ائتلاف عربی ـ عبری و تلاش برای ایجاد نظم جدید منطقه‌ای

در سطح کلان، شاهد تنش فزاینده بین آمریکا و چین هستم که نماد افول نظم بین المللی موجود و گذار به نظم جدید است. این افول و گذار، موجب تجدیدنظر در استراتژی کلان آمریکا در کاهش یا خروج احتمالی نیروهای خود از منطقه خلیج فارس و تمرکز بر حضور در منطقه دریای جنوبی چین گردیده

کد خبر : 30475
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۶:۵۴
ائتلاف عربی ـ عبری و تلاش برای ایجاد نظم جدید منطقه‌ای



در سطح کلان، شاهد تنش فزاینده بین آمریکا و چین هستم که نماد افول نظم بین المللی موجود و گذار به نظم جدید است. این افول و گذار، موجب تجدیدنظر در استراتژی کلان آمریکا در کاهش یا خروج احتمالی نیروهای خود از منطقه خلیج فارس و تمرکز بر حضور در منطقه دریای جنوبی چین گردیده است تا از سلطه منطقه ای چین در آن ناحیه جلوگیری کند.

در سطح منطقه ای،وجود رقابت شدید میان «متحدان عربی» آمریکا درحاشیه خلیج فارس و ایران از یک طرف و دشمنی میان«متحد عبری» آمریکا و ایران از طرف دیگر، مشخصه اصلی ساختار منطقه است. رقابت«متحدان عربی» و دشمنی «متحد عبری» آمریکا، با ایران، زمینه شکل گیری ائتلاف عربی_ عبری را بوجود آورده که جایگزینی برای نیروهای آمریکایی در صورت خروج از منطقه است تا خلاء قدرت ناشی از خروج احتمالی را پر نماید.

در نگاه سیستمی به نظام بین الملل، منطقه یک جزء مهم از کل سیستم است، چرا که کشورها به عنوان کوچکترین جزء تشکیل دهنده سیستم بین المللی،خود عضوی از سیستم منطقه ای محسوب می شوند که نظم ابتدا باید در این حوزه حفظ گردد و معمولا عدم توان «سیستم های تابعه» در حفظ نظم منطقه ای است که سبب برهم خوردن نظم بین المللی می شود. به همین دلیل آمریکا تلاش کرده است تا قبل از خروج احتمالی از خلیج فارس بین متحدین خود در این منطقه ائتلافی ایجاد کرده تا در نبود خود، کماکان نظم مورد نظرش در این منطقه حفظ و منافعش تامین گردد.

چنانچه توافق و ائتلافی بین متحدین آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس شکل نگیرد،تسلط منطقه ای آمریکا در این مناطق حساس از بین خواهد رفت. در کنار این مورد، توافق احتمالی میان چین و ایران را هم باید مد نظر داشت که در صورت نهایی شدن، در «بلند مدت» فضا را برای نفوذ چین در این منطقه و همزمان گسترش نفوذ ایران مهیا خواهد کرد که نتیجه آن باخت آمریکا در منطقه خلیج فارس و به تبع آن احتمالا باخت در «بازی بزرگتر» است.

در این میان،کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس عضوی از «سیستم تابعه ی خلیج فارس» هستند اما اسرائیل جزء این سیستم تابعه نیست. در خصوص حضور اسرائیل در منطقه خلیج فارس و شرکت در نظم جدید منطقه ای مد نظر آمریکا باید به «نگرش سیستم تابعه» اشپیگل و کانتوری، رجوع کرد. طبق این نگرش، هر کشور تنها عضو یک سیستم منطقه ای می باشد به استثنای دو مورد: یکی، قدرتمندترین دولتها که در «سیستم های تابعه مختلف» مشارکت خواهند داشت و دوم، برخی کشورها که در «حد فاصل بین دو سیستم تابعه» قرار دارند و ممکن است عضو هر دو سیستم تابعه مجاور باشند. 

در این مورد آمریکا به عنوان ابرقدرت نظامی و قدرت اول اقتصادی دنیا در تمام سیستم های منطقه ای از جمله سیستم منطقه ای خلیج فارس حضور دارد. از سوی دیگر،اسرائیل به عنوان کشوری که عضو سیستم تابعه خاورمیانه است، از طریق ائتلاف با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس،خود را جزئی از سیستم تابعه خلیج فارس نیز می داند و حضور این کشور در خلیج فارس از این طریق توجیه خواهد شد.

یک نکته مهم در خصوص تلاش آمریکا برای وارد کردن اسرائیل به سیستم منطقه ای خلیج فارس وجود دارد و آن اینکه آمریکا به خوبی می داند که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس هرگز قادر به مهار نفوذ منطقه ای ایران نخواهند بود. بنابراین آمریکا به یک نیروی نظامی قدرتمند نیاز دارد تا بتواند موازنه قدرت را در خلیج فارس به نفع خود حفظ نماید. به همین دلیل است که آمریکا تلاش کرده و خواهد کرد تا  ائتلاف عربی_عبری را در منطقه خلیج فارس شکل دهد. 

در این بین رهبران آمریکایی یک نکته حیاتی را نادیده گرفته اند.اصولا در هرسیستم منطقه ای،زمانی نظم برقرار می شود که بازیگران عمده و مهم در آن حضور داشته باشند.به عنوان نمونه تاریخی می توان به هماهنگی و همکاری ایران و عربستان در دهه هفتاد میلادی جهت برقراری نظم در خلیج فارس اشاره داشت. در آن زمان انگلستان تلاش نمود تا خلاء ناشی از خروج نیروهای خود از خلیج فارس را با برقراری روابط نزدیک میان ایران و عربستان برطرف نماید.

از نظر تاریخی ایران و عربستان دو کشور بزرگ منطقه خلیج فارس هستند و هرگونه نظم و ترتیبات منطقه ای بدون حضور یکی از این دو قدرت بزرگ منطقه ای، منجر به شکست خواهد شد. به همین دلیل باید در موفقیت «نظم منطقه ای جدید مد نظر آمریکا»، تردید کرد. برای این تردید، دشمنی بنیادین بین ایران و اسرائیل به خوبی کفایت می کند. گسترش تنش میان «تهران» و «تل آویو» به منطقه خلیج فارس نه تنها نظم را برای سیستم تابعه خلیج فارس به ارمغان نمی آورد، بلکه در آینده باید شاهد افزایش درگیری ها و تنش ها در این منطقه باشیم.

در این میان ایران باید در یک اقدام حساب شده و سنجیده، با عادی سازی روابط خود با عربستان و به تبع آن با سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس، ائتلاف عربی_عبری را عقیم کرده و مانع حضور اسرائیل در مرزهای حیاتی خود گردد.

* پژوهشگر مهمان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه

310311



لینک منبع : هوشمند نیوز

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.