با توجه به اعلام رسمی مقامات دو کشور مذکور، روابط دیپلماتیک دو کشور آغاز گردید. بسیار خرسندم که این اتفاق میمون و مبارک را از سال 1397 در تحلیلهای خود (“مثلثی دو ضلعی”، “مراسم تحلیف؛ فرصتی برای دولت سیزدهم”، “هفته وحدت؛ اختلافی مبارک”، “دولت سیزدهم و صلح منطقهای” و …) به این رخداد سیاسی پرداخته و پیشبینی نموده ام که این اتفاق به وقوع خواهد پیوست و از برکات این رخداد (صلح و همکاری منطقه ای در جهان اسلام) همگان منتفع خواهند گردید.
اما چیزی که بیش از همه در این بین مهم بنظر میرسد این است که هزینه های دو کشور در عرصه داخلی (افزایش مشروعیت سیاسی، همدلی دو ملت، و …)، منطقه ای (کاهش تنشهای جنگ نیابتی، خاتمه جنگ یمن، و …) و بین المللی (نفوذ بیشتر در سازمان ملل، فروش نفت، دور زدن تحریمها و …)، کاهش خواهد یافت و به وزنه سیاسی جهان اسلام افزوده خواهد شد.
اما با توجه به تحلیل های قبلی ام، باید خاطر نشان کنم که این از سرگیری روابط، درس بزرگی برای طرفین گردید که هزینه های قطع روابط سیاسی و در پی آن ایجاد افزایش تنشهای مرتبط با این قطع روابط، میتواند بسیار گزاف تمام شود و اگر دوباره مسائلی از قبیل جدایی و تنش بین دو کشور رخ دهد، نخبگان سیاسی می بایست از درگیری احساسی دوری کرده و در فضایی کاملا بدور از تنش، به رفع کدورتها بپردازند. چرا که منافع آن فقط و فقط به نفع قدرتهای متجاوز فرامنطقه ای (که مشروعیت به حضورشان در منطقه غرب آسیا دهند) و رژیم صهیونیستی که کمر به نابودی جهان اسلام بسته است، متوجه خواهد بود.
در این راستا، دو کشور برای اثبات حسن نیت شان به هم و مردمِ دو کشور، بهتر است که گردشگری مذهبی (حج عمره و تمتع، و زیارت حضرت علی بی موسی الرضا (ع) برای شیعیان عربستان سعودی)، گردشگری سلامتی، و … و نیز حمایت از مواضع یکدیگر در سازمان ملل، اوپک، دعوت رسمی از جمهوری اسلامی ایران برای عضویت در شورای همکاری خلیج فارس، و … انجام دهند. امید است که دو کشور بزرگ دنیای اسلام سرمشق و الگویی برای صلح و ثبات در جهان اسلام گردند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰