سپهر ستاری: خاطره بازی با بازیکنان قدیمی همیشه شیرین است. آنها برایتان چیزهای شیرینی تعریف می کنند. از دوران خوش بازیگریشان. از دورانی که هنوز فوتبال این شکلی نبود. ادموند اختر یکی از بازیکنان ماندگار تاریخ فوتبال ایران است. او سال ها در استقلال بازی کرد. در تیم ملی هم حضور داشت. با او خاطرات قدیمی را مرور کردیم.
لباس ها را بزرگ می دوختند
سال 75. مقدماتی جام ملت های 96 آسیا. تیپ های ما را هم می بینید. آن موقع مثل الان نبود که قبل بازی لباس بفرستند. بازیکن تنگ کند و خلاصه به زمین برود. نه بابا. آن موقع لباس ها همین بود. مثلا تیپ آن موقع آقا صادق ورمزیار را با تیپ امروز محمد نادری مقایسه کنید. آن موقع لباس ها را طوری می دوختند که بتوانیم چند سال بپوشیم و هیچوقت برایمان تنگ نشود. آن زمان آقای مایلی کهن سرمربی تیم ملی بود. به نظرم فوتبال ایران مدیون ایشان است. در این تصویر امیر قلعه نویی هست. او فوتبالیستی خوب و فانتزی بود. به نظرم از همان موقع مدیریت داشت. کاپیتانی این نیست که شما فقط بازوبند ببندید بلکه باید مدیریت داشته باشد. قلعه نویی این کار را به نحو احسنت انجام می داد.
اگر به خودش بقبولاند…
این هم که علی منصوریان است. ما هم در رده باشگاهی و هم تیم ملی همبازی بودیم. او یکی از مربیان جوان است که از دوستانم به حساب میآید. منصوریان اشتباهی دارد که اگر بتواند به خودش بقبولاند که اشتباه هستند و بعضی کارها را نکند، میتواند مربی خیلی خوب و موفقی باشد. ما با هم ارتباط داریم.
تخفیف نمی دادند
این یکی از پوسترهای من در دهه 70 است. خدا بیامرز آقای لاهور از عکاسان قدیمی این عکس را گرفت و پوستر کرد و فروخت. من خودم بارها پوستر خودم را خریدم. یادم هست به منیریه می رفتم تا پوسترم را بخرم. می گفتم آقا این عکس خود من است، تخفیف نمی دهی؟ می گفت شما نخری یکی دیگه می خرد!
گونه ام شکست
این عکس برای بازی عمان است، در مقدماتی جام جهانی 96. من در بازی سریلانکا مصدوم شدم. مقابل نپال بازی نکردم. گونه ام شکست. علی دایی شروعش در تیم ملی بود و در همان بازی سریلانکا و نپال اگر اشتباه نکنم 10،12 گل زد. من و او زوج یکدیگر در تیم ملی بودیم. او شروعش خیلی خوب بود و باعث شد که بتواند گل های زده اش را زیاد کند. دایی به حق الان آقای گل جهان است. او به همه اکثر تیم های آسیایی گل زد، از کره بگیرید تا عربستان و ژاپن و…
پرافتخارترین بازیکن ارامنه
آندو پرافتخارترین بازیکن تاریخ ارامنه است. بالای 100 بازی ملی دارد. دو جام جهانی حضور داشته و در 4 جام ملت ها برای تیم ملی بازی کرده است. در لیگ برتر انگلیس حضور داشت. بازیکن استقلال بود و همواره بازی های اثرگذاری انجام می داد. به نظر من سال ها طول می کشد تا یکی مثل آندو در فوتبال ارامنه ایران ظهور کند.
کلی ستاره
این هم استقلال دهه 70 ماست با کلی ستاره. همه بازیکنان با کیفیت بودند. شاید الان بازیکنان جوان این بازیکنان را نشاسند ولی هر کدام ستاره بودند و اثرگذار. فکر کنم این سال 74 است.
من و پسرم
پسر من. اینجا هم اردوی استقلال در ارمنستان است. راستش پسرم فوتبال بازی می کند ولی نه در حد حرفهای.
سربازی در نیروی زمینی
به به چه عکسی. برای 18 سالگی من است. آن موقع سرباز بودم و در تیم نیروی زمینی بازی میکردم. یادم هست. در آزادی بازی داشتیم با تیم کشاورز. قبل از بازی استقلال یا پرسپولیس بود. عجب دورانی.
علی اکبریان باهوش بود
این هم عکس ما در استقلال است. بعد از یکی از بازی های استقلال. علی اکبریان و بهزاد غلامپور در عکس هستند. علی اکبریان بازیکن باهوشی بود ولی راهش را اشتباه رفت. نتوانست به اهدافش در ورزش برسد و امیدوارم مشکلاتش حل شود. بهزاد هم همان موقع در کنار عابدزاده بهترین دروازه بان ایران بود. بقیه هم خوب بدند ولی این دو چهره بودند.
سرژیک تعصب داشت
فرد ملیکان و سرژیک تیموریان. خدا سرژیک را رحمت کند. خیلی زود از جمع ما رفت. او یکی از با تعصب ترین بازیکنان ارامنه بود. ملیکان هم فوتبال خوبی بود و الان خیلی کم پیداست و امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشد.
آنموقع مثل الان نبود
زمین شماره دو آزادی و تمرین استقلال. به لباس ها نگاه کنید. من و منصوریان و مهرانپور هستیم. آنموقع مثل الان نبود که به بازیکن 20 دست لباس بدهند و بازیکن ناز کند و لباس را تنگ کند. هرکسی هر لباسی که داشت در تمرین می پوشید. منصوریان هم که رئالی است و اینجا لباس بارسا تنش است.
سه بر یک بردیم
این هم عکس دربی است. سه بر یک پرسپولیس را بردیم که من یکی از گل ها را زدم. بعد از بازی عکاس ها گفتند که گلزن ها کنار هم بایستند تا عکسی به یادگار بگیرند. یادش بخیر.
دربی دعوا!
این اولین دربی است که من بازی کردم و دعوا شد. دقیقه 88 گل زدم که بعد محرمی و قلعه نویی با هم درگیر شدند. خیلی جو بازی سنگین بود. طرفداران زیادی آمده بودند. وقتی دو بر دو شدیم، جو بازی بهم ریخت. به نظر من پرسپولیسی ها مقصر دعوا بودند یا شاید بهتر بگوید مجتبی محرمی. جرقه هم از اخراج رضا شاهرودی زده شد. ما دو بر صفر عقب بودیم ولی دو تا زدیم. شک نکنید اگر بازی ادامه پیدا می کرد باز هم گل می زدیم ولی مسابقه نیمه کاره ماند. یادم هست تماشاگران به زمین ریختند و من جزو اولین بازیکنانی بودم که فرار کردم و به رختکن رفتم. خیلی جوان بودم. بعد از بازی هم 12 نفر محروم شدند.
252 252
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰