در این یادداشت آمده است،
هر گفتوگوی رسانهای جدید یا برای اعلام مواضع جدید است و یا با هدف رفع ابهامات انجام میشود. در گفتوگوی دیروز آقای رئیسی نه موضعی جدید اظهار شد و نه هیچ ابهامی را رفع کرد، بلکه ابهامات و پرسشهای بیشتری را هم شکل داد. موضع جدیدی نبود، چون همه مواضع اعلامشده تکرار مکررات گذشته بود. این مواضع چه درست و چه نادرست باشند، لزومی به تکرار نیست، بلکه باید به رفع ابهامات پرداخت.
هر گفتوگوی رسانهای جدید یا برای اعلام مواضع جدید است و یا با هدف رفع ابهامات انجام میشود. در گفتوگوی دیروز آقای رئیسی نه موضعی جدید اظهار شد و نه هیچ ابهامی را رفع کرد، بلکه ابهامات و پرسشهای بیشتری را هم شکل داد. موضع جدیدی نبود، چون همه مواضع اعلامشده تکرار مکررات گذشته بود. این مواضع چه درست و چه نادرست باشند، لزومی به تکرار نیست، بلکه باید به رفع ابهامات پرداخت.ابهامات چه بود؟
برخی از ابهامات گذشته بدون آنکه کوششی برای رفع آنها بشود، تکرار شد. نمونه آن تورم است. میگویند این دولت تورم ۶۰درصد را گرفته و به ۴۶درصد رسانده است. تورم ۶۰درصد نقطه به نقطه شهریور سال ۱۴۰۰ است.
آن را باید با تورم نقطه به نقطه مقایسه کرد که در سال ۱۴۰۱، به حدود ۶۹درصد رسید. به علاوه، قول ایشان در تبلیغات انتخاباتی، تکرقمی کردن تورم بود و نه ۴۷درصد. اگر هم میخواهند تورم سالانه را مقایسه کنند که تورم در سال۹۹ تا پایان ۱۴۰۱ به ترتیب برابر با ۳۶، ۴۰ و ۴۱ بوده است، نشان میدهد که روند افزایشی داشته است و نه کاهشی یا نصف و تکرقمی شدن. پرسش این است که چرا سخنان یک مقام رسمی تا این اندازه مغایر با آمار رسمی است؟
ایشان تصویری زیبا از وضع جامعه و رضایت مردم و آینده اقتصاد و عملکرد دولت ارائه میکند، ولی ایکاش فرصت میکردند و سخنان دیروز رئیس صندوق توسعه ملی، سخنان دو روز پیش رئیس سازمان برنامه و بودجه و سخنان دیروز رئیس کل بانک مرکزی خود را میخواندند تا متوجه شوند که به قول یکی از آنان، ناترازیهای موجود در اقتصاد فقط بخش روی آب کوه ناترازیها است. به قول آن دیگری، با سرعت در حال عقب افتادن از همسایگان خود هستیم، به نحوی که ممکن است به نوع جدیدی از مستعمره تبدیل شویم! و به قول سومی، بخش مهمی از مشکل بانکها برداشتهای دولت است، اینها اظهارات بالاترین مقامات اقتصادی دولت و منصوبین خود آقای رئیسجمهور است و نه ما.
اگر گفتوگوی جناب آقای رئیسی برای دلگرم کردن مردم است، اطمینان کنید که دل مردم با چگونگی وضعیت موازنه خرج و دخل جیب آنان گرم یا سرد میشود و نه با این سخنان و اگر به آنچه گفتند باور قلبی دارند، باید گفت که کلا باید از اصلاح امور ناامید شد.
ایشان فرمودند که غربیها در مذکرات عقبنشینی کردند. چه خوب! پس چرا جزئیات مذاکرات را اظهار نمیکنید؟ چرا از این عقبنشینی استفاده نکردید؟ مسئول مذاکرات هم گفت که تفاهم کردیم ولی نگفتند که چه چیزی داده شد و چه چیزی گرفته شد. تاکید کردند که؛ اگر در زمان انعقاد برجام این دولت سر کار بود توافق را دقیقتر تنظیم میکرد تا گرفتاریهای امروز ایجاد نشود. خُب حالا که هستید، همین کار را بکنید. شما که میگویید قدرتمندتر شدهاید، چرا نمیتوانید چنین کاری را انجام دهید؟ کسی مانع شما نیست. حتی منتقدانتان هم از شما حمایت میکنند و طرفداران نیز دربست و چشمبسته دفاع میکنند.
ظاهراً آقای رئیسجمهور مشاوران قوی و کارکشتهای ندارند و فقط برخی اصطلاحات را تکرار میکنند. برای نمونه به این جملات دقت کنیم، که دولت برخلاف گذشته که سفره مردم به دلار وابسته بود، برنامه دلارزدایی از معیشت مردم را دارد.
این نشان میدهد آقای رئیسجمهور گمان میکنند که دلار گران میشود و اقتصاد ایران را خراب میکند. اولاً اگر دلار در جهان گران شود، تماماً به سود ایران است، زیرا اصلیترین کالای صادراتی ما و نیز ذخایرمان به دلار است درحالیکه واردات ما از کشورهای دیگر و به ارزهای دیگر است.
ثانیاً آنچه در چهارراه استانبول اتفاق میافتد گران شدن دلار نیست، بلکه بیارزش شدن پول ملی، یعنی ریال است. اگر همین امروز تمام صادرات و واردات ما قطع شود و حتی به یک دلار هم نیاز نداشته باشیم، باز هم وضع همین است و شاید بدتر شود، زیرا بیارزش شدن پول ما به دلیل آنچه که رئیس کل بانک مرکزی و رئیس سازمان و برنامه گفتهاند، یعنی رشد نقدینگی و پایه پولی ادامه خواهد داشت. ارزش دلار فرقی نکرده است. در چند سال اخیر ارزش آن در مقایسه با یورو و پوند تقریباً ثابت بوده است. پس مشکل ما دلار نیست، مشکل ریال و بیارزش شدن به دلیل سیاستهای جاری است.
۲۷۲۲۰
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰