استعداد ذاتی بازیکنان فوتبال کشورمان و تلاش آن ها موجب می شود تا ستاره ای نظیر طارمی در سطح اول فوتبال اروپا بدرخشد یا تیم ملی کشورمان در دوره های قبلی جام جهانی مقابل غول هایی نظیر آرژانتین، اسپانیا و پرتغال، فارغ از نتیجه، عملکردی قابل قبول به جا بگذارد یا در همین جام پس از شکست سنگین در برابر انگلستان در مسابقه با ولز عملکردی تحسین برانگیز داشته باشد.
این استعداد ذاتی و غیرت ملی را می توان به منابع خدادادی و همت جوانان کشور تشبیه کرد که در عرصه ملی توانسته اند با وجود تنگناهایی نظیر تحریم ها و فشارهای سنگین خارجی، برخی پیشرفت های بزرگ را رقم بزنند اما این موفقیت ها منجر به شکل گیری یک روند باثبات و برنامه ریزی شده از توسعه نشده است چرا که برنامه ریزی توسعه در ایران براساس یک الگوی مورد اجماع همه نخبگان و استفاده از همه توان کارشناسی صورت نگرفته بلکه بسیاری از مسئولیت های فنی براساس دخالت های سیاسی و با تغییرات دولت ها دچار تحول شده است.
شبیه این مسئله را در سال های اخیر در فوتبال کشورمان هم دیدیم، طی 4 سال 3 رئیس فدراسیون و 3 سرمربی؛ یعنی نظام مدیریت در فوتبال کشور، نظم مشخصی ندارد. خروجی این مسئله را می توان در ناکامی تیم های فوتبال پایه کشور دید که نشان می دهد کار برنامه ریزی شده و اثرگذاری رخ نداده است و بسیاری از ستاره های فوتبال کشور در فرایندی خارج از استعدادیابی باشگاه ها و مربیان رده های پایه توانسته اند در سنین بالاتر توانمندی های خودشان را به فوتبال ملی عرضه کنند.
23302
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰