به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۵۷ آیتالله طالقانی در یک مصاحبهی مطبوعاتی که با حضور نمایندگان روزنامههای کیهان و اطلاعات و روزنامهی لبنانی السفیر و همچنین شبکههای رادیو و تلویزیون سراسری آلمان غربی، اتریش و سوئیس در منزل ایشان صورت گرفت به پرسشهایی دربارهی اعدامهای سران رژیم سابق و شیوهی کار دادگاههای انقلابی، جمهوری اسلامی، رفراندوم، قانون اساسی جدید و… پاسخ دادند. بخشی از این مصاحبه را به نقل از کیهان (۲۶ اسفند ۵۷ صص ۳ و ۴) در ادامه میخوانید:
خبرنگار آلمانی: دادگاههای انقلابی چرا علنی نیستند و چرا به متهمین اجازه نمیدهند که وکیلی برای خود انتخاب کنند و چرا افراد اینقدر سریع تیرباران میشوند.
مثل اینکه تازه به اولین کشور انقلابی برخوردهاید که اینطور سوال میکنید! در همهی کشورهای انقلابی خودتان بهتر میدانید هزاراها نفر در همان روزهای اول انقلاب اعدام میشوند، و اگر ما میخواستیم مثل دیگر کشورهای انقلابی که خودتان بهتر میشناسید عمل کنیم با آن عصبانیتی که مردم از عوامل رژیم و دستگاه دارند، باید روزی صد نفر اعدام بشوند؛ ولی خوب ملاحظه میکنید از اول تا به حال چند نفر اعدام شدهاند و من خیلی وارد نیستم در محاکمات و نمیخواهم هم در این محاکمات دخالت بکنم ولی در روزنامهها که میبینم و میخوانم، اکثر اینهایی را میشناسم چه عناصری بودهاند و چگونه دست اینها به خون مردم و جوانهای ما آلوده است و هزارها شهود عینی برای مجرمیت اینها در میان مردم و طبقات مختلف موجود است احتیاجی به آن طرز روش دادگاههای معمول هیچ نیست و از جهت دیگر کسی وکالت اینها را قبول نمیکند، حتی همان وکلای خیلی عادی و بیتفاوت هم از دفاع از اینها برای خودشان احساس شرمندگی میکنند و قدرت دفاعی هم ندارند. مخفی بودن اینها هم اولا مخفی نیست و عدهای آنجا هستند، در روزنامهها هم مطالب آنها منعکس میشود و اگر بخواهند در این شرایطی که دستگاهها و مامورین رژیم سابق با کمک پلیسهای مخفی آمریکا و اسرائیل در تلاش و فعالیت هستند و دادگاهها به صورتی که مورد نظر شماست تشکیل شود خطراتی در پیش است. شاید علت اینکه آشکار نمیکنند همینها باشد، از جهتی امنیتی است ولی گفتههای آنها و دلایل جرم آنها در روزنامهها همهجا منعکس است. متاسفانه قریب شاید یک دهه یا بیشتر است که در ایران در رژیم سابق دائما دادگاههای مخفی فعالیت داشته، دستهدسته میکشته، در حالی که جرم برای مردم معلوم نبوده و شهود عینی در دادگاهها نبودهاند. از شما غربیها هم هیچوقت اعتراضی ندیدیم. همهاش سکوت کرده بودید و حالا سروصدا راه میاندازید! در کشورهای غربی، آنها که منافعشان به خطر افتاده این را به صورت یک نقطهضعف میدانند و مشغول تبلیغات و سروصدا کردن در دستگاه و رسانههای تبلیغاتیشان هستند. ما متاسفیم از این جهت.
خبرنگار آلمانی: چرا شما این متهمان را به مرگ محکوم میکنید؟ چرا مثلا نمیتوانند آنها را به حبس ابد محکوم کنند؟
در قانون اسلام اساسا مسئلهی زندان و محکومیت به زندان به صورتهایی که در دنیای فعلی معمول است، نیست و این هم دلایلی دارد که من بارها گفتهام و باز هم بهموقع خواهم گفت. کسی که جانی باشد و آدمکش و «مفسد در زمین» و قابل اصلاح نباشد، در همهی دنیا محکوم به مرگ است. بعضی از کشورهایی هم که قانون اعدام را ندارند یا اجرا نمیکنند به صورت دیگر مردم را میکشند. اسرائیل مثلا مدعی است که در آن اعدام نیست ولی فلسطینیها را در کوی و برزن و هرجا شکار میکند، مردم بیگناه جنوب لبنان را، زن و بچه و کودک و پیرمرد و زارع و کاسب را زیر بمبها از بین میبرد بیاینکه گناهی داشته باشند. پس به عقیدهی شما همهی آدمکشها باید روی این موازین، آن هم نه آدمکش فردی، آدمکش حرفهای، در زندانها پذیرایی بشوند تا یک روزی هم باز بریزند بیرون و کارهایشان را از سر بگیرند. این درست است؟! از نظر عقل، از نظر امنیت عمومی؟ شما با این جانیها چهکار میکردید؟ یا این جانیها که این همه جوانهای ما را از بین بردند، نفسها را قطع کردند، برای یک جزوه و یک کتاب پیدرپی حکم اعدام صادر میکردند و یک عدهای از بهترین جوانهای ما هنوز مفقودالاثر هستند و معلوم نیست چه به سرشان آمده، به دست همینها بوده، همینها که اعدام شدند.
خبرنگار آلمانی: همانطوری که خودتان میدانید در حال حاضر افرادی و یا به طور کلی چپیها هستند که با این رفراندوم چندان موافق نیستند و حتی خود شما هم چندام موافقتی نداشتید و آقای شریعتمداری هم به همین صورت. با آگاهی بر اینکه در حال حاضر نظرها و خواستههای مختلفی هست نظر شما در مورد این جمهوری اسلامی چیست؟
منظورتان اگر این باشد که دربارهی کیفیت رفراندوم سوال میکنند یا دربارهی موضوع رفراندوم، موضوع رفراندوم همین است که اعلام شده که جمهوریت اسلامی است. آره یا نه. و این برای تسریع کار بهترین روش است. برای اینکه اگر شقوق دیگر بیان شود اکثریت این ملت که این انقلاب را پیش بردند شقوق دیگر را متوجه نمیشوند و درک نمیکنند. و بعد هم مجال برای گروههای دیگر هست. در مجلس موسسان و بعد در مجلس شورا میتوانند نمایندههای خودشان را تعیین بکنند و اگر نوع دیگر و بهتر در شرایط ایران و با توجه به افکار عمومی مردم نوع دیگری از حکومت خواستند وسیلهی نمایندگانشان آن نوع را اعلام میکنند. هیچ مانع و مزاحمتی هم برای گروههای دیگر نیست. این خواست یک مرجع دینی نیست، این خواست عموم مردم است که در خیابانها و در شهرستانها و در تهران و همهجا در این راهپیماییها و تظاهرات جمهوریت اسلامی را خواستند و هنوز هم میخواهند. گروههای خاصی هستند که به اسمها و پسوندهای غیرمفهومی برای مردم چسبیدهاند که بعد همانطوری که گفتم میتوانند پسوندهایشان مانند «دموکراتیک» را برای ملتی که سالها زیر فشار دیکتاتوری قهار و استبداد و استعمار خارجی بوده تعبیر کنند. باید مفاهیمی را به مردم القا بکنیم که آنها خوب درک بکنند. آنها جمهوریت اسلامی را درک میکنند چون روی این مسئله کار شده است.
خبرنگار آلمانی: منظورتان از «دموکراتیک» چیست؟ آن دموکراسی که ما میفهمیم؟
«دموکراسی» و «دموکراتیک» غربی از نظر اسلام یک حکومت مردمی نیست و به نفع مردم هم نیست. اگر دموکراسی غربی همان است که ما میبینیم که عدهای سرمایهپرست و استعمارچی و استثمارگر بر همهی مردم مسلط هستند و با پول و به وسیلهی تبلیغات دروغ اکثریت مردم را میفریبند و حکومتهای استعمارگری که دنیا را به آتش و خون کشیدند و ملتها را زبون کردند از همین دموکراسی نتیجه شده است، و از طرف دیگر فحشا و بیبندوباری و بیمسئولیتیهای اخلاقی که در غرب بهخصوص در آمریکا این همه شایع است نتیجهی همان دموکراسی است و من بهوضوح میبینم که نظامات غربی چندی نمیپاید و منهدم خواهد شد. مگر اینکه تجدیدنظر کنند. ما آن صورت دموکراسی را نمیخواهیم در کشور اسلامی پیاده کنیم. دموکراتیک کشور اسلامی و جمهوریت اسلامی بر طبق معیارهای اعتقادی یا اخلاقی و انسانی و آزادی همهی مردم است، نه یک گروه و دستهی خاصی. برای انتخاب دولت و بالاتر از دولت رهبریهای فکری و عقیدهای و ایدئولوژیکی آنها این را نمیفهمند و نمیتوانند هم بفهمند.
… در شرایط حاضر و بعد از پیروزی انقلاب، هدف مبارزه بر علیه امپریالیسم است. آیا شما فکر نمیکنید که تا حدی مردم و دولت از مسیر مبارزات خودشان منحرف شده باشند؟ و آیا این انحراف را نتیجهی توطئههای امپریالیسم نمیدانید؟
من که احساس انحرافی نمیکنم. فقط قبل از این یک حالت انقلابی و درگیری و خونریزی بوده و حالا یک دورهی سازندگی است و ما از نظر اسلام و مبارزات ۶۰-۷۰ سالهی اخیر از زمان آغاز مشروطیت، مبارزات مرحوم مدرس تا مسئلهی ملی شدن نفت اساس تفکر ما و همهی مردم آزادیخواه ایران و ملت ایران بر این مبنا بوده که ما یک کشوری باشیم به اصطلاح غیرمتعهد یا در آن زمان به اصطلاح موازنهی منفی. به هر حال تز ما از اول این بوده و ما به هیچ وجه و نسبت به هیچ کشوری تعهد خاصی را نخواهیم پذیرفت. از زمانی که شما یادتان نیست، قبل از آمدن رضاخان چون تحت فشار دو قدرت روس و انگلیس بودیم ما آزادیخواهان، مذهبیها و ملیهای اصیل با نفوذ هریک از اینها مبارزه کردهاند و همینطور این مبارزه ادامه داشته است. دکتر مصدق هم مسئلهی نفت را پیش کشید برای اینکه این مسئلهی نفوذ امپریالیسم را که از طریق نفت در ایران و حتی کشورهای مجاور قدرتش را تحمیل میکرد به مردم و در تمام امور داخلی ما انگلیس، آمریکا، داستان مستشاری که شما یادتان نیست همهی اینها برای همین مسئله بوده و این مسئله، مسئلهی اساسی است و هیچکس نمیتواند منحرف بشود. ما هم اگر با بعضی گروههای چپ مخالفت میکنیم برای اینکه آنها خواه ناخواه کشیده میشوند به یک جهت. نمیخواهیم این مملکت به یک جهت کشیده شود. ما در صراط مستقیم خودمان میخواهیم سیر کنیم و هرکسی هم از این منحرف بشود تا آنجایی که قدرت داریم جلوی این انحراف را خواهیم گرفت.
نظر حضرت آیتالله دربارهی مجاهدین و فداییان و همکاری بیشتر و عملیتر این دو سازمان و همچنین در مورد مرتجعین و قشریون و اقدامات آنها چیست؟
آنها خودشان کارهایی دارند میکنند دیگر، به ما مربوط نیست. ما در یک سطح دیگری هستیم. در مقابل اینها هیچوقت ما و رهبری روحانیت و رهبران مذهبی موضعگیری نکردند مگر آنقدری که بخواهند در برابر این انقلاب انحرافی ایجاد کنند یا مانع پیشرفت انقلاب بشوند. عوامل ارتجاع و عوامل امپریالیسم و ساواک و سیاه و اسرائیل و همهی این قدرتها تحریکات میکنند و ملت ایران دیگر بعد از این همه تجربیات حاضر نیست که در مقابل این تحریکات سکوت بکند. هرکسی میتواند حرفش را بزند ولی در مسیر انقلاب. تزشان را نشان بدهند اما در مسیر انقلاب. گروههایشان را هر طوری که میتوانند به حرکت دربیاورند ولی در مسیر انقلاب. اصل مطلب همین است که باید در مسیر انقلاب باشد و ما هنوز هم در مسیر انقلابیم و دنبالههای عوامل خارجی در حال تحرک هستند و قطع نشده و ما میبینیم که یک عده زنهای ما، جوانهای ما که واقعا اخلاص دارند، دارند آلت دست قرار میگیرند. این برای من محسوس است و مشهود. همان مثلا قضیهی حجابی که مسئلهای نبود، بهانه کردند بعد هم ثابت شد که محرک اینها چیست و از کجاست و همینطور مسائل دیگر. گروههای دیگر اگر خواستشان عدالت اجتماعی است، اگر خواستشان طرفداری از کارگر و همهی قشرهای محروم و یا به اصطلاح قرآن مستضعفین است، این همان است که ما هم میخواهیم. دیگر حرف تازهای که ندارند آنها، بیایند دستهایشان را بالا بزنند و با همت هم این مملکت را اولا آباد کنند و خدمت به محرومین بکنند. بیایند خانهسازی کنند، بروند زراعتها را توسعه بدهند که زراعت ما از بین رفته، کارخانجات را سر و صورت بدهند که تولید بکند. همین تحریکات بیشتر دارد جلوی همین حرکت را میگیرد. یعنی حرکت خدمت به محرومین و این بر خلاف شعارهایی است که میدهند. اگر واقعا شعارشان خدمت به محرومین باشد دیگر داد و فریاد ندارد. شعار یک وقتی داده میشد در مقابل آن رژیم قهاری که تا دندان مسلح بود و همهی صداها را خفه میکرد. حالا دیگر مورد شعار نیست، دست به کار بردن و خدمت کردن است. حالا باید بیایند خدمت بکنند. در کارخانهها بعضیها تحریک میکنند و باید بدانند آن کارخانه مال اینهاست، محصولش مال اینها، منافعش مال اینهاست. خوب چرا تحریک میکنند! بگذارند کارخانهها به راه بیفتد، تولید کنند. پریروز یکی از آشنایان ما به من تلفن میکرد و میگفت که ما از دست این کارگرها که تحریک میشوند به جان آمدهایم. یکی از کارخانههای یکی از شهرستانها با اینکه حقوق سه ماه کارگران یعنی آن هم دو سه ماهی که کار نکردهاند و حقوق نرسیده و یا اعتصاب داشتهاند به آنها دادهایم حالا آمدهاند مدعی شدهاند که حقوق سه ماه بعد ما را هم بدهید. خوب اینها معلوم است که بهانهجویی است. این را دیگر خواجه حافظ شیرازی هم که در قبرش در شیراز خوابیده میفهمد که اینها بهانهجویی است نه سازندگی و خدمتگزاری. و اینها باید یک مقداری حواسشان جمع باشد، آنهایی که مخلصاند، صادقاند، راستگو هستند آلت دست واقع نشوند…
۲۵۹۵۷
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰