با این ۴ راهکار عملی، قهرمان زندگی خودتان باشید!

از دوران باستان تاکنون، سنت‌‌ها و فرهنگ‌های ما ستایش‌گر افرادی بوده‌اند که برای انجام مأموریتی بزرگ خانه را ترک می‌کنند، با تهدیدهایی روبه‌رو و بر آن‌ها پیروز می‌شوند و درنهایت، با تحولی عمیق در روحیات و زندگی‌شان بازمی‌گردند. هزاران سال است که این روایت قهرمانانه تغییری نکرده‌است. آیا تابه‌حال از خودتان پرسیده‌اید که چرا بسیاری از ما همیشه طرف‌دار قهرمان‌های داستان‌ها هستیم و از تماشای فیلم‌های اکشن لذت می‌بریم؟ چرا داستان‌های مربوط به پشت سر گذاشتن موانع و کشمکش‌ها، پشتکارداشتن و پیروزی برای ما الهام‌بخش هستند؟

چرا این داستان‌ها هیچ‌وقت قدیمی نمی‌شوند؟ در این مطلب،‌ می‌خواهم با شما درباره قهرمان‌بودن صحبت کنیم و ۴ راهکار عملی نیز برای آنکه به قهرمان زندگی خودتان تبدیل شوید، معرفی کنیم. اگر قهرمان‌ها همیشه برایتان ستودنی بوده‌اند، حتما باید تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

چرا قهرمان‌ها برایمان جذاب هستند؟

پیش از آنکه بگوییم چطور می‌توانید به یک قهرمان تبدیل شوید، بیایید ببینیم که اصلا چرا قهرمان‌ها برای ما جذابیت دارند. در سال ۱۹۹۰، جوزف کمپبل (Joseph Campbell)، نویسنده و اندیشمند آمریکایی، از سفر قهرمانانه نوشت؛ سفری اسطوره‌ای که همه انسان‌ها در زندگی خود آن را تجربه می‌کنند. او معتقد بود که بالاترین هدف زندگی ما این است که میسرمان را مانند یک سفر اسطوره‌ای و قهرمانانه به پایان برسانیم. قهرمان‌ها، محدود به زمان و مکان نیستند و ویژگی‌های عجیب و غریب نیز ندارند.

آنچه باعث می‌شود یک قهرمان فراموش‌نشدنی و جذاب باشد، نه قدرتش که اراده‌اش است. ما به توانمندی آن‌ها از عبور از مشکلات و ادامه‌دادن مسیرشان احترام می‌گذاریم. وقتی قهرمان‌ها را می‌بینیم، برای چند لحظه هم که شده خودمان را جای آن‌ها می‌گذاریم و سعی می‌کنیم زندگی را از دریچه آن‌ها ببینیم. اما چه چیزی یک قهرمان را شکست‌ناپذیر می‌کند؟ چرا کسی که صدبار زمین خورده‌است، باز هم از جا بلند می‌شود و به راه خود ادامه می‌دهد؟

پاسخ از آن چیزی که فکرش را می‌کنید، ساده‌تر است: داستان! البته نه هر داستانی، بلکه روایتی که مسیری کاملا شخصی را روایت می‌کند و فرد باید به‌تنهایی آن را طی کند. این داستان ممکن است قصه‌ای باشد که پدربزرگ یا مادربزرگ قهرمان کنار آتش برایش تعریف‌ کرده‌است یا سخنی الهام‌بخش از یک مربی یا تجربه‌ای دردناک باشد که درنهایت زندگی‌ او را متحول کرده‌است.

منشأ این داستان مهم نیست، بلکه مهم این است که در عمق وجود قهرمان ما نفوذ کرده‌است. او تهدیدها، بحران‌‌ها و بالا‌وپایین‌های زندگی خود را رخدادهایی جداگانه در نظر نمی‌گیرد، بلکه آن‌ها را بخش‌‌هایی از یک کل می‌داند. درست مثل یک پارچه زیبا، تاروپود این سفر با تمامی شکست‌ها و پیروزی‌هایش در هم تنیده شده و زندگی او را شکل داده‌است. این مسئله به یک نیروی محرکه تبدیل می‌شود و او را به سوی هدفی والا رهنمون می‌شود. او هر قدمی که برمی‌دارد، هر هدفی که دنبال می‌کند و هربار که زمین می‌خورد، این فرایند را در تصویری کلی‌تر می‌نگرد. قهرمان در جزئیات گم نمی‌شود؛ او جنگل را می‌بیند‌،‌ نه صرفا درختان را!

چطور قهرمان زندگی خودمان باشیم؟

حالا که فهمیدیم راز جذابیت قهرمان‌ها و تمایل به قهرمان‌بودن از کجا نشأت می‌گیرد، بیایید ببینیم که ما چطور می‌توانیم به یک قهرمان تبدیل شویم:

۱. تمرین تمرکز!

یک قلم و کاغذ بردارید و ۲۵ تا از مهم‌ترین اهداف و رؤیاهایتان را بنویسید. برای انجام این تمرین می‌توانید از کامپیوتر یا تلفن همراهتان نیز استفاده کنید. در انجام این تمرین، کاملا سخاوتمندانه عمل کنید. پس از آنکه لیست اهداف و رؤیاهایتان تکمیل شد، مجددا آن‌ها را بررسی کرده و بعضی از آیتم‌ها را حذف کنید. در نهایت، باید به یک لیست ۵ تایی از مهم‌ترین اهداف زندگی‌تان برسید.

توصیه می‌کنیم برای انجام این تمرین، حتما عوامل حواس‌پرتی اعم از تلفن همراه و اینترنت را از خود دور کنید و حداقل یک ساعت برای انجام این تمرین وقت بگذارید. پس از انجام این تمرین، به دو لیست می‌رسید: یکی از این فهرست‌ها لیست ۵ هدف برتر شما است و دیگری را باید دور بیندازید. فهرست اولی را باید دائم جلوی چشمتان قرار دهید تا اهداف مهم‌تان هر روز به شما یادآوری شود و بدانید که باید روی چه چیزهایی بیشتر وقت بگذارید. بعد از آنکه اهدافتان را نوشتید، آن‌ها را به سالانه، فصلی و ماهانه تقسیم‌بندی کنید.

۲. سفرتان را آغاز کنید

این مسیر هم هیجان‌انگیز است، هم ترسناک. اما منتظر فردا نمانید و همین حالا آن را شروع کنید؛ دقیقا همین حالا! اگر مدت‌هاست که می‌خواهید نوشتن کتابی را آغاز کنید، همین حالا شروع کنید. اگر دوست دارید جهان‌گردی کنید، همین حالا برای گرفتن پاسپورت اقدام کنید. اگر به عکاسی علاقه‌مند هستید،‌ همین حالا از طریق یوتیوب آموزش‌دیدن را شروع کنید. منتظر زمان مناسب نمانید؛ چنین چیزی اصلا وجود خارجی ندارد! شروع‌کردن، اولین و مهم‌ترین قدم سفر قهرمانانه است.

۳. با هیولاها بجنگید!

خوشبختی محصول جانبی تجربیات معنی‌دار زندگی ما است و نمی‌توانیم به‌طور مستقیم به آن دست پیدا کنیم. حتی اگر به آن برسیم، پایدار نخواهد بود. علاوه بر این، باید از مسیر لذت ببرید و برای خوشبختی، منتظر رسیدن لحظه‌ای خاص یا دستیابی به اهداف نمانید. برای قهرمان‌شدن، باید با خطرات و اصطلاحا هیولاهای زندگی خود نبرد کنید و بپذیرید که شکست بخشی از روند زندگی است.

۴. قهرمان‌ها همیشه به خانه برمی‌گردند!

هر قهرمانی پس از طی‌کردن سفر خود، باتجربه‌تر و قوی‌تر از قبل به خانه برمی‌گردد. حتما زمانی را برای مرور مسیری که تا اینجا طی کرده‌اید، تعیین کنید. یک قلم و کاغذ بردارید و بنویسید که سال پیش در چنین روزی کجا بودید و امروز به کجا رسیده‌اید. حتی می‌توانید تجربیات خود را با دیگران نیز به‌اشتراک بگذارید. هیچ چیزی در زندگی به‌اندازه انتقال تجربه ارزشمند و الهام‌بخش نیست.

چطور داستان زندگی‌مان را پیدا کنیم؟

اگر دنبال انگیزه‌ای هستید که فراتر از اهداف روزمره باشد و در مسیری بزرگ‌تر به زندگی شما معنا ببخشد، باید داستان زندگی‌تان را مشخص کنید. شما همین حالا هم یک قهرمان هستید؛ فقط کافی است داستانتان را بنویسید و با تمام وجود آن را زندگی کنید. در قدم اول، باید مشخص کنید که چه چیزی واقعا برایتان مهم است و روی چه چیزی می‌خواهید تمرکز کنید.

در این مورد نیز انجام تمرین تمرکز که در بخش قبلی درباره آن صحبت کردیم، راه‌گشا است. یک دفترچه بردارید و خواسته‌ها و اهداف زندگی‌تان را روی آن بنویسید. در نهایت، ۵ مورد از مهم‌ترین آن‌ها را انتخاب کنید. این کار باعث می‌شود که تمرکزتان را از بین انبوه خواسته‌های پراکنده، به سمت چیزهایی ببرید که واقعا برایتان ارزشمند هستند و از سردرگمی نجات پیدا کنید.

نوشتن این ۵ هدف روی کاغذ، مهر تأییدی است بر ارزش‌های شخصی‌تان. حتی می‌توانید این اهداف را روی دیوار اتاقتان بچسبانید تا همیشه آن‌ها را به‌خاطر داشته‌باشید. تأثیرگذارترین تغییرات، همیشه از ساده‌ترین کارها آغاز می‌شوند. این تمرین اولویت‌بندی، توصیه «وارن بافت» است. او این کار را به خلبانش که به سردرگمی و تردید دچار شده‌بود، پیشنهاد کرد. او گفته‌بود: راز موفقیت این است که تمرکزتان را روی چند هدف محدود سرمایه‌گذاری کنید؛ نه – مثلا – ۲۰ هدف پراکنده.

علاوه بر این، باید با دیدی کلی‌‌نگر به تصویر زندگی‌تان نگاه کنید. با این کار، فرازونشیب‌های زندگی‌تان را بخش‌هایی از یک سفر بزرگ در نظر می‌گیرید. در نتیجه، دیگر درگیر اهداف کوچک و پراکنده نمی‌شوید و ذهن‌تان را بین هزاران کار کوچک تقسیم نمی‌کنید. به‌جای واکنش نشان‌دادن به هر اتفاق، تمرکزتان را حفظ می‌کنید و چالش‌ها را جزئی از یک کل منسجم در نظر می‌گیرید، دیدگاه قهرمانه این‌گونه است. تا زمانی که از خودتان نپرسید که واقعا چه چیزی مهم‌تر است، نمی‌توانید داستان زندگی‌تان را واضح‌تر ببینید. شاید دوست داشته‌باشید که همه چیز را تجربه کنید، اما در نهایت باید بپذیرید که با چنین دیدگاهی، نمی‌توانید هیچ کاری را درست انجام دهید و قهرمان زندگی خود باشید.

همه می‌توانند قهرمان باشند!

متأسفانه دنیای مدرن با همه پیشرفت‌هایش ما را از ریشه‌هایمان دور کرده‌است. سنت‌ها کم‌رنگ شده‌اند و هر روز که می‌گذرد، ارتباط ما با خود حقیقی‌مان کمتر می‌شود. نتیجه چنین شرایطی این است که بسیاری از ما برای انگیزه‌گرفتن به بیرون از خودمان نگاه می‌کنیم و به‌جای آنکه به درون خودمان رجوع کنیم، به نقل قول‌های انگیزشی و به سخنرانی‌های الهام‌بخش دل می‌بندیم. امیدواریم رهنمودهایی که در این مطلب ارائه کردیم مفید باشد و به شما کمک کند که با انگیزه و آرامش بیشتری در مسیر قهرمان‌شدن گام بردارید. حتما تجربیات و نظرات خود را در این زمینه در بخش نظرات با ما به‌اشتراک بگذارید.

راهکارهای مقابله با اضطراب اجتماعی و کمرویی را در این مجموعه صوتی یاد بگیرید؛


تا بتوانید شبکه ارتباطات اجتماعی خود را تقویت کنید.