ابوریحان بیرونی؛ دانشمندی برای تمام اعصار

ابوریحان بیرونی نابغه و دانشمند بزرگ تمامی تاریخ است و علم او در دوران معاصر نیز تازگی دارد. ابوریحان بیرونی دانشمند به نام ایرانی است که در دروه سامانی و غزنوی می‌زیست. او جزو اولین کسانی است که برای یافتن وزن مخصوص اجسام، وقت زیادی گذاشت. ابوریحان در زمینه فلسفه، ریاضیات، تقویم، جغرافیا، تاریخ و دیگر

کد خبر : 80528
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰ - ۵:۳۶
ابوریحان بیرونی؛ دانشمندی برای تمام اعصار


ابوریحان بیرونی نابغه و دانشمند بزرگ تمامی تاریخ است و علم او در دوران معاصر نیز تازگی دارد.

ابوریحان بیرونی دانشمند به نام ایرانی است که در دروه سامانی و غزنوی می‌زیست. او جزو اولین کسانی است که برای یافتن وزن مخصوص اجسام، وقت زیادی گذاشت. ابوریحان در زمینه فلسفه، ریاضیات، تقویم، جغرافیا، تاریخ و دیگر علوم عصر خود، سرآمد دانشمندان و اندیشمندان عصر بود. شاید بی‌راه نباشد اگر ابوریحان بیرونی را بزرگ‌ترین دانشمند تمامی اعصار بدانند؛ چراکه هرچه زمان می‌گذرد، هر روز جنبه‌ای از شخصیت علمی وی نمودار می‌شود که در زمان‌های پیش، مغفول بوده است.

آنچه باید درباره ابوریحان بیرونی بدانید:

منبع عکس: ناشناس

زندگی‌نامه ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی در سوم ذی‌حجه سال ۳۶۲ قمری در اطراف کاث در خوارزم متولد شد. بیرونی در اشعارش اذعان می‌کند که از خانواده خود اطلاعی ندارد. مورخان از این سخن او چنین استنباط کرده‌اند که ابوریحان بیرونی از خانواده‌ای اشرافی و متمول نبوده است. او ۲۵ سال ابتدای زندگی خود را در شهر کاث گذراند و در آنجا به آموختن علوم فقه و الهیات، ریاضیات و نجوم مشغول شد. ابوریحان در این مدت از محضر دانشمندی چون بونصر عراقی بهره‌مند شد. وی در دوران جوانی با ابن‌سینا که در آن زمان نوجوان بود، مکاتبه داشته است. برخی از این مکاتبات که مربوط به فلسفه بوده، هنوز باقی مانده است. بیرونی طرفدار سلسله آل‌فریغ در خوارزم بود و با آنان نسبت دور خانوادگی داشت.

ابوریحان بیرونی از حمایت امیران سامانی و امیران آل زیاد برخوردار بود

با سقوط سلسله آل فریغون، زادگاهش را به مقصد بخارا ترک کرد و به نزد امرای آل سامان رفت. گفته شده ابوریحان بیرونی در رفتن به بخارا به‌قدری عجله کرد که نتوانست تحقیقاتش را با خود همراه ببرد. ابوریحان در بخارا به دیدار امیر منصور سامانی رفت و امیر از او حمایت کرد.

ابوریحان زمانی که از امنیت حمایت آل سامان برخوردار شد، به‌راحتی سفرهای خود را در پیش گرفت. او به گرگان رفت و با امیر قابوس بن وشمگیر دیدار کرد و مدتی را در دربار وی ماند. ابوریحان بیرونی اولین کتاب خود یعنی کتاب «آثارالباقیه عن‌القرون الخالیه» را در گرگان نوشت و آن را به امیر قابوس بن وشمگیر تقدیم کرد. پس از آن به ری رفت، در این زمان به فقر دچار شده بود؛ اما امرای آل بویه به او توجهی نکردند. مدتی در ری ماند و توانست دوستانی در این شهر پیدا کند و از طریق آن‌ها اوضاع مالی خود را بهبود دهد. او با دو ریاضی‌دان به نام کوشیار گیلانی و ابومحمود خجندی آشنا شد که منجم نیز بودند. خجندی دستگاهی برای رصد ستارگان ساخته بود و بیرونی رساله‌ای در توضیح این دستگاه نوشت.

زندگینامه ابوریحان بیرونی

منبع عکس: ناشناس

ابوریحان بیرونی بعد از ری، به دربار آل باوند رفت و در آنجا کتاب « مقالید علم الهیئه ما یحدث فی سطح بسیط الکره » را تالیف کرد و سپس دوباره به گرگان بازگشت. ابوریحان بیرونی در مدتی که در گرگان بود، تلاش کرد قطر زمین را اندازه‌گیری کند. این مسئله برای ابوریحان اهمیت زیادی داشت؛ اما قابوس او را حمایت نکرد و سبب دلسردی ابوریحان شد و نتوانست کار را تمام کند. ابوریحان تلاش کرد تا امیر دیگری را با خود همراه کند تا بتواند کار را تمام کند؛ اما توفیق نیافت، پس تصمیم گرفت به زادگاهش به دربار آل مامون برود و با آن‌ها صلح کند.

ابوریحان بیرونی پیش از رفتن به خوارزم و درگاه آل مامون، در گرگان دو خسوف را رصد کرده بود. رفتن ابوریحان به خوارزم مصادف با روی کار آمدن ابوالعباس مامون بود. در دوره او ابوریحان بیرونی ارج و قرب زیادی در دربار آل مامون پیدا کرد. ابوریحان هفت سال مشاور ابوالعباس مامون بود و آن‌قدر معتمد او شده بود که امیر وی را به سفرهای سیاسی می‌فرستاد. ابوریحان بیرونی علاقه‌ای به فعالیت‌های سیاسی نداشت؛ چون او را از کارهای علمی باز می‌داشت و سفرهای او سبب حسادت بسیاری از مردان سیاست می‌شد.

ابوریحان بیرونی از حمایت درباریان برای توسعه دادن تحقیقات خود بهره می‌برد

ابوریحان بیرونی در حدود سال‌ ۴۰۷ هجری قمری به کار رصد مشغول شد. او رصدهای خود را در کاخ مامون بن مامون در دربار خوارزم انجام می‌داد. ابوریحان در این زمان با حمایت‌های امیر، دستگاه رصدی ساخته و نام آن را «حلقه شاهیه» نهاده بود. این آخرین رصد او در خوارزم بود؛ چون امیر در این سال به دست سربازانش کشته شد و محمود غزنوی در حمله‌ای خوارزم را به تصرف خود درآورد.

در چهار مقاله نظامی سمرقندی ذکر شده که محمود غزنوی از دربار خوارزم خواست که دانشمندان را به دربار غزنه بفرستد. ابن‌سینا و جرجانی، دانشمندان هم‌عصر ابوریحان، به گرگان رفتند تا در خوارزم با سلطان محمود روبه‌رو نشوند؛ اما ابوریحان بیرونی راه غزنه را در پیش گرفت. برخی منابع تاریخی نیز بر این عقیده‌اند که ابوریحان بیرونی بعد از فتح خوارزم توسط غزنویان، به‌عنوان اسیر به غزنه برده شد.

ابوریحان بیرونی

منبع عکس: imna

علت مرگ ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی باقی عمر خود را در دربار غزنه زیست؛ اما نتوانست با سلطان محمود ارتباط نزدیکی برقرار کند. وی در غزنه اوضاع خوبی نداشت و در آثارش که در این زمان نوشته، گلایه‌ها کرده و از خداوند خواسته که خیلی زود وی را از آزمون الهی رهایی دهد. ابوریحان بیرونی در مقدمه کتاب «تحدید نهایات الاماکن» به اسارت خود در دربار غزنوی اشاره کرده است. وی در غزنه به کار رصد مشغول بود و در لشکرکشی سلطان محمود به هند، او نیز به‌همراه لشکر غزنوی، راهی هند شد.

علت مرگ ابوریحان بیرونی در منابع تاریخی نیامده، به نظر می‌رسد کهولت سن علت مرگ وی بوده است

ابوریحان بیرونی در سفرهایی که به هند داشت، به فرهنگ این کشور علاقه‌مند شد. وی در کتاب آثارالباقیه اشاراتی به برخی از این موارد کرده است. ابوریحان با وجود اینکه بیشتر از ۵۰ سال سن داشت، سانسکریت و علوم هندی را در هند آموخت. یادگیری سانسکریت سبب شد که او آثار هندوان را به‌طور مستقیم مطالعه کند. ابوریحان در زمان حضور در غزنه چندین سفر به هند داشت و بعد از آن، پس از هفت سال تحقیق، کتاب «تهدید النهایات الاماکن» را به پایان رساند. در این کتاب نوشته است که چگونه در هند با استفاده از اسطرلاب به‌اندازه‌گیری قطر زمین پرداخته است.

ابوریحان در دوره شاهی سلطان محمود، مسعود، مودود و حتی عبدالرشید زیست و همان جا درگذشت. علت درگذشت ابوریحان بیرونی در منابع تاریخی مشخص نشده است، به نظر می‌رسد کهولت سن، علت اصلی مرگ وی بوده است؛ چون سن بالای او سبب نابینایی وی در پایان عمر شده بود و توانایی نوشتن نداشت. ابوریحان در پایان عمر برای نوشتن از دستیار استفاده می‌کرد. ابوریحان بیرونی در هنگام مرگ بیشتر از ۸۰ سال عمر داشت.

ابوریحان بیرونی در پایان عمر

منبع عکس: بهارایران

سخنان ابوریحان بیرونی

سخنان ابوریحان بیرونی بیشتر سویه علمی و فلسفی دارند. او در علم از هر دری سخن گفته است. برای اطلاع از سخنان ابوریحان بیرونی باید به سراغ آثار وی بروید و آن‌ها را مطالعه کنید. ابوریحان شخصیتی امیدوار داشت و روی علم، هیچ تعصبی از خود نشان نمی‌داد؛ از این‌رو، سخنان اخلاقی وی حول امید می‌گشت. امید بالای او بود که سبب می‌شد در ۵۰ سالگی سانسکریت بیاموزد. او شاگردانش را به دوری از تعصب فرامی‌خواند و در سخنانش، تعصب را مایه جهل می‌دانست. بدون شک برخی سخنان و نظریات ابوریحان که در رد تعصب بودند، از بین رفته‌اند؛ چون با فرهنگ جوامع آن روز هم‌خوانی نداشته‌اند.

ابوریحان علاوه بر سخنان علمی و فلسفی، یک ادیب، شاعر هم بود. او در زمانه خود، داستان یونانی شادبهر و عین‌الحیات را به عربی درآورد. این داستان که به‌ نظم بیان شده بود از بین رفته و تنها دو بیت از آن باقی مانده است. از دیگر منظومه‌های ابوریحان، می‌توان به داستان «خنگ بت و سرخ بت» اشاره کرد که ابوریحان بیرونی آن را با نام «حدیث صنمی بامیان» آورده است. این آثار تا قرن ششم نیز وجود داشتند؛ اما به‌قول مورخین، بعد از این زمان گویا از بین رفته‌اند.

برخی  داستان‌ها و سخنان ابوریحان بیرونی به‌دلیل عدم تجانس با فرهنگ عامه مردم، از بین رفته است

دلیل از بین رفتن سخنان منظوم ابوریحان بیرونی، متجانس نبودن آن‌ها با فرهنگ عامه مردم بوده است؛ چون موضوع داستان‌های او، بازمانده فرهنگ بودایی بلخ بود و شادبهر نیز اصالت یونانی داشت و با فرهنگ ایرانی هم‌خوانی نداشتند. یحتمل مردم علاقه‌ای به حفظ و بیان کردن آن‌ها نداشته‌اند و همین موضوع سبب شده که کنار گذاشته و به مرور از ذهن‌ها پاک شوند. غیبت سخنان ادبی ابوریحان سبب شده است که چهره ادبی وی کم‌رنگ شده و به‌عنوان یک ادیب از او یاد نشود.

اشعار ابوریحان بیرونی

منبع عکس: irna

مقبره ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی در آذرماه سال ۴۲۷ هجری خورشیدی در شهر غزنه وفات یافت. علت مرگ او مشخص نیست و به احتمال زیاد به‌دلیل کهولت سن بوده است. منابع تاریخی سن ابوریحان در زمان مرگ را متفاوت ذکر کرده‌اند؛ اما ابوریحان خود در مقدمه کتاب الصیدنه نوشته است که چون سن او از ۸۰ گذشته و شنوایی و بینایی‌اش مشکل پیدا کرده، در نوشتن کتاب‌ها از دستیار بهره می‌برد.

مقبره ابوریحان بیرونی در شهر غزنه افغانستان است

بنابراین سن وی در هنگام مرگ از ۸۰ سال بیشتر بوده است. منابع تاریخی بر این عقیده‌اند که وی در شهر غزنه دیده از جهان بست.

قبر ابوریحان بیرونی

منبع عکس: ناشناس

مقبره ابوریحان بیرونی را در شهر غزنه دانسته‌اند. در سال‌های اخیر مقبره جدیدی برای وی در نظر گرفته شده است. طرح مقبره ابوریحان بیرونی یک ترکیب از معماری عصر غزنوی با شاخصه‌هایی از طرح‌های اسلامی است که به‌صورت یک ستاره هشت ضلعی طراحی شده است. در این طرح از برخی شاخصه‌های ممعاری منار بهرام شاه و سلطان مسعود غزنوی الهام گرفته‌اند. در طراحی این مقبره تلاش شده تا از آثار ابوریحان بیرونی استفاده شود؛ از این‌رو، سعی شده تا شکل منظومه شمسی در سقف بنا به کار رود. این مقبره در شهر غزنه هنوز به‌طور کامل ساخته نشده است.

طرح مقبره ابوریحان بیرونی

منبع عکس: ناشناس

اختراعات ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی از دانشمندانی است که ابعاد شخصیت علمی متنوعی داشت. او از نظر علمی به بیشتر علوم زمانه خود احاطه داشت و کاربرد عنوان «حکیم» برای او صادق است. ابوریحان بیرونی جزو اولین کسانی بود به‌دنبال یافتن وزن اجسام بود. محاسبه دقیق وزن اجسام توسط او اختراع شد. این محاسبه در مقایسه با وزن‌هایی که دانشمندان اخیر در عصر حاضر، با داشتن امکانات و تجهیزات محاسبه، به آن رسیدند تفاوت بسیار اندکی داشت.

ابوریحان بیرونی علاوه بر اختراعات زیاد، به اکثر علوم زمانه خود احاطه داشت

ابوریحان بیرونی در طول عمر خود، سفرهای زیادی به شهرهای مختلف کرد. از مهم‌ترین اختراعات ابوریحان بیرونی در این سفرها، اندازه‌گیری طول و عرض جغرافیایی مکان‌های مختلف و مشخص کردن موقعیت آن‌ها روی کره جغرافیایی بود. ابوریحان بیرونی در این راه، وقت زیادی صرف کرد تا اینکه پس از مدت‌ها توانست موقعیت تمامی شهرها را روی نقشه جغرافیایی مشخص و تعیین کند. تعیین جزر و مد را نیز اولین بار ابوریحان مطرح کرد. در واقع این کار ابوریحان بیرونی نوعی کارتوگرافی بود و وی را می‌توان واضع این گرایش از علم جغرافیا دانست. در ابتدا اهمیت کارهای ابوریحان بیرونی برای بسیاری از محققان مشخص نبود. بعد از قرن ۱۸ میلادی با بالا گرفتن اهمیت علم، معلوم شد که ابوریحان اختراعات زیادی داشته و خدمات علمی بسیار مهمی به جامعه بشری داشته است. ابوریحان بیرونی کسی بود که دقیق‌ترین رقم طول محیط زمین را حساب کرد. او همچنین مخترع نظریه حرکت زمین به دور خود بود.

ترازوهای ابوریحان، از دقیق‌ترین ترازوهایی است که تاکنون اختراع شده است. قاعده قبله‌یابی، ساخت محراب و ایجاد کره جغرافیایی از دیگر اختراعات ابوریحان بیرونی است.

«جلال‌الدین همایی» بر این عقیده است که از صدر اسلام تاکنون، هیچ دانشمند و نابغه‌ای در دنیا، از لحاظ علمی به پای ابوریحان بیرونی نرسیده است.

اختراعات ابوریحان بیرونی

منبع عکس: ilna

ابوریحان بیرونی و ابن سینا

ابوریحان بیرونی نابغه عصر خود بود و به روایت برخی فیلسوفان و محققان، از ابوعلی سینا که هم‌عصر او بود، اطلاعات و استعداد بیشتری در امر فلسفه داشته است. از ابوریحان آثار زیادی برجای مانده که به احتمال بسیار به‌دلیل طول عمر او بوده است. ابن سینا فیلسوف، ریاضی‌دان، منجم و ستاره‌شناس، با ابوریحان بیرونی هم‌عصر بوده است. این دو هم‌دیگر را می‌شناختند؛ اما تفاوت‌های زیادی با یکدیگر داشتند. بیرونی شخصیتی نقاد و پرتکاپو داشت و بیشتر به‌دنبال کشف بود؛ ازاین‌رو به علوم جدید نزدیک می‌شد؛ اما ابن‌سینا چنین نبود و بیشتر سعی داشت علوم پیش از خود را ترکیب و تکمیل کند.

ابوریحان بیرونی ۱۸ مسئله طرح کرد و ابن سینا به آن‌ها پاسخ داد 

ابوریحان بیرونی روی علم تعصب نداشت و از افکار و کشف‌های جدید استقبال می‌کرد. کنجکاوی و شهامتی که در روبه‌رویی با علوم داشت سبب می‌شد که بیشتر به‌سمت جلو برود. نمی‌توان گفت ابن‌سینا جایگاه علمی پایین‌تری نسبت به بیرونی دارد؛ اما بوعلی بیشتر متمایل به این بود که مفاهیم را ترکیب کند و بیشتر بینشی دایره‌المعارفی داشت.

به گفته نظامی عروضی در چهارمقاله، این دو دانشمند با هم مراوداتی داشتند و در جلسات خود بحث‌های علمی را مطرح کرده‌اند که ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه به آن‌ها اشاره کرده است. موضوع بحث آن‌ها ۱۸ مسئله بوده که سوالات آن‌ها از جانب ابوریحان طرح شده و ابوعلی سینا به آن‌ها پاسخ داده است. سوالات در موضوع طبیعی، ریاضی و فلسفه بیان شده است. ابوریحان پاسخ ابن سینا به سوالات را نپذیرفته و بین آن‌ها بحث‌وجدل رخ داده است؛ اما ابن سینا حاضر به پاسخ به ایرادات ابوریحان نبود. سرانجام پاسخ نقدهای ابوریحان بیرونی را، ابوعبدلله معصومی، شاگرد ابن‌سینا، از طرف استاد، به عهده گرفته است.

کتاب‌ها و تالیفات ابوریحان بیرونی

آثار و کتاب‌های برجای مانده از ابوریحان بیرونی نشان می‌دهد که او از دانشمندان سرآمد عصر خود بوده است. ابوریحان، شخصیت علمی چند بعدی داشت و موضوع آثار او، این جنبه‌ای از شخصیت وی را هویدا می‌کند. ابوریحان بیرونی مباحث بسیاری را مطرح و نظریات جدیدی را بیان کرده که پیش از وی کسی به آن‌ها نپرداخته است.

ابوریحان بیرونی آثار زیادی در علم ریاضیات، نجوم، جغرافیا، تاریخ، پزشکی، گیاه‌شناسی و فلزشناسی از خود برجای گذاشت

تالیفات ابوریحان بیرونی، به زبان غالب عصر خود، یعنی عربی بوده و تنها کتاب التفیهم را خود وی به زبان فارسی برگردانده است. او تعداد کتاب‌های خود را تا ۶۵ سالگی، ۱۱۳ نسخه و تعداد رسالاتش را ۱۴۶ عدد ذکر کرده است. ابوریحان بیرونی به‌دلیل علاقه‌ای که به علم و فلسفه داشت به دربار شاهان مختلف می‌رفت تا با حمایت آن‌ها، وظایف علمی خود را در امنیت و آسایش به انجام برساند. او با وجود اینکه با محمود غزنوی ارتباط خوبی نداشت و محمود وسائل و امکانات کافی در اختیار او قرار نمی‌داد؛ اما لحظه ای از تلاش در راه علم باز ننشست.

مهم‌ترین آثار ابوریحان بیرونی عبارت‌اند از:

  • التفهیم لاوایل صناعته‌التنجیم، در ریاضیات و نجوم نوشته شده است.
  • آثارالباقیه عن القرون الخالیه در تاریخ و جغرافیا نوشته شده است.
  • قانون مسعودی دانشنامه‌ای در مورد نجوم که در ۱۱ فصل نوشته شده و بخش‌هایی از آن درباره مثلثات کروی، زمین و ابعاد آن، خورشید، ماه و سیارات است.
  • تحقیق ماللهند درباراه اوضاع سرزمین هند، تاریخ، جغرافیا و آداب و رسوم و طبقات اجتماعی هند است.
  • دائره‌المعارف مسعودی که به نام سلطان مسعود غزنوی نوشته شده است.
  • کتاب هند شناسی در مورد هند است.
  • الجماهر فی معرفه الجواهر که به نام مودود بن مسعود نوشته شده و موضوع آن بررسی فلزات و مواد معدنی و شناخت جواهرات است.
  • الصیدنه فی طب، درباره داروهای گیاهی و خواص آن‌ها نوشته است.
  • استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعه الاصطرلاب، در مورد روش‌های ساخت اسطرلاب است.
  • ابوریحان بیرونی به‌دلیل تسلط به زبان هندی و سانسکریت، کتاب‌هایی از هندی به عربی ترجمه کرد که عبارت‌اند از: سیدهانتا، کلب‌یاره، الموالید الصغیر.
  • داستان‌هایی نیز از او وجود دارد که از فارسی به عربی ترجمه شده و عبارت‌اند از: شادبهر، داستان اورزدیار و مهریار، عین‌الحیات، سرخ بت و خنگ بت.

آثار ابوریحان بیرونی

منبع عکس: ناشناس

ابوریحان بیرونی، نابغه‌ای بی‌بدیل و عالمی بزرگ در زمینه ریاضیات، نجوم، گیاه‌شناسی، جغرافیا و تاریخ، فلزشناسی، ادبیات و زبان است. آثار زیادی از این نابغه بزرگ بر جای مانده است. نام او بر سردر بسیاری از دانشگاه‌ها و تالار کتابخانه‌ها، زده شده است و لقب «استاد جاوید» را به او داده‌اند. شخصیت علمی ابوریحان بیرونی از جنبه‌های متنوعی برخوردار بود و علومی که او روی آن‌ها تحقیق کرده، ابعاد گسترده‌ای داشته‌اند. نبوغ ابوریحان بیرونی به‌اندازه‌ای بوده است که حتی در دوره معاصر، هنوز از بخشی از کشفیات او پرده برمی‌دارند. ازاین‌رو وی را می‌توان دانشمندی برای تمامی اعصار نامید. شما هم نظر خود را در مورد ابوریحان بیرونی با کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

منبع عکس کاور: اقتصادآنلاین

پرسش‌های متداول

ابوریحان بیرونی کیست؟

ابوریحان بیرونی دانشمند و نابغه‌ای است که در دوره‌های سامانی و غزنوی می‌زیست و در اکثر علوم زمانه خود سرآمد بوده است.

اختراعات ابوریحان بیرونی در چه زمینه‌ای بود؟

 بیشتر اختراعات ابوریحان بیرونی در زمینه علم جغرافیا و علم نجوم بود. 

مقبره ابوریحان بیرونی کجاست؟

مقبره ابوریحان بیرونی در شهر غزنه افغانستان است که تخریب شده است و مقبره‌ای جدید برای او طراحی و ساخته شده است.

آثار  ابوریحان بیرونی در چه زمینه‌ای هستند؟

ابوریحان بیرونی آثار زیادی دارد که موضوع آن‌ها فلسفه و نجوم، ریاضیات، جغرافیا، تاریخ، گیاه‌شناسی، فلزشناسی و ادبیات است.



لینک منبع : هوشمند نیوز

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اسدآبادی سه شنبه , ۵ دی ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۴

روحشان شاد تمام بندگان بزرگی که در راه خدمت به بشریت گام نهادند …..اینان نیز سفیران الهی محسوب میشوند ….