موفق شد شاهکار خود را بسازد.
۲. بازگشت بتمن (Batman Returns)
بازگشت بتمن
سال: ۱۹۹۲
کارگردان: تیم برتون
بازیگران: مایکل کیتون، دنی دویتو، میشل فایفر، کریستوفر واکن
امتیاز(IMDB): ۷.۰
بازگشت بتمن یک شاهکار است. تیم برتون که در سال ۱۹۸۹ اولین فیلم بتمن را ساخت، پس از موفقیت ادوارد دستقیچی در سال ۱۹۹۰، با اعتمادبهنفسی بیشتر بازگشت و فیلمی بهیادماندنی خلق کرد. این اعتمادبهنفس از همان صحنهی ابتدایی فیلم مشهود است؛ جایی که داستان منشاء پنگوئن و زنگربهای روایت میشود. دنی دویتو و میشل فایفر هر دو نقشهایشان را به شکلی درخشان ایفا کردهاند، اما فایفر در نقش سلینا کایل/زنگربهای عملکردی خیرهکننده دارد. او کاملاً غیرقابل پیشبینی است، اما همچنان بازیگوشی خاصی در شخصیتش حفظ میشود—هرچند بهشکلی دیوانهوار.
برتون برای نگارش فیلمنامه از دانیل واترز (نویسندهی هیدرز) کمک گرفت، و نتیجه اثری شد که نهتنها سرگرمکننده، بلکه از نظر مفهومی نیز تأملبرانگیز است. در این فیلم، برتون از یک داستان کمیکبوکی با یک ضدقهرمان ساکن فاضلاب که دستانی شبیه به بالهی پنگوئن دارد، یک اثر انتقادیِ سیاسی میسازد. کریستوفر واکن در نقش «مکس شرک» یکی از منفورترین شخصیتهای فیلم را به تصویر میکشد—و این در حالی است که شخصیت پنگوئن قصد دارد بچهها را در مواد سمی غرق کند!
البته، بازگشت بتمن یک ایراد دارد: با وجود شخصیتپردازی عالی پنگوئن و زنگربهای، خود بتمن کمی در حاشیه قرار میگیرد. اما با این حال، مایکل کیتون این بار در نقش بروس وین/بتمن راحتتر ظاهر شده و صحنههای احساسی را بهخوبی اجرا میکند. فیلم همچنین به بررسی دوگانگی شخصیتهای بروس وین/بتمن و سلینا کایل/زنگربهای میپردازد و به شخصیت زنگربهای عمق بیشتری میبخشد، فراتر از یک شخصیت منفی یا معشوقهی ساده.
موسیقی متن فیلم نیز یکی از بهترین آثار دنی الفمن است. سبک افسانهای او تضادی دلپذیر با فضای تاریک و خشن فیلم ایجاد میکند. در حقیقت، بازگشت بتمن بدون شک تاریکترین فیلم بتمن و البته خندهدارترین آنها است.
اینکه بازگشت بتمن توانست از دل یک استودیوی بزرگ بیرون بیاید، شبیه به یک معجزه است. با اینکه فیلم فروش خوبی داشت، اما استودیوی برادران وارنر از نتیجهی نهایی شوکه شد. ترس آنها در نهایت به سقوط این سری منجر شد، اما پس از گذشت چند دهه و ساختهشدن شش فیلم دیگر، بازگشت بتمن همچنان یکی از بهترین فیلمهای بتمن—و یکی از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی تاریخ—محسوب میشود.
۱. شوالیه تاریکی (The Dark Knight)
شوالیه تاریکی
سال: ۲۰۰۸
کارگردان: کریستوفر نولان
بازیگران: کریستین بیل، هیث لجر، آرون اکهارت، گری اولدمن
امتیاز (IMDB): ۹.۰
فیلم شوالیه تاریکی به کارگردانی کریستوفر نولان، بیتردید بهترین فیلم بتمن و یکی از برترین فیلمهای سینمایی تاریخ است. این فیلم همانطور که بتمن آغاز میکند کلیشههای ژانر ابرقهرمانی را کنار گذاشت، عملاً یک تریلر جنایی حماسی در سبک فیلم مخمصه (Heat) است. تفاوت این است که بتمن یکی از شخصیتهای اصلی داستان است. شوالیه تاریکی یکی از معدود دنبالههایی است که تقریباً در همه جنبهها از قسمت قبلی خود برتر است. در این فیلم، نولان، فیلمبردار والی فیستر، و بازیگر اصلی کریستین بیل همگی عملکردهای درخشانی ارائه دادهاند، با اینکه بتمن آغاز میکند خود فیلمی فوقالعاده بود.
اجرای جاودانه هیث لجر در نقش جوکر
نمیتوان از شوالیه تاریکی صحبت کرد و به اجرای افسانهای هیث لجر در نقش جوکر اشاره نکرد. هرچند که جک نیکلسون در نسخه قبلی اجرای درخشانی از این شخصیت ارائه داده بود، اما بازی لجر به یک استاندارد بیبدیل برای این کاراکتر تبدیل شد و حتی یکی از برترین نقشآفرینیهای تاریخ سینما محسوب میشود. لجر کاملاً در نقش جوکر فرو رفته و شخصیتی کاملاً بیثبات، غیرقابل پیشبینی و هولناک را به نمایش گذاشته است—نقشی که تماشاگر را مسحور خود میکند. این بازیگری درخشان از جهاتی غمانگیز نیز هست، زیرا مرگ نابهنگام لجر مانع از این شد که شاهد هنرنماییهای آیندهاش باشیم.
یک مثلث قدرتمند: بتمن، گوردون و هاروی دنت
نولان و برادرش جاناتان نولان داستان فیلم را بر اساس ارتباط سه شخصیت کلیدی بنا کردهاند: بتمن، کمیسر گوردون و هاروی دنت. دنت که با بازی فوقالعاده آرون اکهارت جان گرفته، در ابتدا تجسم عدالت و امید برای گاتهام است و بهنوعی مسیری را فراهم میکند که بتمن بتواند از نقش خود کنارهگیری کند. اما جوکر که نماد آشوب و هرجومرج است، این شخصیت را فاسد میکند و سقوط دنت، آینده گاتهام را به خطر میاندازد.
حتی مگی جیلنهال که جایگزین کیتی هولمز در نقش ریچل داوز شده، عملکردی چشمگیر دارد و با اجرای احساسی خود، شخصیت ریچل را به یکی از عناصر کلیدی سرنوشت بروس وین تبدیل میکند.
شاهکاری که مرزهای ژانر را درنوردید
روایت داستان و ساختار فیلم بینقص است، و حتی اگر در پرده سوم برخی لحظات اضافی به نظر برسند، نولان چنان تسلطی بر شخصیتها و مضامین داستان دارد که بیننده به سختی متوجه این نکات میشود. شوالیه تاریکی جایگاه خود را در تاریخ سینما تثبیت کرده است—نه فقط بهعنوان یک فیلم ابرقهرمانی، بلکه بهعنوان اثری ماندگار در هنر هفتم. این فیلم خانهای است که روی پایههای مستحکمی از شخصیتپردازی و مضمون ساخته شده، نه فقط بر روی سکانسهای اکشن یا جلوههای بصری پرزرقوبرق.
به بیان سادهتر: شوالیه تاریکی بهترین فیلم بتمن است.
منبع: collider

اصول و روشهایی کاملا عملی برای یادگیری سریع و ماندگار هر زبان جدید
![]() + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | ![]() + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | ![]() + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه |
![]() مدیریت حرفه ای کافی شاپ | ![]() حقوقدان خبره | ![]() سرآشپز حرفه ای |
![]() | ![]() آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو | ![]() |
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰