به گزارش هوشمند نیوز فئودور لوکیانوف، رئیس شورای سیاست خارجی و دفاعی روسیه در مقاله ای برای راشا تودی با عنوان «این افراد سیاست سال ۲۰۲۵ را شکل خواهند داد» نوشت: پیش بینی آینده به طور فزاینده ای دشوار شده است. سرعت تغییرات جهانی به قدری سریع است که وقایعی که زمانی در طی چندین دهه رخ میدادند، اکنون در یک سال اتفاق میافتند. در حالی که تعیین فاصله یکسان این تغییرات دشوار است، افراد کلیدی، روندها و رویدادهایی وجود دارند که ارزش تماشای آن در سال ۲۰۲۵ را دارند.
ترامپ و ماسک: ترکیب دونفره سیاسی بر خلاف سایرین
ظهور دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده و ایلان ماسک، میلیاردر متولد آفریقای جنوبی به عنوان چهره های غالب در رهبری آمریکا، یک ترکیب سیاسی دونفره، منحصر به فرد و غیرقابل پیش بینی ایجاد کرده است. غرایز مرکانتیلیستی (ملیگرایی اقتصادی برای دستیابی به هدف تشکیل جامعه ثروتمند و قدرتمند) و انزواطلبانه ترامپ اکنون با جهان بینی تکنو اتوپیایی (آرمان شهر فناوری) و رویکرد غیرمتعارف ماسک به قدرت منطبق شده است.
ترامپ رهبری است که ترجیح میدهد به متحدان دیکته کند و با دشمنان مذاکره کند، اگرچه «معاملات» او اغلب سادهاندیشانه هستند. از سوی دیگر، ماسک هیچ ابایی از تمسخر رهبران جهانی، به ویژه آنهایی که در مدار آمریکا هستند، ندارد. ثروت هنگفت، چشم انداز آینده نگر و اعتقاد به قرار گرفتن در خط مقدم نوآوری سیاسی به او اعتماد به نفس می دهد تا مانند فرمانروای جهان عمل کند.
اروپا: تکه تکه شدن و تضاد
سیاستهای اروپایی همچنان با سیستمهای حزبی بیثبات و سیاستهای واکنشی که بر چشمانداز حاکم است، به تکه تکه شدن ادامه میدهند. دولت ها برای رسیدگی به بحران ها تلاش می کنند در حالی که به ایدئولوژی های منسوخ شده چسبیده اند و استراتژی های متناقضی ایجاد می کنند.
این بی ثباتی با مداخله فزاینده آمریکا در امور داخلی اروپای غربی ترکیب شده است. دولت ترامپ در تمایل خود برای مداخله حتی بی پرواتر به نظر می رسد، در حالی که نفوذ غیرقابل پیش بینی ماسک بٌعد جدیدی به روابط ترانس آتلانتیک می بخشد. کشورهای اروپایی عضو ناتو و اتحادیه اروپا که بین واکنش به چالشهای فوری و رسیدگی به نگرانیهای بلندمدت سرگردان شدهاند، در خطر بینظمی بیشتر هستند.
خاورمیانه: افزایش تنش ها و آزمایش
در سوریه، جناحهای اسلامگرای رادیکال تلاش میکنند با تحکیم قدرت، تصویری از «عادی بودن» به نمایش بگذارند. در همین حال، قدرت های خارجی محتاطانه با این نیروها درگیر می شوند و وانمود می کنند که به آنها اعتماد دارند. به نظر میرسد سوریه محل آزمایش دیگری است، این بار برای ایجاد تعادل در منافع منطقهای از طریق «عادیسازی» گروههای افراطی. با این حال، موفقیت چندان تضمین شده نیست.
بی ثبات ترین نقطه اشتعال منطقه همچنان تشدید تنش بین اسرائیل و ایران است. با در نظرگرفتن بحران منطقه، احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران در حال افزایش است. چنین اقدامی احتمالاً با حمایت ایالات متحده می تواند منجر به درگیری منطقه ای وسیع تری شود. برعکس، تهران ممکن است در واکنش به برنامه هستهای خود تسریع کند و خطرات را بیشتر کند.
بریکس در دوراهی
بلوک بریکس تحت ریاست روسیه در سال ۲۰۲۴ به شتاب قابل توجهی دست یافت که در اجلاس سران کازان برجسته شد. با این حال، با پیشروی برزیل، این گروه با یک لحظه مهم روبرو است.برای برزیل، بریکس یک اولویت ثانویه است بستری برای حمایت از جاه طلبی های دیپلماتیک گسترده تر به جای سنگ بنای سیاست خارجی. این که این گروه حرکت اخیر خود را حفظ کند یا تزلزل کند، ارتباط آن را در دنیایی که به طور فزاینده قطبی شده تعیین می کند.
تحریم های اقتصادی به عنوان یک سلاح
بازگشت ترامپ به کاخ سفید فصل جدیدی را در رژیم تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا به ارمغان می آورد. در حالی که دولت قبلی بر انگیزههای سیاسی متمرکز بود، به نظر میرسد تیم ترامپ قصد دارد از تحریمهای اقتصادی برای کج کردن زمین بازی به نفع آمریکا استفاده کند.
این رویکرد جایگزین تحریمهای سیاسی نخواهد شد، اما لایهای دیگر به دستور کار از قبل اشباع شده اضافه خواهد کرد. نتیجه احتمالاً شبکه متراکمتری از اقدامات اقتصادی است که دایره در حال گسترش بازیگران را هدف قرار میدهد و پیامدهای مهمی برای پویایی تجارت جهانی دارد.
افول نهادهای بین المللی
نفوذ ساختارهای حکمرانی جهانی در حال کاهش است. تصمیمات موقتی که بر اساس منافع کوتاه مدت قدرت های خاص هدایت می شوند، به طور فزاینده ای جایگزین چهارچوب های سنتی چندجانبه گرایی می شوند.
در حالی که این روند لزوما به هرج و مرج منجر نمی شود، اما درجه نظم در روابط جهانی را از بین می برد. پویاییهای منطقهای و روابط همسایگی حیاتی تر می شوند، زیرا کشورها نگرانیهای فوری را نسبت به همکاری گستردهتر جهانی در اولویت قرار میدهند.
تمرکز روسیه بر بقا
برای روسیه، سال ۲۰۲۵ حدود دو هدف کلی است: تکمیل عملیات نظامی خود در اوکراین و تضمین ثبات داخلی.
سیاست خارجی دولت همچنان بر اوراسیا متمرکز است و کشورهای همسایه به عنوان عرصه اصلی نفوذ آن عمل می کنند.در مقابل پسزمینه سردرگمی و پراکندگی جهانی فزاینده، استراتژی روسیه بر انعطافپذیری اقتصادی اجتماعی تأکید میکند و در عین حال با دقت انتخاب میکند که کجا تلاشهای بینالمللی خود را متمرکز کند.
جهانی در حال گذار
روندهای سال ۲۰۲۵ تصویری از یک جهان در نوسان را ترسیم می کنند. تسلط کوتاهمدت، افزایش رقابتهای منطقهای، و جاهطلبیهای رهبران فردی، نظم جهانی را تغییر میدهد. نهادهای بینالمللی سنتی همچنان اهمیت خود را از دست میدهند، در حالی که اتحادهای منطقهای در محیطی بهطور فزایندهای از هم گسیخته اهمیت پیدا میکنند.
اروپا با پراکندگی سیاسی و تضادهای سیاسی مواجه است، در حالی که ایالات متحده تحت رهبری ترامپ و ماسک نقش خود را در سیاست جهانی بازتعریف می کند. در خاورمیانه، تشدید تنش ها بین اسرائیل و ایران و وضعیت در حال تحول در سوریه چالش های جدیدی را ایجاد می کند. در همین حال، بلوک بریکس باید در لحظه حساسی برای حفظ ارتباط خود بگذرد و به نظر میرسد واشنگتن آماده است تا تحریمهای اقتصادی را مانند گذشته به سلاح تبدیل کند.
برای روسیه، بقا به توانایی این کشور برای انطباق با این پویایی های در حال تغییر و در عین حال حفظ ثبات داخلی و نفوذ منطقه ای بستگی دارد. با ورود جهان به سال ۲۰۲۵، این کار را با همان ابهام و وعده انجام می دهد گواهی بر سرعت بی سابقه تغییرات در زمان ما.
*ترجمه: ابوالفضل خدائی
۳۱۱۳۱۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰