Wolfwalkers یکی از نامزدهای اسکار بهترین انیمیشن است که برای تصاحب این جایزه رقابت تنگاتنگی با Soul پیکسار دارد. این انیمیشن آخرین قسمت سه گانه فولکلور ایرلندی است و نسبت به دو اثر قبلی یعنی راز کل (The Secret of Kells) و ترانه دریا (Song of the Sea)، جسارت بیشتری در روایت و استفاده از سبکهای مختلف دارد.
انیمیشن توسط کارتون سالن ساخته شده که به دلیل سبکهای متفاوت و منحصر به فردش به استودیو جیبلی ایرلندی هم معروف است. به بهانه حضور Wolfwalkers میان نامزدهای اسکار 2021، ویجیاتو سراغ بررسی آن از نگاه سازندگانش رفته است.
راس استوارت کارگردان فیلم درباره ساخته جدیدش میگوید:
یکی از مواردی که Wolfwalkers را برای ما از آثار پیشین متمایز میکند استفاده از شیوه بیانی بود. مثلاً وقتی کمیک بوک یا کتابهای گرافیکی میخوانیم در هر صفحه برای بیان احساسات شخصیتها یا توصیف محیط از علامت، نوشته، اشکال و … استفاده میشود. همچنین هیچ واهمهای از تغییر سبک یک صفحه نسبت به صفحه دیگر وجود ندارد.
با خودمان گفتیم شاید بتوانیم این سبک را در انیمیشن هم پیاده کنیم؛ بنابراین در دو قسمت اول سه گانه فولکلور ایرلندی سعی کردیم این کار را انجام دهیم اما شاید جسارت کافی به خرج ندادیم.
استوارت و تام مور در Wolfwalkers کاستیهای آثار پیشین را برطرف و در این انیمیشن از دو سبک متفاوت استفاده کردند. داستان در اواسط قرن هفدهم اتفاق میافتد. دختر بچهای به نام رابین به همراه پدرش که شکارچی گرگ است از انگلستان به شهری که تحت سلطه فرقه تندرویی از پروتستانها است، مهاجرت میکنند.
رابین که روحیه آزادی دارد در این شهر به شدت خشک و مذهبی گیر افتاده؛ پس تصمیم میگیرد به جنگلی پر از گرگ که منطقه ممنوعه شهروندان است، برود. او در این گشتوگذارها با دختر گرگ بانی به نام مب آشنا میشود و کم کم احساس آزادی را با او و گله گرگهایش تجربه میکند.
همانطور که گفتیم در این انیمیشن از دو سبک برای نشان دادن جهانهای مختلف داستان استفاده شده؛ شهر تحت سلطه افراطیها که نماد ظلم و جنگل که نمادی از آزادی و رهایی است. استوارت میگوید در ابتدا بعضی از همکارانش از سبکهای مختلف انیمیشن و اینکه هیچ ارتباطی به هم ندارند، گلایه میکردند اما او و مور به آنها اطمینان دادند که همه چیز تحت کنترل است و روایت و جهت هنری در تعادل هستند.
بیشک برای هر کار هنری ملاحظاتی درباره هزینه و امکانات وجود دارد اما با اضافه شدن بودجه Wolfwalkers و استفاده از انیماتورهای خوش ذوق و حرفهای، این انیمیشن ا با طراحیهای دستی بینظیری ساخته شد. در بخش شهر از چاپ چوبی استفاده کردند که بیانگر قرن هفدهم است. همچنین برای القای بیشتر این حس، از معماریهای قرون وسطایی هم الهام گرفتند و بیشتر رنگها را حذف و در عوض سیاه و قرمز برجستهتر شد.
یکی از سختترین سکانسهای Wolfwalkers فرار رابین و مادرِ مب از شهر است. استوارت اینطور توضیح میدهد:
یک سکانس اکشن بزرگ بود که پس زمینه زیادی هم داشت. اجرای این صحنه به صورت دو بعدی سخت بود. از طرفی میتوانستیم دوربین را در نقطهای بکاریم تا چشماندازهای زیادی در پس زمینه نداشته باشیم اما بودجه کار زیاد بود و نگرانی از این بابت وجود نداشت؛ بنابراین به عنوان آخرین قسمت سه گانه نمیخواستیم به عقب برگردیم.
در این صحنه رابین سوار گرگ شده و به تاخت از شهر خارج میشود، ساختمانهایی به صورت پرسپکتیو از کنارشان عبور میکند. همچنین یک زمین غلتان داشتیم و مردمی که جلوی آنها میپریدند. خوشبختانه برای ساخت این سکانس کامپوزیتورهایی داشتیم که میتوانستند به صورت سه بعدی کار کنند.
نقطه مقابلِ شهر بیروح Wolfwalkers جنگل است که ظاهری زنده و فریبنده دارد. درختهای بلوط نارنجی در کنار پوشش گیاهی سبز شبیه مناظر زیبای ایرلندی است و حضور گرگها و حیوانات مختلف حس آزادی را القا میکند.
برای طراحی بخش جنگل از انیمیشن کلاسیک دیزنی یعنی صد و یک سگ خالدار (One Hundred and One Dalmatians) الهام گرفته شد. استوارت میگوید:
ما از صد ویک سگ خالدار استفاده کردیم چون شامل خطوط مشخصی بود که به وضوح رنگآمیزی شدند. این انیمیشن جسورانه به هنر عامیانه نزدیک بود. برای ما جالب بود که این خطوط چاپی چطور توانستند به شخصیتهای یک انیمیشن تبدیل شوند.
در طراحی جنگل با الهام از سبک انیمیشن صد و یک سگ خالدار، رنگها با خطوط اصلی فاصله داشتند و بین خطوط رنگآمیزی نمیشد؛ در نتیجه نقاشیهای داشتیم که به صورت اسکیس کشیده شده بودند و سبک امپرسیونیستی در لایههایی از آن مشاهده میشد.
در سالهای اخیر به انیمیشنهایی که به صورت دستی طراحی میشوند، توجه چندانی نمیشود اما در کارتون سالن اینطور نیست. استوارت در این باره میگوید: «طراحان کارتون سالن فکر میکنند شغلشان طراحی کتابهای مصور است؛ بنابراین میتوانند احساساتی مثل غم و اندوه را به همان سبک نشان دهند».
یکی از سکانسهای برجسته Wolfwalkers، جایی است که رابین به همراه گله گرگها در حال دویدن است و حس رهایی و آزادی این شخصیت باید به بیننده القا شود. استوارت درباره این سکانس میگوید:
ما سعی کردیم هر کاری که میتوانیم را برای این سکانس انجام دهیم. وظیفه گروهی که روی پس زمینه کار میکردند این بود که انرژی نهفته در آن را ادامه دهند؛ حتی وقتی دوربین از پس زمینه عبور میکرد. برای این کار با رنگها بازی و ترکیب غیرمعمولی از صورتی، بنفش و یاسی را در پس زمینه شب استفاده کردیم تا سفر رابین را وسعت دهیم.
در نهایت تغییر چشماندازهای این سکانس مثل ورق زدن یک کتاب برجسته بود نه به سبک پرنسسهای دیزنی بلکه در موقعیتهای ظریفتر.
همچنین بخوانید:
- نقد انیمیشن Wolfwalkers – با تماشای یکی از بهترین انیمیشنهای ۲۰۲۰ کیف کنید
- هی داوران! واقعا لازم نیست پیکسار هر سال اسکار ببرد
- بهترین انیمیشنهای سال ۲۰۲۰
- انیمیشن Soul: نمایش دقیق زندگی سیاهپوستان یا یک ادعای بزرگ؟
- انیمیشن Soul؛ پیکسار چگونه موسیقی جاز را به تصویر کشید؟
- مروری بر انیمیشن Soul – بزرگسالانهترین اثر هنری پیکسار
- انیمیشن Soul و چالش رویارویی با مفاهیم دینی، فرهنگی و نژادی
https://vgto.ir/9i7
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰