از بین بردن فیات در حالی که بیت کوین جایگزین دلار آمریکا می شود
این دومین مقاله از مجموعه درس هایی است که می تواند جایگزینی بیت کوین با دلار آمریکا را به شما اطلاع دهد. اولین مقاله از این مجموعه در مورد ترک استاندارد طلا را اینجا بخوانید. مدل Open Systems Interconnection (OSI) هفت لایه محاسباتی را ارائه می دهد که به یک اثر شبکه اجازه ظهور می
این دومین مقاله از مجموعه درس هایی است که می تواند جایگزینی بیت کوین با دلار آمریکا را به شما اطلاع دهد. اولین مقاله از این مجموعه در مورد ترک استاندارد طلا را اینجا بخوانید.
مدل Open Systems Interconnection (OSI) هفت لایه محاسباتی را ارائه می دهد که به یک اثر شبکه اجازه ظهور می دهد. مدل شبکه مورد استفاده امروزه مدل TCP/IP است. هنگامی که این دو با هم مقایسه می شوند، OSI به داشتن قوانین سختگیرانه تر و ارائه تضمین های تحویل هنگام انتقال داده ها مشهور است. همچنین به دلیل اینکه TCP/IP به سطوح بالاتری از کارایی اجازه می دهد، کمتر قابل اعتماد است.
این مقایسه بین این دو مدل نیست. در عوض، ما از OSI برای ارائه مدلی برای فیات و بیت کوین استفاده خواهیم کرد تا نیازهای مورد نیاز برای مقیاسسازی یک شبکه را درک کنیم. ما از OSI استفاده خواهیم کرد زیرا به ما امکان می دهد هر لایه را عمیق تر بررسی کنیم و بیشتر شبیه به بلوک های ساختمانی اساسی بیت کوین است. در ساختار OSI است که ما معماری سیستم فیات فعلی را مشاهده می کنیم تا بفهمیم بیت کوین چگونه به هایپربیت کوینیزاسیون دست می یابد.
نکته مهم: این لایهها لزوماً زمانی نیستند، زیرا ممکن است از لایههای قبلی برای گسترش روی لایههای دیگر استفاده شود.
لایه اول: لایه فیزیکی
نمای کلی هر لایه را می توان در اینجا یافت، که منبع نقل قول های این مقاله است، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد.
مشخصات الکتریکی و فیزیکی اتصال داده را مشخص می کند. این رابطه بین یک دستگاه و یک رسانه انتقال فیزیکی را تعریف می کند.
اولین لایه معماری فیات دارایی فیزیکی است. قبل از کنار گذاشتن اصول صحیح پول به دلیل قربانی کردن عمدی استاندارد طلا، این را میتوان به عنوان طلای ملموس درک کرد. لایه پایه هر پول سالم، خود دارایی واقعی است.
طلا به یک مشکل سنگین تبدیل شد. فروش، یا توانایی انتقال دارایی از مکانی به مکان دیگر با سهولت، بسیار دشوار بود. ارز باید برای انتقال خود ارز هزینه شود. الزامات حمل و نقل با زنجیره تامین همراه با مشکلات ذخیره سازی، سطح مشکلاتی بود که در تلاش برای ساخت متحرک طلا یافت شد. این فقط نمی تواند کار کند.
لایه پایه یک سیستم فیات، بدون وجود دارایی برای پشتیبانی از آن، چه خواهد بود؟ بیشتر از تعریف فیات نگاه نکنید. دستور یا فرمان دولت است. لایه پایه، یا لایه یک سیستم فیات، یک دولت متمرکز است که قادر به کنترل ارز است، تجلی فیزیکی ترس که توسط انحصار خشونت با چاپگر پول پنهان شده در زیرزمین آنها پشتیبانی می شود.
لایه دوم: پیوند داده
لایه پیوند داده، انتقال قابل اعتماد داده ها (فریم ها) را بین گره های مجاور فراهم می کند که بر روی یک سرویس انتقال بیت خام و غیرقابل اعتماد ارائه شده توسط لایه فیزیکی ساخته شده است.
لایه دوم تلاش می کند تا دو گره یا نقطه تأیید را به هم متصل کند تا امکان ایجاد سوابق تراکنش ها را فراهم کند، بدون اینکه واقعاً دارایی فیزیکی را جابجا کند. اساساً، لایه دوم تلاش می کند تا یک IOU را برای تسهیل تراکنش با دیگران ایجاد کند، و گره ها (یا بانک های مرکزی) بدهی ها را پیگیری می کنند.
در استاندارد طلایی، این امر به راحتی با اسکناسهای بانکی و ارتباطات الکترونیکی از طریق خدمات پیامرسانی که در دفتر مرکزی ذخیره میشوند نشان داده میشود – ادعاهای کاغذی نسبت به داراییهای سخت که به راحتی به عنوان وسیله مبادله استفاده میشوند. ارز استاندارد فیات ما از اینجا شروع می شود، زیرا دارایی فیزیکی فقط یک ادعای کاغذی برای هیچ است. در این حالت، گره مرکزی (فدرال رزرو) یک IOU الکترونیکی را به نمایندگی از هر گره شرکت کننده (دیگر نهادهای بانک مرکزی) نگه می دارد. یکی از بزرگترین نمونه های این موضوع SWIFT است.
پشت اکثر نقل و انتقالات بین المللی پول و امنیت، سیستم انجمن ارتباطات مالی بین بانکی جهانی (SWIFT) قرار دارد. SWIFT یک شبکه پیام رسانی گسترده است که توسط بانک ها و سایر موسسات مالی برای ارسال و دریافت سریع، دقیق و ایمن اطلاعات، مانند دستورالعمل های انتقال پول، استفاده می شود.
-Investopedia
این اجازه می دهد تا با حذف نیاز فیزیکی ارز، تراکنش ها در فضا و زمان انجام شود و گره های بانکی با استفاده از سیستم SWIFT، تمام تراکنش ها را در دفتر مرکزی الکترونیکی خود پیگیری می کنند. این یک سیستم ارتباطی بین گرههای مرکزی (بانکها) هر دولت ملی شرکتکننده است.
لایه سوم: شبکه
به طور خلاصه، عملکرد اصلی این لایه، تعیین مسیر و آدرس دهی منطقی است. این لایه آدرس های منطقی را برای بسته های دریافتی ارائه می دهد که به نوبه خود به آنها کمک می کند تا مسیر خود را پیدا کنند.
لایه دوم ارتباط بین نهادهای مرکزی را برقرار می کند که به IOU ها اجازه می دهد در دفترهای الکترونیکی ردیابی شوند. لایه سوم به دنبال اجازه دادن به این ارتباط در سطح فردی یا مصرف کننده است.
تعیین مسیر و آدرس دهی زمانی است که یک سیستم اجازه ارتباط مستقیم با هر فرد را می دهد. در سال 1994، اتحادیه اعتباری استنفورد به اولین موسسه مالی تبدیل شد که امکان بانکداری آنلاین را برای همه کاربران خود فراهم کرد.
این سیستم بانکداری آنلاین از یک شماره مسیریابی استفاده می کند، که آدرس مرتبط با نهاد متمرکز است که هر تراکنش را در پایگاه داده خود وارد می کند. شماره حساب به حساب دقیقی اشاره می کند که وجوه در آن منتقل می شود. این اجازه می دهد تا یک مسیر ارتباطی مستقیم بین نهاد مرکزی و کاربران آن وجود داشته باشد.
از آنجایی که در طول استاندارد طلا وجود نداشت، ما فقط میتوانیم از نظر عملکردی آن را در یک استاندارد فیات ببینیم، اگرچه تصور سیستم مشابه با دارایی ثابت بر روی یک استاندارد طلا چندان دشوار نیست.
لایه چهار: حمل و نقل
“سطح حمل و نقل ارتباط سرتاسری بین فرآیندهای اجرا شده بر روی ماشین های مختلف را فراهم می کند.”
لایه حمل و نقل به دنبال ایجاد سهولت دسترسی و فروش به شبکه است. تلاش برای رسیدگی به نگرانیهای مربوط به تجربه کاربر، تضمین خدمات و کیفیت برنامه، این لایه برای اجازه دادن به کیفیت تراکنشهایی استفاده میشود که معمولاً با اشکال بالاتر متمرکزسازی به دست میآیند. این همان چیزی است که ما از آن به عنوان “اعتبار” یاد می کنیم.
توجه: بله، اعتبار قبل از بانکداری آنلاین وجود داشت. ایالات متحده خود را به عنوان یک طلبکار پس از جنگ جهانی اول به عنوان یک طلبکار جهانی تثبیت کرد، زیرا (تا حدودی) بر روی استاندارد طلا باقی ماند. همانطور که قبلا ذکر شد، این بحث در مورد معماری فعلی و نحوه اعمال آن در معماری آینده است. در زمانهای مختلف، این لایهها با ابزارها و خدمات مبهم به دست میآمدند، اما ما اکنون با وجود شبکههای واقعی، نگران کارکرد داخلی هستیم.
با حذف نیاز به وثیقه با پشتوانه دارایی ها، اعتبار به اعتبار دهنده اجازه می دهد تا از نرخ های بهره سود برده و وام گیرنده از بدهی برای انجام اقدامات مورد نظر بهره مند شود و در عین حال دارایی های واقعی را برای اهداف دیگر حفظ کند. می توان استدلال کرد که توافقنامه برتون وودز که دلار را به عنوان ارز ذخیره جهانی تعیین می کرد، با توجه به هر کشور دیگری به دلار، یک لایه حمل و نقل جهانی بر روی یک سیستم اعتبار مبتنی بر IOU ایجاد می کرد.
تضمین خدمات با دسترسی به سرمایه ای حاصل می شود که ممکن است وام گیرنده نداشته باشد، تجربه کاربری با دادن زمان به وام گیرنده برای بازپرداخت مبلغ اعتباری به دست می آید، و کیفیت این تراکنش ها با قربانی کردن داده های KYC به دست می آید. ، نرخ بهره و کنترل مرکزی بدهی ها.
در حالی که بیشتر ممکن است فکر کنند این به کارت های اعتباری اشاره دارد، در واقع در کل سیستم استفاده می شود. آن تراکنشهای «در انتظار» که در حساب بانکیتان میبینید، براساس اعتباری که بانک بر اساس موجودیهای شما در نظر میگیرد، کسر میشود. این همان چیزی است که منجر به دریافت هزینه اضافه برداشت توسط افراد می شود، هزینه های متعدد به طور همزمان تسویه می شود و حساب را به سطوح پایین تر از حد انتظار می پردازند. در مورد سهام یا مشتقات از هر نوعی هم همین است. هیچ چیز فوراً در یک سیستم فیات حل نمی شود و هر تراکنش بر اساس اعتبار مانده های فرض شده تا نهایی شدن معامله است.
لایه پنجم: جلسات
«جلسات میتوانند به ترافیک اجازه دهند همزمان در هر دو جهت یا در یک زمان فقط در یک جهت حرکت کنند. مدیریت توکن ممکن است برای جلوگیری از انجام عملیات مشابه هر دو طرف به طور همزمان مورد استفاده قرار گیرد. برای مدیریت این فعالیتها، لایه جلسه توکنهایی را فراهم میکند که میتوان آنها را مبادله کرد.”
این “جلسات” را می توان به عنوان انتقال داده های خارج از دارایی واقعی (طلا، پول نقد) در نظر گرفت. از آنجایی که جلسات جدا از دارایی نمایش داده می شوند، توکن ها معمولاً با تراکنش مرتبط هستند. در استاندارد فیات ما، این بازار مشتقات است. سهام، اوراق قرضه، ETFها، اختیار معامله، قراردادهای آتی، املاک و مستغلات یا سایر اشکال ابزار مالی معمولاً با توکن خاص خود عرضه می شوند.
این توکنها را میتوان در هر دو جهت معامله کرد (خرید یا فروخته شد) و توکنها توسط یک نهاد مرکزی مدیریت میشوند – به این ترتیب نمیتوانید سهام بیشتری از موجود خریداری کنید (یا کوتاه کنید). بدیهی است که در سال گذشته با سهام میم متوجه شدیم که این کاملاً دقیق نیست، زیرا نهادهای متمرکز اجازه میدادند توکنهای بسیار بیشتری نسبت به آنچه در واقع وجود داشت گرفته یا فروخته شوند.
این لایه برای یک مورد استفاده ساده است: پول درآوردن پول درآورید – ابزارهای مالی که اشکال بیشتری از اهرم و نوسانات را نسبت به دارایی زیربنایی خود (طلا، وجه نقد) امکان پذیر می کند تا کسانی که این بازارها را درک می کنند، پول بیشتری به دست آورند.
لایه ششم: ارائه
“لایه ارائه، داده هایی را که باید به لایه برنامه ارائه شود، فرمت می کند. می توان آن را به عنوان مترجم شبکه در نظر گرفت.”
لایه ارائه همه چیز در مورد خوب جلوه دادن اطلاعات است و امکان استفاده آسان برای برنامه ها را فراهم می کند. به این صورت است که نهادهای متمرکز اطلاعات را پردازش می کنند تا برای کاربر معمولی قابل دسترسی باشد. برنامه نویسی و توسعه در اینجا وارد بازی می شوند و هر فرآیند طراحی می تواند با قبلی متفاوت باشد، اما تنها یک هدف وجود دارد. اطلاعات را برای کاربران برنامه قابل درک کنید.
لایه هفتم: کاربرد
این سطحی است که کاربر اغلب با آن تعامل دارد. اینجاست که داده ها به وب سایت ها، برنامه های چت و غیره تبدیل می شوند.»
در این لایه ما رابط کاربری حساب بانکی آنلاین شما، برنامه ای که برای دسترسی به کارگزار سهام شما استفاده می شود، برنامه ای که برای پرداخت هر قبض آب و برق یا پرداخت ماشین خود استفاده می کنید و هر رابط دیگری که به عنوان یک مصرف کننده با آن در تعامل هستید را پیدا می کنیم.
پس از تمام این داده ها، سیستم ها، نشانه ها، ارتباطات و تسویه حساب ها، ما با یک برنامه کاربردی در تلفن خود باقی می مانیم.
نتیجه
در هر یک از این لایه ها ده ها بخش فرعی وجود دارد که به سیستم فعلی اجازه می دهد به روشی که انجام می دهد عمل کند. ما به بانکداری با ذخایر کسری، فرآیند اعطای وام که خلق پول است، یا هزاران ابزار مالی دیگر که در سیستم کنونی امروزی وجود دارد، دست نزدیم. چرا؟
ما نیازی نداریم سیستم فیات تنها 50 سال است که راه اندازی شده است و یک آزمایش شکست خورده است. قبل از آن، ما بیش از یک قرن با استاندارد طلا در ایالات متحده داشتیم و قبل از آن از چندین فلز استفاده می کردیم. جدول زمانی را می توان به طور مداوم برای سنین عقب رانده شد. چرا این مربوط است؟ چون این سیستم یک شبه به وجود نیامد. این نقطه اوج شکستهای یکی پس از دیگری بود که در آن کسانی که در انتخابهایی که قدرت را حفظ کرده بودند، اجازه کنترل مداوم بر سیستم را دادند.
این ایده که بیت کوین نمی تواند یک ارز ذخیره یا یک ارز جهانی باشد، به شدت گمراه کننده است، زیرا تنها استدلالی که تاکنون علیه آن مطرح شده، معماری سیستم است. گویی سیستم های فیات یا حتی استاندارد طلا یک شبه انجام شد.
هر سیستمی که در مدت زمان طولانی مورد استفاده قرار میگرفت، زمان لازم برای انجام مقیاس را داشت. بیت کوین تنها در دوازده سال توانسته است هر یک از این لایه ها را انجام دهد. امیدوارم در مقاله بعدی به من بپیوندید، جایی که در مورد چگونگی دستیابی بیت کوین به این هدف و فضای هیجان انگیزی که می توانیم در یک سیستم جدید پیدا کنیم، صحبت می کنیم.
این یک پست مهمان توسط شاون آمیک است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا را منعکس نمی کند مجله بیت کوین.
آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه |
مدیریت حرفه ای کافی شاپ | حقوقدان خبره | سرآشپز حرفه ای |
آموزش مجازی تعمیرات موبایل | آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو | آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک |
برچسب ها :اتصال سیستم های باز ، دلار آمریکا ، فرهنگ ، فیات ، هایپر بیت کوینیزاسیون ، ویژگی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰