آنچه منظور نگارنده این مطلب است موضوع دیگری است که توجه ویژه می طلبد. جناحهای دوگانه سیاسی کشور که در طی سه دهه نضج یافتهاند، دارای طرفداران ثابتی هستند که تعداد آنان مشخص است و اتفاقا از همین انتخابات ریاست جمهوری در دورههای مختلف می توان حدود آن را تخمین زد. آراء ثابت دو جناح سیاسی اصلی تقریبا در هیچ دورهای بیش از ۳۰ در صد کل آراء نبوده است بنابراین ۷۰ درصد مردم وابستگی جناحی ثابت ندارند و بر اساس شرایط کشور و افق ترسیم شده توسط کاندیداها رأی می دهند. این موضوع روشن و به ظاهر ساده، اغلب توسط هر دو جناح اصلی سیاسی کشور مغفول میماند و هر کس در هر موضوعی با آنان مخالفت کند، بطور پیش فرض او را در جناح مقابل خود طبقهبندی می کنند. جامعه متشکل از افرادی است که به دنبال مصالح خود هستند و آن را هر جا بیابند تعقیب میکنند. این مصالح ممکن است مادی، معنوی، ملی یا هر چیز دیگر باشد. عموم مردم اگر با چیزی موافقت یا مخالفت میکنند، اول به جناح موافق یا مخالف آن نگاه نمیکنند بلکه به منافع و مصالح خود در موضوع نگاه میکنند. طبیعی است که این مسئله در موضوعات فنی و کارشناسی بسیار جدیتر و عمیقتر است چون کارشناسان واقعی حاضر نیستند برای خوشایند این جناح یا آن جناح از نظر فنی خود عدول کنند و طبعا بر آنچه درست میدانند پافشاری میکنند. بنابراین اصولگرا یا اصلاحطلب بودن برای عموم مردم در اکثر موضوعات به هیچ وجه مسئله اصلی نیست.
مثال شایع این روزها که به حوزه تخصصی من و همکارانم مرتبط است رفتار حاکمیت در باره همهگیری کرونا و معضلات ناشی از تأخیر تأمین واکسن عمومی است. گروههای مختلفی از همکاران ما از هر دو جناح این موضوع را وارد مشاجرات سیاسی کردند و موضعگیریهایی علیه برخی انواع واکسن کردند که بعضی از آنها احتمالا در تصمیمات مقامات ارشد کشور نیزتأثیر داشت، در حالی که شواهد کافی در دنیا در این باره منتشر شد و میشود و اثربخشی انواع واکسن در جلوگیری از ابتلا، بیماری شدید و مرگ ناشی از کرونا ثابت شده است. کارشناسان خبره و دلسوز کشور از ۹ ماه قبل بر ضرورت تأمین سریع واکسن، واکسیناسیون عمومی و بخصوص در افراد بالاتر از ۶۵ سال تأکید کردند و این هشدار جدی گرفته نشد. از اواسط بهار سال جاری با تلاشهای همهجانبه دلسوزانِ خارج از جناحبندیها و مراجعه به نهادهای تأثیرگذار، موضوع واکسیناسیون افراد بالاتر از ۶۵ سال جدی گرفته شد و به انجام رسید اما به کندی؛ که اگر نشده بود آمار مرگ رسمی اکنون بیش از ۱۰۰۰ نفر در روز بود. حالا با تغییر دولت صحبت از واردات واکسن گویا از مکروه به مستحب تبدیل شده و تمرکز بر واکسن داخلی از واجب به مباح تغییر حکم پیدا کرده است. این تغییر رویکرد را به فال نیک میگیریم چون اثر مستقیم بر حفظ جان مردم دارد اما باز تأکید میکنم کنترل کرونا موضوع تابع مسائل جناحی و حتی در یک سطح بالاتر، سیاسی نیست. اگر جان مردم ارزشمند است که بدون تردید چنین است، باید بدانیم که بر اساس دانش روز بهترین راه آن واکسیناسیون عمومی است و باز بر اساس دانش امروز مؤثرترین واکسنها تولید همان کشورهایی است که ورود آنها به کشور ممنوع شده است. این واقعیت علمی را نمیتوان با استدلال جناحی و سیاسی رد یا تأیید کرد. بدون شک امکان تأمین واکسن و در دسترس قرار گرفتن آن هم موضوع مهم دیگری است که اگر به هر دلیل از جمله کمبود جهانی یا تحریمهای خصمانه با مشکل روبرو باشد و میسر نشود، انتظار میرود گزارش تلاشها برای دستیابی به آنها برای مردم بیان شود؛ مانند متنی که اخیرا توسط وزیر محترم امور خارجه دولت دوازدهم منتشر شد.
مخاطب اصلی این متن همکاران جناحی من در گروه پزشکی هستند که بر اساس تعهد حرفهای خود باید برای بهترین مصالح مردم و حفظ سلامت آنها از هیچ کوششی مضایقه نکنند. اکنون نه بیان نواقص فراوان وزارت بهداشت و دولت قبلی کمکی به کنترل همهگیری می کند و نه وعدههای غیر واقعی نظیر تولید ۱۲ میلیون دوز واکسن داخلی در ماه از تیر ۱۴۰۰. تعداد واکسن داخلی که با مجوز مصرف اضطراری به وزارت بهداشت تحویل شده تازه به ۳ میلیون دوز رسیده و این یعنی تأخیر بسیار زیاد در واکسیناسیون عمومی و آمار رسمی مرگ بالای ۵۰۰ نفر در روز.
این یک مثال زنده و ملموس است که در بسیاری از امور دیگر نیز مصداق دارد. جناحهای سیاسی بر اساس ماهیت خود هر پدیده را موافق یا مخالف خود قلمداد میکنند در حالی که عموم مردم به هر پدیده از نگاه مصالح و منافع مینگرند. پس اصولگرا یا اصلاحطلب: مسئله این نیست؛ مسئله سلامت، امنیت، آموزش، اقتصاد، رفاه و در یک کلمه پیشرفت کشور است.
* استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس بخش پیوند کبد بیمارستان امام خمینی و عضو هیأت مدیره نظام پزشکی تهران بزرگ
۴۷۲۳۷
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰