این روزها شرایط به شکلی است که مطبوعات ناچار از هماهنگی بودهاند نه اینکه داوطلبانه جلو افتاده باشند. اما واقعیت این است که نه دوران کرونا که دوره ۳۰، ۴۰ سال اخیر از نظر روزنامه نگاری و به طور کلی عملکرد رسانه، دوران افتخارآمیزی نبوده است. بدترین نمود و نشانه آن هم در بیاعتمادی مردم به ما اهل خبر است. سالی آدامز نویسنده کتابهای مختلف آموزش روزنامه نگاری میگوید که هیچ تحول و انقلابی را در دنیا مطبوعات ایجاد نکردند. هیچ دولتی را سرنگون نکردند و نظام تازهای روی کار نیاوردند و اخلاقیات و فرهنگ جامعه را یک باره عوض نکردند. نقش رسانهها تقویت جریان است نه ایجاد جریان ها. روزنامه نگار قرار نیست رهبری حرکتها و دگرگونیها را در جامعه برعهده بگیرد و نقش پیشوایی داشته باشد اما مطبوعات در دوران مختلف میتوانند تقویت کننده جریانها باشند و معمولاً این وظیفه برعهده رسانههای غیردولتی است.
بهطور مثال در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و مبارزه مردم تیتری در روزنامه کیهان آن زمان در اواسط بهمن ۵۷ در کنار عکسی از قرار گرفتن چند سرباز تفنگ به دوش روبه روی مردم چاپ شد که بسیار اثرگذار بود. تیتر زده شد: «سرباز نزن.» و این تیتر تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت و به نظر من اگر مردم شاخه گل در لوله تفنگ نظامیان میگذاشتند این تیتر این حرکت را تسریع کرد. روزنامهها انقلاب را ایجاد نکردند اما روند آن را تسریع و تقویت کردند. در جریان انقلاب نقش مطبوعات نقش پیش برنده بود نه ایجاد کننده.
در دوران کرونا و شیوع کرونا که شاید مردم ترجیح میدهند کمتر از خانه بیرون بیایند و خیلیها در قرنطینههای خودخواسته قرار دارند دیگر نمیتوانند دکهها را ببینند و روزنامهها را انتخاب کنند. از سوی دیگر شرایط اقتصادی آنچنان سخت شده که خرید روزنامه در سبد خرید مردم نیست. به همین دلیل شاید مطبوعات نتوانستند نقش کمک کننده و تقویت کننده را در جریان مبارزه با کرونا بخوبی ایفا کنند و اگر قرار باشد یک داور یا یک تاریخ نویس با انصاف درباره عملکرد روزنامهها در این دوران نظر بدهد باید همه این شرایط و عوامل را در کنار یکدیگر درنظر بگیرد. اما اکنون هم خودمان میتوانیم نقدهایی را به عملکرد مطبوعات وارد بدانیم.
در روزهای اخیر یکی از دورانهای بسیار سخت را در کشورمان پشت سر میگذاریم. موج بیماری از نوع جدید آن بشدت خطرناک شده و مردم را مبتلا و قربانی میکند و از سوی دیگر مشکلات تهیه دارو و گرانی آن مردم را دچار مشکلات اساسی کرده است. در چنین شرایطی درگذشت یک مجری سابق صداوسیما اتفاق میافتد و بخش زیادی از توان و وقت رسانهها و روزنامهها صرف پرداخت گسترده به این موضوع و زندگی این مجری و حواشی آن میشود. در صورتی که اکنون ما به توان روزنامهها برای کنترل موج بیماری نیازمندیم و موضوعات بسیار مهمی داریم که روزنامهها و رسانه باید به آن بپردازند. پیش از این مسأله هم مدتی بخشی از تمرکز رسانهها بر مسائل حاشیهای چون ساسی مانکن و تتلو بود. نکتههایی که ممکن است آیندگان در بررسی عملکرد روزنامهها در این دوران از آن بهعنوان نقص این عملکرد نام ببرند.
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰