نرگس کیانی: ماموستا شفیع خالدیکیمنهای، اسطوره آواز هورامان و دارای گواهینامه درجه یک هنری، نه تنها سرمایهای ملی که چهرهای بینالمللی است.
او متولد ١٣٢٠ در کیمنه بخش نوسود از توابع شهر پاوه و فرزند مردیست که آواز هورامی را سینهبهسینه فراگرفت و در هورامان ایران و عراق گسترش داد.
ماموستا خالدیکمینهای را که اولین حضورش در رادیو به سال ١٣٣۶ در رادیو ارگ تهران و رادیو ارتش کرمانشاه برمیگردد نخستین هنرمندی میدانند که این آواز را در رادیو ضبط و ترانههای آن را با ارکستر موسیقی اجرا کرد. او پس از ویرانی روستای کیمنه در جنگ، به سنندج کوچ و فعالیت دوباره خود را از ١٣۶١ در صداوسیمای کردستان آغاز کرد. هنرمندی که ۶۰ سال از عمرش را صرف خدمت به فرهنگ کرده و کوشیده است هنرش را نه فقط در سرزمین خود که در سطحی بینالمللی به مردم بشناساند.
صحبت از لحظهای که موسیقی و رمضان دست در دست یکدیگر میگذارند و آیینهای موسیقایی کردستان از جمله نوای «مرحبا، مرحبا یا شهرالرمضان» در نیمه اول و «الوداع، الوداع یا شهرالرمضان» در نیمه دوم این ماه، بهانهای شد برای تماس با اسطوره آواز هورامان که با صحبت با فرزند موسیقیدان او؛ محمدرفیع خالدی ادامه پیدا کرد.
الحمدالله که مرحبا و الوداع همچنان در کردستان برپاست
ماموستا خالدیکمینهای در پاسخ به این سوال که آیا نوای مرحبا و الوداع همچنان در کردستان به گوش میرسد، گفت: «عَرضَت بکنم اگرچه حالا خانه ما در سنندج است اما در زمانهای دور در منطقه هورامانت از پدرم که صدایی خوب داشت، بانگ (اذان)، مناجات، پارشو (برگزاری آیینهای سحری) و… را یاد گرفتم. من ۷۸ سالم است و از کودکی زیر سایه خدا و از پدرم که خدا رحمتش کند «مرحبا مرحبا یا شهرالرمضان، مرحبا مرحبا یا شهرالخیر و البرکت و الاحسان، مرحبا، مرحبا یا شهرالتسبیح و التهلیل و تلاوتالقرآن، مرحبا» را آموختم و پارشو کردم و مردمان بلند شدند و روزه گرفتند.»
این اسطوره آواز هورامان با بیان این که «الحمدالله که مرحبا و الوداع همچنان در کردستان برپاست»، گفت: «مردم قدرشناسند و قدر اینها را میدانند.»
مردم بیاره در عراق صدای صوفی محمد را از کیمنه در ایران میشنیدند
محمدرفیع خالدی، محقق و پژوهشگر موسیقی نواحی نیز در تکمیل آنچه پدرش گفته بود، با اشاره به سحریخوانی در مناطق کردنشین گفت: «پدر من ماموستای آوازهای هورامانات است و باید تأکید کنم که مادر زبان کردی، هورامی است و ایشان یکی از پایهگذاران موسیقی و آوازهای هورامیاند.»
ماموستا خالدیکمینهای: در زمانهای دور در منطقه هورامانت از پدرم که صدایی خوب داشت، بانگ (اذان)، مناجات، پارشو (برگزاری آیینهای سحری) و… را یاد گرفتم
این موسیقیدان با بیان این که «سحریخوانی در مناطق گوناگون کردنشین با یکدیگر متفاوت است»، افزود: «مثلاً سحریخوانی منطقه لیلاخ که سمت دهگلان و قروه است و روبهسوی همدان دارد با سحریخوانی سنندج که مرکز استان کردستان است فرق میکند. همچنین اگر از مرکز استان جدا شویم و به سوی مریوان و هورامانات و پاوه برویم با سبکی متفاوت مواجه میشویم و شیوه خواندن پدرم، سبک خاص منطقه هورامانات است.»
خالدی با اشاره به این که سحریخوانی پیش از اذان صبح یا در مسجد و یا در پشتبامها توسط کسی که صدایی رسا داشت اجرا میشد، افزود: «نبودن بلندگو، رسابودن صدا را مهم میکرد و هدف، خبردادن به مردم بود که تا اذان صبح چیزی نمانده است.»
او با ذکر خاطرهای از پدربزرگش؛ صوفی محمد، استاد آواز هورامی در دورانی که نه بلندگویی بود و نه آمپلیفایری، گفت: «کیمنه که روستای ماست با بیاره عراق هممرز است و میگویند هنگامی که صوفی محمد به وقت سحر صلات میکرد، از چنان وسعت صدایی برخوردار بود که مردم بیاره هم میشنیدند و نوای خوشنشینش را به سیدعلیاصغر کردستانی تشبیه میکردند.»
محمدرفیع خالدی: پدرم توانسته است آوازهای هورامی را در گوش مردم سنندج که سورانینشینند، جا بیاندازد
خالدی با بیان این که «یکی از بخشهای موسیقی هورامان، موسیقی عرفانی و زیرمجموعههایش مناجات، مدح پیغمبر، سیاهچمانه و… است»، ادامه داد: «پدر من توانسته است این آوازهای هورامی را در گوش مردم سنندج که سورانینشینند جا بیاندازد و شما اگر یکی از صلاتهای سورانیزبانها را گوش بدهید متوجه تفاوت آن با صلات هورامانی پدرم میشوید. سبک پدر من خاص منطقه خودش است و برای همین میخواهیم اگر قسمت شود در آینده نزدیک اذان او را به ثبت ملی برسانیم.»
صلات «مرحبا و الوداع» و نماز تراویح هنگام سحر و پیش از اذان عشا
فرزند ماموستا شفیع خالدیکمینهای با اشاره به زمان برگزاری صلاتِ «مرحبا، مرحبا» و «الوداع، الوداع»، گفت: «در مساجد اهل سنت مناطق کردنشین پس از اذان مغرب و افطار و قبل از اذان عشا، آن که صدایش زیباست و میخواهد اذان بگوید، ۵ یا ۱۰ دقیقه صلات میخواند که تا ۱۵ رمضان «مرحبا، مرحبا» و از ۱۵ رمضان به بعد «الوداع، الوداع» است. این صلات و همچنین برپایی نماز تراویح اتفاقیست که هم به هنگام سحر و هم قبل از اذان عشا رخ میدهد.»
جای گله بسیار است و دلسوزی نیست
او در پاسخ به این سوال که این خنیاگران آنچنان که بایدوشاید از سوی متولیان فرهنگوهنر قدر دیدهاند یا نه، گفت: «خودتان واقفید که در حق موسیقی مقامی و نواحی کمکاری بسیار شده، جای گله بسیار است و دلسوزی نیست که با برنامهریزی و ساماندهی در فکر گردآوری آن و تجلیل از آفرینندگان و اشاعهدهندگانش باشد.»
خالدی با بیان این که «متاسفانه مردم نیز بیشتر خود را در نقش شنوندهای رهگذر میبینند» افزود: «انگار زندهکردن خاطرات و خوشکردن وقت به قدر چند دقیقه، تنها چیزی است که مردم از این هنرمندان میخواهند، بیفکرکردن به این که سرنوشتشان چه میشود و زمانی که دغدغهای عمومی در این مورد وجود ندارد، متولیان نیز چنین که میبینید، برخورد میکنند.»
این مطالب را هم بخوانید:
◾️ سفر نقاره از کوچهها به بقعه آسیدجلالالدین و آسیدحسن
◾️ محسن شریفیان: برای بوشهریها رمضان بدون «دُمدُمسحرینوازان» قابلتصور نیست
۵۷۲۵۹
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰