تهران یکی دیگر از استوانههای بزرگ علمی و معنوی خود را از دست داد. حکیم عالیقدر، متأله پارسا و فقیه فرزانه مرحوم آیتالله حاج سید رضی شیرازی اعلیاللهمقامه پس از عمری مجاهدت و تلاش علمی و عملی به ملکوت اعلی پیوست. این انسان والا و فرهیخته که در خاندانی اصیل و عریق بالیده بود، سالیانی طولانی در نجف اشرف و تهران از محضر مراجع عالیقدر تشیع و استادان بزرگوار معقول و منقول، علوم اسلامی را بهخوبی فراگرفته و به درجات بالای علمی دست یافته بود و بیتردید یکی از چهرههای شاخص روحانیت معاصر تهران بهشمار میرفت. دیدارش انسان را به یاد حکیمان بزرگ تهران میانداخت و یاد و خاطره آنان را زنده میکرد؛ زیرا حکمت و فرزانگی در اعماق جانش نشسته و با وجودش عجین شده بود. برخی مردم تهران از چند دهه قبل، بهخوبی با این شخصیت فرزانه و فرهیخته آشنا و از محضر پر فیضش بهرهمند بودند.
سالیان طولانی تدریس دروس سطوح مختلف حوزوی در رشتههای گوناگون تفسیر قرآن کریم، حکمت و فلسفه اسلامی، فقه، اصول فقه و قواعد فقه و سایر معارف دینی، زمینهساز حضور جویندگان علم و معرفت در محضر پرفیضش شده بود؛ دروسی که به تناسب مخاطبان عام و خاص در مسجد شفا و منزل وی، و در مقطعی در دانشگاه، با بیانی رسا و شیوا و در عین حال عمیق و دقیق تدریس میشد و هر کس به فراخور استعداد خویش میتوانست از این عالم عامل بیاموزد و بهره ببرد. محصول این تدریس طولانی، انتشار آثاری ارزشمند و گرانسنگ است که در شرح معضلات و غوامض متون فلسفی و حکمی نگاشته شده و نسلهای آینده بهویژه دانشجویان رشتههای معقول از آن بهره خواهند برد. احاطه علمی بر متون اصیل اسلامی و آگاهی و مطالعه گسترده در زمینه مسائل مبتلابه انسان امروز، موجب شده بود که طیف مخاطبان و مراجعان وی، گستردهتر از بسیاری از روحانیون دیگر باشد.
اما آنچه او را برجستهتر میساخت، اخلاق ویژه، سماحت، بزرگمنشی و بزرگواریاش بود. جاذبه این اخلاق ملکوتی به حدی بود که عالم و عامی، پیر و جوان، زن و مرد، استاد و دانشجو در اولین دیدار شیفته و مجذوب وی شده و با او احساس صمیمت میکردند. چه بسیار جوانانی که در همان دیدارهای صمیمی و مردمی، صادقانه مشکلات خود را با ایشان در میان میگذاشتند و از اندیشه و تجربه وی برای زندگی خود رهنمود میخواستند. زندگی ساده و بیپیرایه، دوری از ریاکاری و زهدفروشی، صمیمت و صداقت گفتار و رفتار بیتکلف، سیمای بشّاش و لطیف و نگاه مهربان او همچون مغناطیسی بود که قلوب مردم را به سوی وی جلب میکرد.
دوستی نقل میکرد یک بار در محضرش مردی از روی علاقه و احترام خواست دست او را ببوسد، اما آن بزرگمرد استنکاف کرد و با لبخندی ملیح فرمود:
مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن
کوتاه سخن اینکه مرحوم آیتالله سید رضی شیرازی، مصداق واقعی عالمانی که «یذکرکم الله رؤیته» بود و دیدارش انسان را به یاد خداوند متعال میانداخت.
در سالهای نخستین پس از انقلاب ترور ناجوانمردانه او موجب شد تا مدتها در بستر بیماری به سر برده و تا آخر عمر از عوارض آن در رنج باشد. با این همه او همواره به قضای الهی راضی بود و هرگز لب به شکوه نگشود.
او که بیش از نود سال، با عزت زیست، تا آخرین سالهای عمر پر برکت خود، همواره ملجأ محرومان و نیازمندان بود. مسجد شفا، محل اقامه نماز جماعت و دروس عمومی او، همواره مملو از مشتاقانی بود که برای استماع سخنان دینی و معنویاش لحظه شماری میکردند. در طول بیش از پنجاه سال حضور در این مسجد مبارک، صدها تن از غیر مسلمانان پس از معرفی اسلام ناب توسط ایشان و رفع اشکالات و شبهات، به دین مبین اسلام مشرف شدند.
اکنون که پس ازتشییع پیکر مطهر او در تهران و قم، آن عالم ربانی در جوار مرقد مطهر مولایش امیر مؤمنان (ع) آرام خواهد گرفت، اینجانب بر خود فرض میدانم درگذشت این بزرگمرد نیکنهاد و عالم عامل را به همه دوستداران علم و فضیلت، بهویژه فرزندان فاضل و خاندان محترم و تلامیذ و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض کرده و علو درجات آن عزیز سفر کرده را از درگاه احدیت مسألت نمایم. امید آنکه سلوک اخلاقی او در کنار آثارعلمیاش راهنمای عملی طالبان خرد و فضیلت شود.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد .
* منتشر شده در روزنامه اطلاعات
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰